دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی

وب سایت رسمی
بایگانی

سمبولیسم هلال در میان ترکان

جمعه, ۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۵۵ ق.ظ

                           به اعتقاد دانشمندان، انسان هاى باستان به سبب عدم آشنایى با ماهیت طبیعت و براى درک مفاهیم بنیادین طبیعت و توجیه پاره اى از معلولات در جامعه به تخیل و سمبول سازى مى پرداختند. بدین سبب است که مطالعه سمبولیسم در انسانهاى باستان به نحو بارزى تفکر و اندیشه انسانهاى باستان را آشکار مى سازد. در این میان ترکان باستان به سبب ارتباط  دامنه دار مادى و معنوى با طبیعت همگام با سایر ملل جهان از طبیعت و آثار آن بهره مند شده و در سمبولهاى خود بکار برده اند. زندگى عمدتاً کوچ نشینى ترکان همراه با بهره مندى فراوان از طبیعت ، همراه با تفکرات به ترتیب زمانى آنیمیسمى ، توتمیسمى و شامانیسمى ترکان، گرایش به سمبولیسم را در جوامع ترک ارمغان اورده است. سمبولیسم هلال که امروزه نیز علامت اقتدار و نهاد رسمى ترکان مى باشد از این جمله است.

ماه در میان ترکان باستان جنبه ى خدایى داشته و مقدس شمرده مى شد. از دیگر سو در زندگى دامدارى و کوچ نشینى ترکان نیز همواره قوچ به عنوان سمبل قدرت، نیرو و تولید مثل مورد توجه قرار داشته است. مشابهت ظاهرى هلال و شاخ و هم ترازی معنوى بودن این دو عنصر سبب گردیده هلال و شاخ حیوان نسل به نسل از ترکان باستان به ترکان بعدى منتقل و بعدها از طریق خلافت ترکان عثمانى به میان سایر ملل ترک اما مسلمان رسوخ یافته و به صورت علامت رسمى این کشورها درآید. امروزه نماد رسمى کشورهاى زیر هلال مى باشد. آذربایجان، ترکیه، قبرس، اوزبکستان، ترکمنستان، ترکستان شرقى، تاتارستان، جمهورى ایتیل ، جمهورى قاراقالپاق، جمهورى قوموق، ترکان کرکوک و کشورهاى مسلمان پاکستان، لیبى، تونس، مالایا و موریتانى.

 

                                          بررسى تاریخى سمبولیسم هلال یا شاخ در میان ترکان

 

امروزه تمام محققین تاریخ تمدن، اولین تمدن بشرى را از آن سومریان پروتو تورک مى دانند. در داستان مشهور ترکان سومر یعنى قیل قمیش که محققین آنرا اولین و به عبارت دیگر مادر داستانهاى حماسى جهان مى دانند، قهرمان داستان یعنى قیل قمیش که داراى جنبه ى خدایى بود کلاهى از شاخ برسر داشت. در جامعه سومرى نیز « نین قیرسو » که داراى جنبه ى خدایى بوده سوار بر ارابه در شهرهاى سومر به سیر مى پرداخت. به نوشته محققین وى نیز تاجى از شاخ که نماد اولوهیت و قدرت بود برسرداشت. در میان عیلامیان پروتوتورک که در همسایگى آذربایجان یعنى در خوزستان فعلى مى زیستند شاخ از اهمیت زیادى برخوردار بوده است. در سنگ نوشته اى مربوط به زبان عیلامیان میان میانه شاخ جزء مهمى از هر معبد بوده و نماد اولوهیت آن محسوب مى شده است. بطوریکه شاه شیلماک اینشوشیناک در قرن 12 ق.م افتخار کرده که معبد شاخى را حفظ و احیاء کرده است. 500 سال بعد آشور بانیپال شاه آشور با افتخار به ما اعلام میکند که در جریان فتح شوش شاخهاى برنزى ریخته گرى شده را از زیگوارت  معابد مرتفع و تپه هاى ترکان باستان برکنده است. خاقانهاى عیلامى نیز همچون هم نژادان سومرى خود همگى تاجهاى مزین به شاخ بر سر داشتند. در آثار بعدى نظیر مانناها، ساکاها، اورارتوها، گوتى (قوتى)ها و غیره نیز که در موزه هاى مختلف جهان نگاهدارى مى شود خدایان و شاهان همگى، داراى تاجهاى شاخ دار هستند.

در مهرهاى بر جاى مانده از ترکان قوشان در ترکستان، خاقان ترکان تاجى مزین، به شاخ بر سردارد. در غرب اروپا نیز سالمونى پراکندگى شاخ در غارهاى اروپا را به عنوان یک نماد دینى دنبال کرده است.

