زلزله بزرگ اردیبهشت 1309 سلماس و براورد خسارات وارده بر بنا های باستانی منطقه آذربایجان
زلزله بزرگ اردیبهشت 1309 سلماس و براورد خسارات وارده بر بنا های باستانی منطقه آذربایجان
1. زلزله بزرگ سال 1309 سلماس
1930م (6مه )(سلماس): روز سه شنبه 16 اردیبهشت 1309 هـ .ش زلزله ای که بزرگی آن را 5/5= M درجه برآورد کرده اند سلماس را در ساعت 10صبح تکان داده و باعث خرابی چند دکان و خانه شده تقریباً پانزده نفر تلف شدند و قسمتی از اهالی شهر را تخلیه کردند. روستاهای هفتوان، کوچه میش و کلشان تخریب شدند در هفتوان، چند خانه به کلی فرو ریخته و یک زن با یک کودک زیر آوار ماندند در کوچه میش و کلشان تقریباً تمام خانه ها تخریب و در هر کدام یک نفر کشته شدند. در روستاهای دیگر سلماس آسیب ها کمتر بود مثلاً در کهنه شهر، پتهوئر(Pata ver ) سارنا، پیه جوک (Payajuk) چند خانه فروریخت و بیشتر آنها ترک خوردند در دیگر روستاها نظیر محلم، اؤله ، خسروا، دیریش و مغانجوق بیشتر خانه ها ترک خوردند. کمی دورتر از رو مرکز زلزله که آن را بربریان (1977) و بولتن مؤسسه ژئو فیزیک 15/38 درجه شمالی و 75/44 درجه شرقی (منطقه تمر، شورگل) برآورد کرده اند. در روستاهای حبشی، اختاخانا، یوشانلو، خان تختی، عیان و سنجی تنها چند دیوار ترک خوردند. این زلزله که در حقیقت پیش لرزه اصلی زلزله مهیب سلماس بود این اثر را داشت تا به مردم سلماس و روستا های اطراف هشدار ترک خانه ها را بدهد و بدینسان جان خود را از زلزله های احتمالی نجات دهند در این میان نقش فرمانده سرباز خانه سلماس چشمگیر بود. فرمانده پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابیدن در زیر سقف سنگین خانهها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آماده باش در خارج پادگان نگه داشته بود که آمادگی و کمک این سربازان در فردای آنروز قابل تقدیر بود.( ملک زاده،1378 و 1384و 1383) زلزله در بولتن های مهم زلزله نگاری جهان در ساعت هفت وسه دقیقه و بیست و دو ثانیه به وقت جهانی حدود ساعت ده صبح به وقت محلی ثبت شده است. پانزده ساعت بعد در نیمه شب همانروز زلزله ای با قدرت خیلی بیشتر از اثر این زلزله سلماس را بکلی تخریب کرد.
2. 1930 م(7مه)(سلماس): این زلزله که بزرگی آن را بربریان (1974) 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M برآورد کرده است یکی از مخربترین زلزلههای آذربایجان و شاید منطقه خاورمیانه می باشد بطوریکه سال 1930در تاریخ زلزله شناسی بنام 1930سلماس ثبت شده است. پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمهشب سهشنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در ان واحد موجب تخریب کامل دیلمقان dilmgan و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیبها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد.
