چاپخانه سربی «امید ترقی» و نقش آن در تاریخ و ادبیات آذربایجان
میرزا سعید سلماسی پس از بازگشت از تفلیس « حدود سالهای 1284 شمسی » بنا بر مصلحت همفکران و روشن اندیشان تصمیم به آوردن چاپخانه ای سربی به آذربایجان کرد . این چاپخانه که درنوع خود بی نظیر و از نظر تکنولوژیکی در موقعیت ممتازی بود جزو اولین چاپخانه های سربی آذربایجان محسوب می شود . گفتنی است که قرار بود این مطبعه سربی دردیلمقان نصب شود . به طوریکه روزنامه ملی در شماره 16 به تاریخ 22 شوال 1324 قمری دراین باره می نویسد : « اهالی سلماس می خواهند یک جمعیت خیریه تشکیل داده هفته ای چند روز برای نشر معارف و ترتیب مدارس و مکاتب و رواج امتعه داخله و تاسیس مطبعه ، صحبت و مذاکره نمایند [1]. ولی پس از مشورت بسیار با توجه به مرکزیت فرهنگی و سیاسی تبریز برای آذربایجان و علی الخصوص در راه مبارزات مشروطیت معاریف و انجمن مشروطه سلماس تصمیم به واگذاری این چاپخانه به تبریز گرفتند تا به نحو احسن در راه مبارزات اهالی آذربایجان برای آزادی و مشروطه به کار گرفته شود . میرزا سعید سلماسی نام این چاپخانه را به امید ترقی و پیشرفت «امید ترقی» نام نهاد .
خدمات این چاپخانه به فرهنگ آذربایجان و مبارزات سیاسی آذربایجانیان غیر قابل انکار است و در عمر اندک خویش توانست با چاپ روزنامه ها و کتب مفید دربعد فرهنگی مبارزات مردم آذربایجان گام بردارد . این چاپخانه در سال 1326 در جنگهای داخلی تبریز بین استبداد و مشروطه خواهان توسط مستبدین غارت شد . روزنامه انجمن در این باره نوشت :
« خیابان مجد الملک که مرکز تبریز و اولین نقاط معموره و محل تفرج اهالی شهر و مرکز خیلی از موسسات مدینه ازقبیل کارخانه چراغ برق و مطبعه امید ترقی و کتابخانه تربیت و غیره و غیره بود . روز سه شنبه اول ماه جمادی الثانی 1326 به تصرف سواران دولتی و اشرار محله های شتربان و سه ماه و نیم سرخواب رفته و سه ماه و نیم تمام با نهایت دقت و اعتنا در دست داشتند و از همان روزی که آنجا را متصرف شدند تمام مغازه های معتبر و کارخانه ها و غیره که در آنجا بودند غارت نموده تا رسیدند به درو پنجره وبعد از آنکه انها را هم بردند و دیوارش را آتش زده ، سوزانده ، حتی حروفات سربی مطبعه امید ترقی که به راستی امید ترقی آذربایجان منحصر بدان پارچه های سربی بود برده و هنگامی که گلوله توپ حضرات تمام شده همه انها را گداخته و بهشکل گلوله در آورده و بر روی این ملت بیچاره انداختند .»
گداختن حروف سربی چاپخانه امید ترقی و استفاده از انها بهشکل گلوله انعکاس وسیعی در سطح مردم و مطبوعات منطقه داشت و نفرت عمومی رازا اعمال میتبدین سبب شد . دراین باره محمد امین رسول زاده می نویسد :
« ... در جرین صحبتی که با یک جوان ایرانی همسرشت این مجمع غیرت و همت داشتم سخن به مطبعه شهید حریت مرحوم سعید کشید مصاحبم آهی سوزناک از دل برآورد و گفت ما همیشه به سعید میگفتیم که از این مطبعه نور مدنیت برخاسته و سراسر ایران را فرا خواهد گرفت ، اما حروف همان مطبعه را ذوب کرده و گلوله ریختند و بر سینه های یاران ما زدند .»
پس از پاکسازی تبریز از مستبدین چاپخانه امید ترقی دوباره احیاء شد . در روزنامه انجمن داریم :
« از آلات و آهن پارچه های مطبعه امید ترقی که سابقاً به غارت رفته است نزد هر کس بوده باشد در بازارچه خیابان به مطبعه مذکور آورده قیمت آن را بگیرد » . [2]
در نمره 37 روزنامه انجمن به آگهی دیگری بر می خوریم :
« اعلان : مجلد خانه مطبعه امید ترقی ازتاریخ نمره محرم 1327 دایر بوده و مشتریان خود را قبول می نماید . هر گونه جلد سازی وسایر کارهای متعلق به آن را در کمال نظافت درست کرده و از عهده بر می آید . محل اداره : بازارچه خیابان ، جنب گمرک ، اداره مطبعه امید ترقی » .
به نوشته یحیی شیدا همین چاپخانه بعدها « نقطه عطفی در تاریخ آذربایجان گشت تا جایی که آزادیخواهان شبنامه و اعلامیه ها و حتی روزنامه (تجدد) که به مدیریت زنده یاد خیابانی نشر می یافت در این چاپخانه به چاپ می رسید [3].»