در میان سلاطین هیتى ساکن ترکیه امروزی نیز شاخ جهت مقاصر دینى و مذهبى مورد استفاده قرار میگرفته است. در افسانه ها و داستانهاى ترکان قدیم نیز شخصیتهاى ملى _ مذهبى داراى تاج شاخ دار بوده اند مثلاً قهرمان ترکان ساکایى که در شاهنامه تحت عنوان رستم تجلى شده است داراى کلاهى شاخ دار بوده یا حتى شخصیتهاى تاریخى نظیر اسکندر در فولکلور آذربایجان شاخ دار تصویر شده اند مانند داستان بوینوزلو اسکندر( اسکندر شاخدار ).

در کتیبه هاى اقوام پرسید (پارس) که به صورت کاملاً رعیتى و شبانى در قلمرو پهناور خاقانات عیلامى مى زیستند اهورامزدا در سر هر کتیبه اى جلوه گر است. در سر اهورامزدا نیز شاخ متجلى است. حتى در حجارى ستونى در پاسارگاد قرن ششم ق.م تصویر کوروش با دو شاخ دیده مى شود. این امر نشان مى دهد که سمبولیسم و تفکرات ترکان باستان به سبب قدرتمندى و پتانسیل قوى فرهنگ و تمدن ترکان باستان خود بخود از طرف ملل دیگر از جمله پرسیدها (درایران غالباً پارس مى گویند) و اروپائیان و فارس هاى امروزین جنوب فبول شده و با افتخار آنرا در نمادهاى خود بکار برده اند.

در میان اشکانیان نیز شاخ سمبل اقتدار و قدرت بوده است . در ترکان بعد از اسلام نیز این سمبل کماکان وجود داشته سلاطین غزنوى که از ترکان قینیق لى بودند کلاه دو شاخ را نماد حکومت خود مى دانستند. در دوران اقتدار ترکان سلجوقى و تشکیل امپراطورى عظیم سلجوقى هنر طغرایى که ملهم از عناصر هلال ماه و شاخ و کمان بود به عنوان امضاء و نماد سلاطین سلجوقى خودنمایى کرده و شکل کمان که شکل تصیح یافته و مرتب شده هلال ماه و شاخ ترکان مى باشد براى ترکان اوغوز به مثابه ى سمبول عمل میکند.

شاه اسماعیل صفوى مؤسس امپراطورى عظیم صفوى در آذربایجان و شاعر تواناى ادبیات کلاسیک آذربایجان اقتدار خود را با تزیین مناره اى با شاخ قوچهاى شکارى در خوى به نمایش مى گذارد. حتى امروزه در بام بسیارى از خانه هاى روستایى آذربایجان، شاخ به عنوان نماد برترى و قدرت و دافع بلا، با شکوه هر چه تمامتر خودنمایى مى کند. تأثیر این تفکر در میان فارسها نیز چشمگیر است. بطوریکه ارزقى هروى از شاعران فارسى مى نویسد:

 

هر برج و حصار که شاخ گوزن داشت                                                 پنهان شد از نهیب خدنگ تو

 

تا چندى پیش در آذربایجان ماه گرفتگى سمبول شکست ترکان قلمداد مى شد و حتى در سلماس براى دفع این بلا و آزادى هلال از دست اژدها و شیاطین ظروف مسین را با شدت تمام مى کوبیدند تا به زعم خویش این سمبول ترکان و آن زمان ترکان عثمانى را از زوال نجات دهند.

 

  1. 1.   ملک زاده دیلمقانى، توحید، سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان _سلماس 1378
  2. 2.   کریمى _ محمد رضا، ادبیات باستان آذربایجان، تبریز 1358
  3. 3.   ذهتابى شبسترى، محمد تقى ، ایران تورکلرین اسکى تاریخى، تبریز 1377
  4. 4.   هنیتس، دنیاى گمشده ى عیلام، فیروز نیما، انتشارات علمى و فرهنگى تهران 1371 ، ص 65
  5. 5.   موزه ایران باستان تهران
  6. 6.   بهزادى، رقیه، قومهاى کهن در آسیاى مرکزى و فلات ایران ، تهران 1373، ص 162
  7. 7.   همان ، ص 163
  8. 8.   کویاجى، افسانه هاى ایران و چین باستان ، تهران 1362
  9. 9.   داماندایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشى ، روحى اربابى، چاپ دوم تهران 1373
  10. 10.          گزنفون، سیرت کوروش کبیر، وحید مازندرانى، تهران 1350
  11. 11.          گلى، امین الله، سیرى در تاریخ سیاسى و اجتماعى ترکمنها ، تهران 1370
  12. 12.          ملک زاده دیلمقانى
  13. 13.          ملک زاده دیلمقانى

 

۹۴/۱۱/۰۹
توحید ملک زاده دیلمقانی