اطلاعات دقیق از شمار کشته ها و تخریب روستاها بدین قرار است:
- قلعه سر (79 خانوار، دو کشته )
- هفتوان (540خانوار، چهارکشته)
- خسروآ (280خانوار، سی وچهار کشته، 150گاو تلف)
- ملحم (330خانوار،چهل وهشت کشته، 264 گاو تلف)
- پته وئر (114 خانوار، یازده کشته )
- پیه جوک (130خانوار، سه کشته)
- ساورا (626 خانوار، یکصدو پنجاه و یک کشته، هزار گوسفند ویکصدو پنجاه گاو تلف)
- آختاخانا (تخریب کامل با چهار کشته)
- علی بولاغی (تخریب کامل، بدون کشته)
- آق بزره (پنجاه درصد تخریب، یک کشته)
- آق زیارت (110خانوار، ده دصد تخریب، بدون کشته)
- آشناک (120خانوار، تخریب کامل، بیست و هفت کشته)
- اصلانیک (110خانوار، تخریب با بیست و یک کشته)
- عیان (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با دوازده کشته)
- بلقه زان (پنجاه خانوار، ده درصد تخریب بدون کشته)
- بردیان (با اندکی تخریب)
- بوروشقالان (40خانوار، تخریب با چهار کشته)
- بوستاک آوار (بدون تخریب)
- چارستون (200خانوار، شش درصد تخریب بدون کشته)
- چهریق (120خانوار، هفتاد و پنج درصد تخریب با چهار کشته)
- چیچک (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با پانزده کشته)
- دئریک (180خانوار، کلاًتخریب با بیست و پنج کشته)
- دیلمقان (18هزار خانوار، تماماً تخریب با یکهزار و صد کشته)
- دیریش (390خانوار، با دو کشته)
- گبرآوا (140خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)
- قره باغ (2400خانوار، سی درصد تخریب سه نفر کشته)
- قره قشلاق (1650خانوار، تخریب جزئی بدون تلفات)
- قیزیل جا (420خانوار، تخریب با سه کشته)
- قیزیل کندی (40خانوار، پنجاه درصد تخریب با یک کشته)
- گوبه (120خانوار، بیست و پنج در صد تخریب بدون کشته)
- قولان (90خانوار، بعضی خانه ها خراب بدون کشته)
- گوزیک (تماماً تخریب)
- هفتوان (540خانوار، تخریب با چهار کشته)
- حاجی عفان (90خانوار بدون تخریب)
- خانیک (تخریب کامل با دو کشته)
- هودهر (360خانوار، تماماً تخریب بدون کشته)
- کهریز (50خانوار، تخریب با یک کشته)
- کانیان (600خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)
- خان تختی (180خانوار، تخریب بدون کشته)
- کوزهرهش (تخریب کامل با سی وپنج کشته)
- کهنه شهر (2290خانوار، تخریب کامل با سیصد و هفتادکشته)
- مین گؤل (120خانوار، پنج درصد تخریب با دو کشته)
- نظر آوا (130خانوار، تماماً تخریب با سی کشته)
- سیلاب (600خانوار، تخریب جزئی با یک کشته)
- سارمان آوا (170خانوار، قسمتی خراب با هشت کشته)
- سنجی (120 خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)
- شورگؤل (330خانوار، سی درصد تخریب بدون کشته)
- صوفی آباد (60خانوار، تخریب با یازده کشته)
- اوله (1200خانوار، تماماً تخریب با دوازده کشته)
- وردان (480خانوار، تخریب با بیست وپنج کشته)
- ینگی جی (110خانوار، تماماًتخریب با هیجده کشته)
- زین دشت (تقریباً تخریب )
- گولادر (30خانوار، تخریب کامل با شش کشته)
- گول اوزان (تماماً تخریب)
- حبشی (690خانوار، تخریب با دو کشته)
- هبلران (90خانوار، تخریب با سی وپنج کشته)
