نگاهی به کتاب عجب شیر در گذز زمان
هر انسانی داستانی دارد و هر شهری تاریخی . تاریخی که بازگو کننده اوضاع و احوال هر دوره ای از ماوقع آن شهر می باشد. گرچه تاریخ نویسی در شهرهای آذربایجان از قدمت زیادی برخوردار نیست ولی حتی همین کم نویسی و کم کاری اجدادمان نیز توانسته بسیاری از زوایای تاریک شهرهایمان را نمایان کند.
دوران قاجاریه را می توان عصر طلائی خاطرات نویسی، سفرنامه نویسی و به طبع آن شرح ماوقع نویسی شهرها و بلاد ممالک محروسه ایران به خصوص آذبایجان دانست. منابعی که در این دوره نگارش یافت بعدها خمیرمایه نگارش تاریخ و مونوگرافی شهرها گردید.
شاید محمد حسنخان اعتمادالسلطنه مراغه ای فرزند دانشمند حاج علی خان مقدم که فرمان قتل امیرکبیر را اجرا کرد را می توان جزو اولین دانشمندان عصر قاجاریه دانست که درباره تاریخ شهرهای ایران تحقیق نموده و برای اطلاع پادشاه و عموم مردم منتشر نموده است. وی که در دربار ناصرالدینشاه وزیر انطباعات و ریاست دارالترجمه دربار بود ، علاوه بر ترکی و فارسی به زبانهای فرانسه و انگلیسی هم تسلط کافی داشت. اعتمادالسلطنه در روزگار خود از جمله فضلای تاریخ و جغرافیا محسوب می شد و در انجمنهای زیر عضویت داشت: عضو مجلس شورای دولتى در 1299ق، مسئول ادارة نامة دانشوران و ادارة انطباعات در 1298ق و پس از مرگ اعتضادالسلطنه، وزیر انطباعات و ریاست دارالترجمه از 1300ق/1883م، عضو انجمن جغرافیایى پاریس در 1295ق/1878م، عضو انجمن آسیایى فرانسه، عضو انجمن آسیایى روس و انجمن آسیایى لندن در 1303ق/1886م . کتاب « قیراط الماس فی ترجمه سلماس» از جمله سری راپورهای وی برای اطلاع ناصرالدینشاه از اوضاع شهر های ممالک محروسه ایران محسوب می گردد. این کتب در کتاب «رسائل اعتماد السلطنه» در ۵۰۳ صفحه از سوی انتشارات اطلاعات منتشر شده است که به شناخت و مطالعه جغرافیای تاریخی آن ناحیه به کمک تاریخپژوهان میآید. کتاب مرات البلدان ناصری در جغرافیا و تاریخ شهرها در چهار جلد نیز از جمله کتب معظم وی به شمار می رود[1]
با گذشت زمان و به همت دانشمندان آذربایجانی هر یک از شهرهای بزرگ و مهم آذربایجان در عصر قاجاریه صاحب تاریخ و بعضا شکل اولیه مونوگرافی گردیدند که می توان به کتب « تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز» و « تاریخ افشار» درباره تاریخ شهر اورمیه اشاره نمود. شاهزاده نادرمیرزا مولف کتاب تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز گویا این کتاب را در مدت اقامت چهل ساله خود در شهر تبریز در دوران مظفرالدینشاه قاجار نوشته است[2]. کتاب شرح جالبی از تاریخ ، فرهنگ ، محلات و روستاهای مشهور تبریز و آذربایجان بوده و شاید بتوان گفت مونوگرافی خوبی از تبریز و آذربایجان عصر ناصری و مظفری می باشد.
همزمان با تالیف این اثر ، شاهکار تاریخی « تاریخ افشار» توسط عبدالرشید بن میرزا محمد شفیع محمود اورموی افشار مشهور به « میرزا رشید ادیب الشعرا » در ذکر تاریخ شهر اورمیه و ایل افشار نوشته شد که زوایای تاریک منطقه اورمیه و غرب آذربایجان از زمان شاه عباس صفوی را تا اواسط دوران ناصری به نمایش می گذازد. نثر کتاب تاریخ افشار ساده و برعکس نثر تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز بسیار مغلق و آشفته می باشد.
