نگاهی به کتاب « زندگی نامه محمدرضا مهرزاد صدقیانی»
دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی
آقای محمدرضامهرزاد صدقیانی نامی آشنا برای سلماسیان و جامعه فرهیخته آذربایجان می باشد. افتخار آشنائیم با ایشان به سال 1372 که عضو هیئت مدیره انجمن شعر و ادب شهر سلماس بودم بر می گردد. ایشان همراه با سایر اساتید و فرهیختگان سلماسی با ذوق و شوق فراوانی هر دوهفته یکبار پنجشنبه به سالن کتابخانه سلماس می آمدند تا در جلسات شعر خوانی فرهیختگان سلماس شرکت نمایند. سروده هایشان در عین سادگی بسیار صمیمی بود و اکثرا به ترکی می سرودند. آن زمان سادگی و بی پیرایگی نوشته هایش بسیار دلنشین بود و نصیحتهای پدرانه اش راهگشای بسیاری از جوانان ادب دوست سلماسی.
در همان سالها در میان قشر فرهیخته سلماسی حرکتی برای بررسی تاریخ و فرهنگ و جغرافیای سلماس برپا بود و بسیاری از پیشکسوتان شهرمان مدعی تحقیق ونوشتان تاریخ سلماس بودند. از دبیران کارکشته تا ادیبان و نویسندگان و شاعران. ولی دریغ از یک مطلب درباره نوشته هایشان برای اثبات ادعایشان. زمان می گذشت و کسی چیزی از نوشته هایش را رو نمی کرد تا اینکه به ابتکار اینجانب چندین نوبت جلسه برای حل این مشکل با حضور محققین سلماس شناسی برگزار گردید که نتیجه ای نداشت . بعدا متوجه شدم که ادعایشان درباره سلماس شناسی عمدتا ادعایی بیش نبود بنابراین تقسیم وظایف کرده و تاریخ سلماس به عهده اینجانب، مشاهیر سلماس به عهده آقای مهرزاد و جغرافیا به عهده آقای غفوری گذاشته شد. دو کتاب اول چاپ شد و جغرافیا نیز علیرغم حاضر بودن شکل اولیه تا کنون چاپ نگردید و اخیرا نیز نویسنده جوان ولی کارکشته آقای مهرداد رحمانی اهرنجانی علیرغم آشنائی با تاخیرمان خلا آثار باستانی سلماس را چنان با مهارت پر نمودند که شایسته دریافت عنوان کارشناس ارشد باستانشناسی هستند چرا که کاری انجام دادند که اداره عریض و طویل میراث فرهنگی تا دهها سال هم نخواهد توانست چنین اثر ارزشمندی تهیه نماید. آقای مهرزاد فیش برداری جالبی از مشاهیر سلماسی را داشتند که نیاز به تنظیم داشت. هر روز ساعت 15 وعده ما بود برای تنظیم کتاب مشاهیر سلماس از روی فیشهای گردآوری شده آقای مهرزاد در مغازه فرش فروشی پدرم در خیابان امام سلماس . در عمرم کسی به نظم و ترتیب ایشان ندیده بودم.هر روز از روز قبل با انرژی تر م بشاشتر می نمود. در عرض یکی دو ماه کتاب مشاهیر سلماس به خوبی تنظیم شد و پس از اخذ مجوز به همت دوستمان آقای امیر حاجی زاده که فقط هزینه های مصرفی را گرفت هم کتاب تاریخ و هم کتاب مشاهیر سلماس چاپ شد. چاپ این کتابها در چاپخانه نوبل سلماس بسیار شنیدنی بود که تا ساعت 2-3 شب با آقای حاجی زاده مشغول ریسوگرافی از کتابها بودیم. آقای امیر حاجی زاده برای چاپ کتاب ریالی دستمزد نخواست که در اینجا لازم است از شخص ایشان صمیمانه تشکر نمایم.
انتشار این دو کتاب ولوله ای در شهر کوچک سلماس ایجاد کرد و سلماسی ها با تاریخ و مشاهیر شهرشان آشنا شدند . از هر سو سیل تشکر و قدردانی از همشهریان نثار ماها می شد. پس از این کتابها ارتباطمان با اقای مهرزاد بیشترو صمیمی تر شد و ایشان با سرعتی بیشتر و علاقه ای زیادتر وارد گود نویسندگی شدند و جلد دوم مشاهیر را آماده کرده چاپ نمودند و حتی کتبی در مورد ادبیات و شعر و شاعری و سفر زیارتی منتشر نمودند که شایان تقدیر می باشد.
اخیرا کتاب « زندگینامه محمدرضا مهرزاد صدقیانی» توسط خودشان به اینجانب اهدا گردید که شاید جزو نادرترین کتابهایی بود که تا ساعت 2 بامداد بیدار مانده و مطالعه نمودم. حرص و ولع مطالعه کتاب به خاطر این بود که این کتاب گویای زوایای زندگی مردی خودساخته فرهیخته بود که نزدیک به بیست سال با هم آشنا بودیم. خاطرات تلخ و شیرینشان که در تماس تلفنی برای عرض تبریک به ایشان که تاکید می کردند« عین حقیقت است» برایم هم آموزنده بود و هم عبرت آموز. آموزنده از این جهت که رفاهی که الان داریم مبادا از دستمان برود و عبرت آموز از این جهت که می توان با اراده بسیاری از کارهای نشدنی را انجام داد.
کتاب « زندگینامه محمدرضامهرزاد صدقیانی» داستانی واقعی از از زندگی آذربایجانیان نسل گذشته می باشد. بسیاری این خاطرات را لمس نموده اند ولی آقای مهرزاد با جسارت تمام آنرا روی کاغذ آورده است. طبیعی است نا گفته های زیادی از ایشان در این کتاب نیامده است. شاید به اقتضای مصلحت. اینرا هم بگویم در شهری کوچک پا در تاریخ معاصر گذاشتن هزینه دارد و کم افرادی در این وادی قدم بر میدارند. شیرینی مطاب کتاب بسیاری از اشکالات کتاب در تدوین و رعایت نظم وترتیب کتاب را پوشانده است و امیدوارم نویسنده در چاپهای آتی این مورد را رعایت نمایند. برایشان طول عمر با عزت آرزو می کنم.