- حمزه کندی (330خانوار، تخریب کامل با شانزده کشته)
- حق وئران (تخریب کامل)
- ایستی سو (تخریب جزئی بدون کشته)
- کل آشان (180خانوار، تخریب با نوزده کشته)
- کشکاویچ (120خانوار، با پانزده درصد تخریب، دو کشته)
- خورخورا (40خانوار، تخریب با دو کشته)
- لشکیران (120خانوار، تخریب بدون کشته)
- ممقان (600خانوار، تخریب با هشتاد و پنج کشته)
- مغانجوق (1800 خانوار، تماماً تخریب با هفتاد و پنج کشته)
- صدقیان (1050خانوار، تماماً تخریب با شصت کشته)
- سرای ملک (960 خانوار تماماً تخریب با هشتاد و دو کشته)
- سارنا (180خانوار، تخریب با هیجده کشته)
- شیدان (90خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)
- سلطان احمد (1200خانوار، بیست درصد تخریب بدون کشته)
- تمر (660خانوار، تماماً تخریب با پنجاه و دو کشته)
- اوربان (390خانوار، تقریباً تخریب بدون کشته)
- یوشانلو (420خانوار، تخریب بدون کشته)
- زئوهجیک (240خانوار، تخریب با ده کشته)
- زولا (70خانوار، تخریب با سه کشته)( بربریان 1976)
پس از این زلزله وحشتناک یک عده تقریباً سیصد نفری که در زیر آوارهای شهر مانده بودند در نتیجه مجاهدت سربازان سلماس از زیر خاک بیرون آورده شده و در مریضخانههای موقت ارتش که به وسیله چادرهایی تهیه شده بود تحت معالجه قرار گرفتند. نان وغذا به وسیله اتومبیل های امداد از نقاط دیگر آذربایجان به سلماس حمل و وسایل آسودگی اهالی و مجروحین کاملاً فراهم شد. منصور والی وقت آذربایجان و سرتیپ حسن خان مقدم (ظفرالدوله) فرمانده لشکر شمالغرب و چند نفر از رؤسا برای بازدید نقاط زلزله زده از تبریز وارد سلماس شدند و وجوه زیادی از طرف دولت و شیر وخورشید سرخ (هلال احمر فعلی) بین زلزله زدگان تقسیم گردید. در اورمیه نیز پس از دریافت خبر زلزله در سلماس و تخریب کامل سلماس فوراً هیئت مؤسسه شیر و خورشید سرخ (سابق ) اورمیه تشکیل و موضوع کمک و مساعده به زلزله زدگان سلماس مطرح و بلافاصله آقای حاج امیر نظمی افشار از اعضاء پیشقدم در امور خیریه و عضو جمعیت مزبور با آقای دکتر علی احمدخان مقادیری دارو و سایر مایحتاج لازم را برداشته برای معاینه و معلجه مجروحین به سلماس عزیمت کردند. دکتر امیر اعلم رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ (سابق) مرکز و پزشک مخصوص دربار به اورمیه رفته و از آنجا وارد سلماس شده و همراه با دو پزشک همراهی به معالجه مردم پرداختند. ( ملک زاده، 1383)دکتر حسینقلی صفی زاده فارغ التحصیل پزشکی از روسیه که اصلاً از اهالی قره باغ آذربایجان بوده و در اثر حمله ارامنه به قریه عربلرماکو آمده بود (1297ش) و در سال 1302 شمسی با درجه سرگردی در خدمت ارتش بود، در آن زلزله وحشتناک به معالجه زلزله زدگان پرداخت. نجات یافتگان بعدها شرح می دادند که دکتر بی آنکه وقت استراحت داشته باشد خوراک خود را در دستمالی می پیچد و روزها پی در پی مشغول معالجه زخمی ها می شد. اتفاقاً روزی پس از سه روز بی خوابی در اتاق پشت میزش به خواب می رود و در همان حال خواب، زلزله دیکری رخ می دهد و دیوارهای اتاق فرو ریخته و دکتر زیر سقف می ماند. او را پس از هشت ساعت زنده ولی مجروح از زیر خاک در می آورند.