عصر علم و دانش در دوران آرام ناصری و مظفری با وقوع فتنه شیخ عبیدالله و سپس با حوادث پی در پی جنگهای داخلی آذربایجان در دوران انقلاب مشروطیت، جنگ جهانی اول و به تبع آن فجایع جیلولوق و کوردلوق و سپس سیاستهای آسیمیلاسیون فرهنگی آذربایجانیان در دوران پهلوی به اتمام می رسد و با حمله شوروی به شمالغرب ایران و تصرف آذربایجان و سپس تشکیل حکومت توسط فرقه دموکرات و در نهایت سرکوب خونین این حرکت آخرین مجال برای مطالعه تاریخ و فرهنگ آذربایجان یا بطور خلاصه « آذربایجان شناسی » علمی از دست می رود. تا حدود بیست سال صحبت از آذربایجان و زبان ترکی جرم محرز محسوب می شد تا اینکه با انتشار مونوگرافی شهرهای ایلخی چی و مشگین شهر توسط دکتر غلامحسین ساعدی در سالهای 42 و 44 روح تازه ای در کالبد مطالعات آذربایجانی دمیده می شود.
دهه 50 شمسی مجال دوباره برای مطالعه تاریخ شهرها بوده و کتابهای تاریخ خوی و ... تالیف می گردد و با آغاز جشنهای دو هزار و پانصد ساله تعدادی گزارش و کتاب تاریخی به سفارش مسولان امر نوشته و چاپ می گردد که انتشار تاریخ افشار و شاهپور آذربایجان از این نوع می باشد.
به تدریج با وقوع انقلاب اسلامی و آزادی های ایجاد شده به تدریج اکثر شهرها و قصبات آذربایجان با تاریخ مخصوص شهرهایشان آشنا می شوند. و در پاره ای از مناطق چندین کتاب توسط نویسندگان متفاوت نوشته می شود ماندد تاریخ منطقه مغان. اخیرا موضوع مونوگرافی نویسی روستاها نیز توسط علاقمندانی باب شده است مانند کتاب « مئشین » اثر حسین محمدخانی( گونئیلی)
محقق ارجمند آقای « امیر چهره گشا » که بخت و اقبالشان به بخت و اقبال اینجانب بسیار شبیه می باشد چه ایشان نیز فارغ التحصیل رشته فیزیک از یکی از بهترین دانشگاههای آذربایجان می باشند و توانسته اند همگام با تحصیل در فیزیک قدم در وادی پژوهش آذربایجان بگذارند. مرور زمان و انتشار آثارشان نشان داد ایشان در امر تحقیقات آذربایجانی خبره هستند . مقالاتشان در نشریات اورمیه و تبریز از اهمیت زیادی در میان اصحاب آذربایجان شناسی برخورداربوده و می باشد. ایشان در سال 1382 کتاب « سهند دونیاسی» ، 1383 کتاب « زندانی زمان» ( صفرخان قهرمانیان) در همین سال کتاب « ائل قایغی سی » در شرح زندگانی دکتر حسین محمدزاده صدیق و در سال 1384 کتاب « فیزیک نور» را منتشر می نمایند. « پیشگامانم تاریخ و فرهنگ آذربایجان » نیز آخرین کتابی می باشد که به خوانندگان تقدیم شده است.
ایشان در سال 1389 دین خود به زادگاهشان عجب شیر را با تالیف کتاب « عجب شیر در گذر زمان » به خوبی ادا نمودند که طبیعتا این کتاب نیز همچون سایر کتابهایشان مورد استقبال عموم همشهریان و فظلای آذربایجانی قرار گرفت. این کتاب برای بسیاری از جمله اینجانب بسیار ارزشمند بود چرا که عموما نام عجب شیر با پادگانی عجین بود که درس نخوانده ها یا به اصطلاح « صفر سرباز» های آذربایجانی حتما این مکان را زیارت می کردند. بنابراین دانستن اوضاع و احوال و تاریخ این مکان مشهور ولی در عین حال کمتر شناخته شده تاریخی ، بسیار گرانقدر می بود.
