اسلام در اورمیه و سلماس
در اواخر عمر ساسانیان قدرت سه گانه خلافت اسلامی،بیزانس وامپراطوری ترکان خزر به وجود آمد.جالب اینجاست که کیش رسمی این سه قدرت به ترتیب اسلام، مسیحیت و دین ترکان که در آن اعتقاد به خدای یگانه است بود و بعدها خزرها به یهودیت گرویدند.
ظهور اسلام در سالهایی اتفاق افتاد که مردم شبه جزیره عرب در جهل و نادانی سر گردان بودند. تحولات و انقلابات مفسده انگیزه یکی پس از دیگری روی هم متراکم می شد. رشته امور و سازمان اجتماعی و حکومت ملی از هم گسیخته و پاشیده و نظام اجتماعی بکلی به هم خورده بود- میزان عقل و درجه مشاعر انها تعظیم و کرنش در مقابل بتهای چوبی و مجسمه های گلی و سنگی و سحر و گاو و گوساله و آفتاب و آتش و ستاره مظاهر اهریمن و یزدان بود))
هر بشر خردمندی در انتظار ظهور بارقه ای از نور و دانش و یک رهبر و منجی بود که این پرده های تاریک و نادانی و نابخردی را به درد و ملت را بسوی نیکبختی و سعادت رهبری نموده و راه حلی برای زندگی آینده بشر ترسیم کند.
حضرت محمد (ص)به عنوان منجی عالم ندای حق را سر داد و در اندک مدتی شبه جزیره عربستان تحت لوای اسلام در آورده و سایر ملل را به اسلام دعوت کرد.
در این بین نامه ای نیز از طرف رسول اکرم برای خسرو پرویز شاه ساسانی توسط عبداله بن حذاقه ارسال شد متن نامه چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
من محمد رسول الله الی کسری عظیم فارس
سلام علی من اتبع الهدی و من آمن بالله و رسول و اشهد ان لااله الا الله الی الناس لینذر من کان حیاً. اسلم تسللم فان ابیت فعلیک اثم المجوس.
چون نامه به خسرو پرویز رسید نامه را از سر خشم و عزور پاره کرد و سفیر پیامبر را به تندی راند . چون این خبر به پیامبر رسید وی را نفرین کرد چنانچه بزودی خسرو پرویز کشته شد و در زمان خلیفه دوم «عمر بن خطاب» ممالک تابع امپراطوری ساسانی فتح شدند.
جنگهای پی در پی اعراب با شاه ساسانی به شکست ساسانیان انجامید. در 21 ﻫ . ق آخرین جنگ اعراب و مسلمانان با قوای امپراطوری ساسانی اتفاق افتاد. این جنگ که فتح الفتوح نامیده شد به فرار یزدگرد به مرو و کشته شدنش انجامید.
تصرف آذربایجان ، اورمیه و سلماس توسط اعراب:
نقطه قابل توجه این است که آذربایجان قبل از شکست نهایی ساسانیان به تصرف اعراب در آمد چرا که عُمر در سال 19 ﻫ . ق عتبه بن فرقد سلمی را را به موصل فرستاد و سال بعد وی سلماس و اورمیه و خوی را تصرف کرد. بلاذری می نویسد:
«معانی بن طاووس از پیروان اهل موصل روایت می کند اورمیه را نیز ﻋﺘﺒﺔبن فرقد هنگام جنگهای موصل فتح کرد و خراج آن چندی به بیت المال موصل ریخته شد و هم این چنین بود حال حور و خوی و سلماس. معانی می گوید: ﻋﺘﺒﺔ اورمیه را زمانی گشود که ولایت آذربایجان داشت و اللهُ اعلم.»
ابوالحسن بلاذری یا ابوجعفر احمد یحیی که در حدود 279ﻫ . ق وفات یافته اولین مورخی است که اثر عمده او راجع به اخبار فتوح مسلمین به ما رسیده است. وی اهل بغداد و یک چند ندیم متوکل عباسی بوده است. بهر حال «بسبب احاطه او به اخبار و مأخذ مختلف،روایات او در کتاب فتوح البلدان،علی الخصوص آنچه راجع است به فتوحات مسلمین در ایران معتبر و دقیق است و مبتنی بر اطلاعات و معلومات قابل اعتماد.»
این اولین سند دال بر وجود شهر های اورمیه و سلماس پس از اسلام می باشد. تا دوره سلجوقیان از آرزوهای امرای موصل دست یافتن به سلماس و غرب دریاچه اورمیه حتی در شرایط بحرانی نظیر حمله روسها به آذربایجان بوده که ادامه حملات آشوریها از ازمنه باستانی می باشد به خاطر غنی بودن این مناطق از لحاظ حشم و غلات و سایر منابع کشاورزی بوده است.
پس از فتح آذربایجان عتبه پیامی به مردم آذربایجان ارسال کرد بدین مضون:
«بنام خدای رحمان رحیم،این امانیست کهﻋﺘﺒﺔ بن فرقد عامل عمر بن الخطاب، امیر مومنان به مردم آذربایجان می دهد از دشت و کوه اطراف و دره ها و اهل دین ها که جانها و مالها و دینها و ترتیبات دین همگیشان در امان است به شرط آنکه جزیه بدهند بقدر توانشان بر کودک و زن بیماری که چیزی از دنیا به کف ندارد و عابد خلوت نشین چیزی در دنیا به کف ندارد جزیه نیست امان برای خودشان است و هر که با انها مقیم باشد و باید مسلمان سپاهی مسلمانان را یک روز و یک شب مهمان کنند و راهنمایی کنند هر کس از انها به سالی سپاهی شود. جزیه آن سال از او بر خیزد و هر که نباشد مانند ماندگان باشد و هر که برود در امان باشد تا به پناه خود برسد. جندب نوشت:بکیر بن عبدالله لیثی و سماک بن خرشه انصاری شاهدند.به سال هیچدهم نوشته شد .»
با ابلاغ این پیام اهالی آذربایجان با پرداخت جزیه امان یافتند و به تدریج به اسلام گرویده و به صورت مسلمانی مومن و غازی در آمدند. در این زمان طایفه هایی از اعراب به صورت پادگانهای نظامی به عنوان مبلغین دین به آذربایجان آمدند. اینان بعداً در میان آذربایجانی ها مستحیل گشتند بطوریکه امروزه هیچ سراغی از افراد و قبایل عرب زبان در آذربایجان نداریم.به تدریج با افزایش تمایلات سلطه طلبانه اعراب علیرغم نصّ صریح اسلام مبنی بر عدم تفاوت بین عرب و عجم،شورشهایی در آذربایجان علیه استیلاگر رخ داد که مثلاً در 25 ﻫ . ق شورش مردم آذربایجان توسط ولید بن عقبه سرکوب شد.در این میان نامه امیرالومنین علی(ع)به اشعث بن قیس فرمانروایی آذربایجان درباره خوشرفتاری با مردم آذربایجان از اهمیت زیادی برخوردار است.