جهانگردی بنام «اوون تویدی» که در آن زمان در تبریز به سر میبرد اوضاع تبریز را در سفرنامه خود شرح می دهد:« از مدت اقامتمان در تبریز خاطره های بزرگ ولی غیرمنتظره و ناخوشایند هم داریم و آن این است که یکروز داشتیم با کنسول انگلیس و خانمش ـ که بعلت میهمان نوازی آنان در سراسر اقامتمان های در آن شهر به ما بسیار خوش گذشت ـ ناهار می خوردیم. درست هنگامی که به خوردن ولووانت نوعی پیش غذا مشغول شدیم ناگهان شهر با یک زلزله شدید تکان خورد که بیش از یک دقیقه طول نکشید و بسیار هراس انگیز بود. همه یکباره از روی صندلی هایمان جستیم که به بیرون فرار کنیم ولی برای مدت شاید ده ثانیه پنجره ای که رو به باغ بود بسته شد و هر کاری کردیم نتوانستیم آنرا باز کنیم و من در آن لحظه نومیدانه با تمام وجودم هراس را حس کردم، ساختمان کنسولگری می جنبید و اینسو آنسو می رفت و من مانند عکس هایی که به دیوار آویزان بودند، خالی بودن زیر پایمان را احساس می کردم. شاید بیش از یک ربع ساعت نشد که دوباره خوردن ناهار را از سر گرفتیم و من برای نخستین بار حس کردم که غذای به آن خوبی دیگر در دهانم مزه ندارد. هنگامی که دوباره هیجانهای این پیشامد در گفتگو بودیم، خبر رسید که زلزله باعث ویرانی یکی از کوچه های داخلی بازار شده و هشت تن زیر دیوار و آوار مانده کشته شده اند.» در تبریز اکثر سیم های برق قطع و آب حوض ها جهید. در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب دریاچه اورمیه باعث صدمه به کشتی ها و اداره کشتیرانی شده و روز چهارشنبه گروهی از مردم وحشتزده سلماس برای اطلاع دادن این واقعه به تبریز و کمک خواستن از مقامات با پای پیاده و دوان دوان از کرانه دریاچه اورمیه خود را به شرفخانه رسانده بودند. چون همه سیمهای تلفن و تلگراف سلماس و تبریز قطع شده بودند.( ملک زاده ، 1383)
پس از زلزله در 10کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار هیجده درجه بوجود آمد که در سلماس زلزله بولاغی (چشمه زلزله) نامیده شد. این چشمه بعدها پس از زلزله ها مخصوصاً زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس رنگ گل به خود گرفت. در نتیجه این زلزله سطح ایستابی منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به زودی به سطح پیشین خود فرو نشست. آب دریاچه که خیلی پایین رفته بود به تدریج بالا آمد و زمین لغزشهای متعدد در دره سلماس و در شیبهای لشکران و سایر مناطق رخ داد که ریزش تپه های باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه قابل ملاحضه بود. امبرسیز(1982) شعاع تخریب زلزله را 23 کیلومتر و شعاع احساس را350 کیلومتر برآورد کرده است یعنی این زلزله در بغداد و تفلیس احساس شده است.
این زلزله گسلشی همراه بود که هنوز هم قابل مشاهده است و می توان آنرا بر روی زمین به گونه ای ناپیوسته در طول حدود شانزده کیلومتر از شمالغرب شورگؤل (shor gol) تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در بیشتر مسیر آن که دارای گرای 300درجه است می توان درباره جهت جنبش واقعی گسل جنوب سلماس داوری کرد که راستگرد است اما بجز در دو نقطه جابجایی افقی راستگرد یک و 4 متری قابل اندازه گیری است. مقدار جنبش را نمی توان تعیین کرد. بین شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچای، طرف شمالشرقی شکستگی گسله پایین افتاده است. مقدار جابجایی قائم متغیر است و در برخی جاها افت ظاهری به 4 تا6 متر می رسد. اثر گسیختگی پس از کهنه شهر دیگر قابل مشاهده نیست با این همه اطلاعات محلی دلالت بر آن دارد که این اثر در طول شش تادوازده کیلومتر دیگر در همان راستا در طول کناره جنوبغرب دوشوان چای ادامه داشته است.( بربریان، 1976) در شمالغرب دئریک، شکستگی گسله دیگری را در سنگ و آبرفت میتوان دید که در طول حدود سه کیلومتر با گرای 50تا 60 درجه کشیده شده و طرف غرب آن پایین افتاده است. رشته پس لرزه ها در حدود سه ماه ونیم دنباله داشت و بزرگترین پس لرزه در 8 مه (18 اردیبهشت) سبب ریزش در شرفخانه، خوی و قوطور شد. در دشت سلماس نصف روستای شکریازی نابود و چهار نفر کشته شد. این پس لرزه همچنین روستاهای گیوران، میرعمر، راویان و چالیان در جنوب قوطور را که پیشاپیش در اثر لرزه اصلی ویران شده بود تقریباً به کلی ویران و به ناحیه ای که در اثر لرزه اصلی زیان شدیدی ندیده بود به سختی آسیب رساند.