آقای چهره گشا به حق آغازین کتاب را با موضوع آذربایجان و زبان ترکی آغاز کرده است و بدین شکل فرم راستین نگارش تاریخ عجب شیر را با نگاه سیستم ترکی پژوهی نگارش کرده است. موضوعی که هنوز بسیاری از نویسندگان یا بهتر بگوییم تاریخ نویسان شهرها از این موضوع غافلند.
نویسنده در تاریخ نگاری شهرعجب شیر با مشکلاتی روبرو بود . اول اینکه منطقه مورد بحث در ادوار تاریخی مرکز حکومتی نبوده و بالتبع دارای سازمان حکومتی و بوروکراسی اداری هم نبوده که از طریق این سیستم اداری و دیوانی به زوایای تاریک تاریخ منطقه برسد. بنابراین نویسنده در فصول آتی از نوشته های سیاحان و مورخین استفاده نموده که به نوعی سخنی از عجب شیر داشته اند. نویسنده محترم تا زمان فتنه شیخ عبیدالله کرد که باعث فلاکت و خرابی بیشماری در آذربایجان و منطقه عجب شیر گردید نتوانسته مطلب در خوری به خوانندگان ارائه دهد که دلیلش همانطرکه در بالا ذکر گردیدنبود مستندات تاریخی می باشد. دوم اینکه همانطورکه نویسنده نیز در مقدمه کتاب نوشته اند: « متاسفانه تا حال کتابی در خور شان منطقه تاریخی عجب شیر نوشته نشده است .... لذا اولین قدم را در تهیه اثری که حاوی بخشی از اطلاعات مربوط به اوضاع طبیعی ، سیاسی ، فرهنگی و ... شهرستان عجب شیر باشد برداشته و امیدوارم در سالهای آتی مجموعه ای کامل و در خور نام عجب شیر مهیا نماییم »[3]. بنابراین تمام مطالب ارائه شده توسط ایشان برای اولین بار به همشهریان عرضه می گردید و طبیعی است که در چاپهای بعدی و به مرور اسناد و مدارک تاریخی کافی در اختیار نویسنده قرار گیرد. .
همچون تاریخ آذربایجان در ادوار بعد ناصرالدینشاه، تاریخ این شهر نیز وضوح بیشتری پیدا می کند. ماجرای شیخ عبیدالله کرد، انقلاب مشروطیت و حمله شوروی به ایران از طریق آذربایجان و انتقال ستاد لشکر تبریز به عجب شیر ، عجب شیر در حکومت فرقه دموکرات آذربایجان همه و همه از وقایعی است که در این منطقه رخ داده است و به شکل زیبایی به خوانندگان منتقل شده است.
شاید یکی از ویژگی های این کتاب پرداختن به مسائل انقلاب اسلامی در منطقه عجب شیر می باشد که تا آنجایی که اطلاع دارم کمتر نویسنده ای قدم در این وادی گذاشته است و به حوادث انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق اشاراتی کرده است.
فصل آخر این کتاب نیز به میراث فرهنگی منطقه عجب شیر اختصاص یافته که توضیحشان بسیار ارزنده و کامل می باشد.
علیرغم زحمات نویسنده جهت ارائه مطلبی کامل این کتاب نیز همانگونه که نویسنده محترم اشاره نموده اند کتاب دارای نواقصی می باشد.
یکی از کاستی های این کتاب نبود بخش توپونیم ها و ائتنونیمهای منطقه می باشد که بودن آن و معنا نمودن کلمات برجای مانده از زمانهای باستان می توانست راهگشای گوشه ای از اوضاع تاریخی دوران باستان منطقه عجب شیر باشد. این مهم برای تمام مطالعات تاریخی مناطق اذربایجان لازم و ضروری است چراکه عمده تاریخ باستان آذربایجان در توپونیمها و ائتنونیمهای موجود مناطق مختلف اذربایجان مستور می باشد..
امید است این نقیصه نیز با سعی و تلاشی که از ایشان سراغ داریم مرتفع گردد و همانطورکه نویسنده اظهار نموده اند بتوانند کتاب کاملتری جهت استفاده مردم شریف عجب شیر ارائه دهند. برای دوست ارجمند و پرکارمان در انجام کارهای آذربایجان شناسی آرزوی موفقیت می نماییم.
با تشکر
دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی[4]- اورمیه 1/9/1391