3. براورد آسیب زلزله به آثار باستانی آذربایجان
در این زلزله اکثر آثار باستانی سلماس از جمله حصار 4 متری شهر دیلمقان ، مساجد و بقاع قدیمی و عبادتگاه های مسیحیان، مناره قرون وسطییی میرخاتون در کهنه شهر ، پلهای قدیمی از بین رفت. (جدول 1)
جدول 1. آثار باستانی تخریب شده در سلماس و آذربایجان
ردیف |
نام مکان باستانی |
نوع بنا |
محل استقرار |
تاریخ احداث |
درصد تخریب |
1 |
مسجد قانلی مچید |
مسجد بنایی سنگی |
دیلمقان مرکز ولایت سلماس |
اوایل قرن دوازده قمری |
100% |
2 |
مسجد آغا مچید |
مسجد بنایی سنگی |
دیلمقان مرکز ولایت سلماس |
اوایل قرن دوازده قمری |
100% |
3 |
تکیه روشنعلی شاه افندی |
بنای بنایی |
دیلمقان مرکز ولایت سلماس |
اوایل قرن سیزدهم |
100% |
4 |
مقبره میره خاتون
|
برج سنگی |
کهنه شهر |
اوایل قرن ففتم |
100% |
5 |
کلیسای هفتوان |
کلیسای سنگی |
روستای هفتوان سلماس |
دوره صفویه |
60% |
6 |
کلیسای خسروا |
کلیسای سنگی |
روستای خسروای سلماس |
دوره صفویه |
60% |
7 |
کلیسای دیریش |
کلیسای سنگی |
روستای دیریش سلماس |
قاجار |
60% |
8 |
کلیسای آقتاخانا |
کلیسای سنگی |
روستای آفتاخانی سلماس |
قاجار |
60% |
9 |
کلیسای قیزیلجا |
کلیسای سنگی |
روستای قیزیلجای سلماس |
قاجار |
60% |
|
|
|
|
|
|
60% |
قاجار |
روستای دئریک سلماس |
کلیسای سنگی |
کلیسای دئریک |
10 |
100% |
- |
100 روستای سلماس |
مساجد بنایی |
مساجد 100 روستای سلماس |
11 |
100% |
اواخر افشاریه |
دیلمقان مرکز ولایت سلماس |
دیوار 4 متری گلی با سنگ |
دیواره حصار شهر دیلمقان |
12 |
آسیب اندک ولی تخریب در طول تاریخ |
3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان |
کوهستانهای سلماس |
قلعه سنگی در بالای کوه |
قلعه اورارتوئی زینجیر قالا |
13 |
آسیب اندک ولی تخریب در طول تاریخ |
3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان |
کوهستانهای سلماس |
قلعه سنگی در بالای کوه |
قلعه اورارتوئی هؤده ر و قارنی یاریخ |
14 |
بدون آسیب |
3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان |
کوهستانهای سلماس |
قلعه سنگی در بالای کوه |
دخمه های سنگی هوده ر و قارنی یایخ و زینجیر قالا |
15 |
بدون آسیب |
اوایل دوره ساسانی |
کوهستانهای سلماس |
حجاری در کوه |
کتیبه باستانی خان تختی |
16 |
آسیب 80% |
اوایل قاجار |
دشت سلماس، روستای قره قشلاق |
کاروانسرای با دیوار گلین |
کاروانسرای روستای قره قشلاق |
17 |
آسیب 100% |
اوایل قاجار |
دشت سلماس |
شهر |
تخریب شهر های دیلمقان و کهنه شهر |
18 |
بدون آسیب جدی |
- |
آذربایجان |
بنا های باستانی |
بناهای باستانی خوی و اورمیه و وان ترکیه و شرفخانه |
19 |
پس از استقرار آرامش در سلماس، شهر جدیدی در یک کیلومتری دیلمقان ـ در محل فعلی شهر سلماس با نقشه صحیح شهر سازی و مهندسی و به صورت شطرنجی مهندس اسدالله خاورزمین احداث و به هر یک از اهالی شهر ویران شده سلماس قطعه زمین مناسبی جهت خانه سازی و اسکان داده شد. از ویرانه های سلماس امروزه چیزی باقی نمانده است، بجز پایه دیوارهای مسجد آقا«آقامچیدی» و سنگهای منشوری شکل ستونهای مسجد که جای دارد محل این آثار توسط میراث فرهنگی حصار کشی شده و بعنوان یادگاری از زلزله مشهور و ویرانگر 1930م سلماس برای آیندگان جهت عبرت و برنامه ریزی اصولی جهت تلاش برای بسط دانش زلزله شناسی و مهندسی زلزله در منطقه استفاده گردد.
4. نتایج و بحث:
زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس جزو یکی از مخربترین زلزله های منطقه آذربایجان محسوب می گردد. این زلزله پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمهشب سهشنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در آن واحد موجب تخریب کامل دیلمقان و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیبها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. در این مقاله به بررسی درجه تخریب آثار باستانی در منطقه سلماس پرداخته شد. درمنطقه سلماس به سبب نا امی های پس از دوران صفویه آثار باستانس جدی و قابل تامل وجود نداشته و اگر اثری موجود بوده پس از دوره قاجاریه بوده که آن هم در حوادث پس از جنگ اول جهانی تقریبا نابود شد. بررسی آثار باقیمانده باستانی در سلماس نشان می دهد آثار موجود در کوهستان نظیر قلاع باستانی و دخمه های اورارتوئی و یا بنا هائی که به نوعی در ساختمانشان سنگ می باشد از استحکام نسبتا مناسبی در برابر زلزله بزرگ 2/7 درجه سلماس داشته اند. بر اساس این مطالعه کل آثار خشتی و گلی منطقه از بین رفته اند.
منابع
امبرسیز.ن.ن.وملویل.چ.پ.،1370، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه: رده، 1. ناشر آگاه، تهران
- بربریان.م.،قریشی.م.،1366، پژوهش و بررسی لرزه زمین ساخت کاربردی، خطر زمین لرزه، گسلش در گستره دریاچه تکتونیکی اورمیه، سازمان زمین شناسی کشور، شماره گزارش؟
- سیاهپوش.م. ت.، 1370، پیدایش تمدن در آذربایجان، انتشارات قومس، تهران
- شاه پسندزاده. م و، زارع.، 1374، بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر زمین لرزه،گسلش در پهنه استان آذربایجان شرقی، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران
- شهرابی. م.، 1373، شرح نقشه زمین شناسی چهارگوش اورمیه به مقیاس 1:250000، سازمان زمین شناسی کشور، تهران
- ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1378 ، سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان، مولف، سلماس
- ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1383 ، زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس، مولف، سلماس
- ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1384 ، تاریخ ده هزار ساله سلماس و غرب آذربایجان، ائلدار ، تبریز
- Berberian. M. 1976 Salmas earthquake, Gs Report No 39
- Berberian. M. 1976 Contribution To The Seismotectonies of Iran (part IV) No 40 Gs
- Berberian. M. Tchalenco. J.S.1976 Field study and documention of The 1930 Salmas earthquake Gs no 49 P 271- 342
- Berberian. M. 1976 Macroseismic epicenteres of destructive and damaging earthquakes in Iran(1900_1976).Gs No 39