دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی

وب سایت رسمی
بایگانی

۱۵ مطلب با موضوع «ژئوفیزیک» ثبت شده است

 

ارزیابی و نقد  کیفیت نظام آموزشی پژوهشی ایران

مطالعه موردی: عدم بروز بودن سرفصل دروس در رشته مهندسی ژئوفیزیک

 

دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی[1]

چکیده

امروزه یکی از عوامل توسعه پایدار کشورها در قالب توسعه همه جانبه کشور تلاش برای برداشت منابع زیرزمینی می باشد که این امر با توجه به هزینه کم مطالعات ژئوفیزیکی در مقایسه با سونداژ ، بدون انجام مطالعات ژئوفیزیکی ممکن نیست. روند روبه گسترش اکتشافات زیر زمینی و بررسی زلزله خیزی در ایران از یک سو و پیشرفت روزافزون کشورهای مختلف جهان در امر آموزش رشته ژئوفیزیک سبب گردید تا این رشته در سال 1336 به همت پروفسورحسین کشی افشار پایه گذاری شود. با توجه به ماهیت توجه به علم ژئوفیزیک در ایران به عنوان یک رشته تحقیقاتی هیچ کدام از مؤسسات آموزشی مادر نتوانسته علم ژئو فیزیک را به عنوان یک رشته تحصیلی کاربردی در بطن جامعه در دانشگاهها معرفی نمایند. بررسی سرفصل دروس هم نشان دهنده عدم بروز بودن برنامه درسی این رشته در ایران می باشد. این مقاله به بررسی و نقد آموزش علم ژئوفیزیک در ایران و تهدیدهای مطروحه در این رشته می پردازد.

 

 

 

واژه های کلیدی : ارزیابی، آموزش مهندسی،تحقیقات مهندسی،  ایران ، ژئوفیزیک

 

Evaluate and review the quality of the educational- research system

Case Study:  No incidence of courses in engineering geophysics

 

Today, sustainable development is one of the factors in the development of groundwater resources, which is attempting to withdraw it due to the low cost compared to geophysical probing, no geophysical studies, it is not possible. A developing trend of seismicity in underground exploration and development of one of the world's growing countries in the education field geophysics in 1336 was due to the efforts Prvfsvrhsyn field wiring is Afshar established. Due to the nature of science as a field in geophysical research institutions mother did none of Geophysics Science as a field of study in academia introduce functional society. . The syllabi of the course curriculum reflects the lack of expression in Iran. This paper examines the threats posed by Iran and geophysical review of science education in this field deals.

 

 

  1. مقدمه: رشته ژئو فیزیک وکاربردهایش

بدنبال گسترش اکتشافات زیر زمینی و بررسی زلزله خیزی در ایران و حهان از یک سو و نیاز روزافزون کشورهای مختلف جهان در امر آموزش رشته ژئوفیزیک و ضرورت‏ توسعه‏ علم‏ ژئوفیزیک‏، اتحادیه‏ بین‏المللی‏ شورای‏ تحقیقات (IUS) و اتحادیه‏ بین‏المللی‏ علوم (IUS) از ژوئیه‏ 1957 تا دسامبر 1958 را سال‏ ژئوفیزیک‏ نامید و از تمامی‏ ملل‏ مختلف‏ درخواست‏ همکاری‏ جهانی‏ برای‏ توسعه‏ و پیشبرد این‏ علم‏ نمود[1]. این نیاز سبب گردید تا موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به عنوان اولین مرکز علمی ژئوفیزیک ایران در سال 1336/1957 به همت پروفسورحسین کشی افشار پایه گذاری شده و از سال 1339 در ساختمان فعلی استقراریابد. مؤسسه ژئوفیزیک‏ در بدو تاسیس‏ با سه‏ بخش‏ زلزله‏شناسی‏، ژئومغناطیس‏ و گرانی‏سنجی‏ آغاز به‏ فعالیت‏ نمود و به‏ تدریج‏ در زمینه‏های‏ آموزشی‏، پژوهشی‏ وکاربردی‏ علم‏ ژئوفیزیک‏ گسترش‏ یافت‏. در مهر ماه‏ 1349 کمیسیون‏ منتخب‏ هیات‏ امنای‏ دانشگاه‏ تهران‏، دو گروه‏ آموزشی‏ فیزیک‏ زمین‏ و فیزیک‏ فضا را تصویب‏ و ابلاغ‏ نمود[2].

باپیشرفت علم ژئوفیزیک در جهان و واقعیات جامعه علمی ایران مبنی بر احتیاجات صنایع مخصوصا صنعت نفت به ژئوفیزیک کاربردی  علیرغم اینکه در حال‏ حاضر، گروه‏ فیزیک‏ زمین موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران‏ آموزش‏ دانشجویان‏ در مقاطع‏ تحصیلی‏ کارشناسی‏ ارشد در 5 گرایش‏ زلزله‏شناسی‏، لرزه‏شناسی‏، مغناطیس‏سنجی‏، ژئوالکتریک‏ و گرانی‏سنجی‏ و دکتری‏ در 4 گرایش‏ زلزله‏شناسی‏، لرزه‏شناسی‏، الکترومغناطیس‏ و گرانی‏سنجی‏ را بر عهده‏ دارد مؤسسسه ژئوفیزیک نتوانست پابه پای دنیا حرکث کند و احتیاج به کاربردی تر کردن ژئوفیزیک احساس گردید.

پژوهشکده بین المللی زلزله شناسی ومهندسی زلزله با توجه به محور قرار دادان علم زلزله شناسی وعلوم وابسته به آن از قبیل ژئو تکنیک لرزه ای مدیریت بحران وآموزش همگانی زلزله در کوتاه مدت توانست به صورت تخصصی مسائل مر بوط به ژئوفیزیک را حل وفصل نماید.

با توجه به ماهیت توجه به علم ژئوفیزیک در ایران به عنوان یک رشته تحقیقاتی هیچ کدام از مؤسسات آموزشی مادر فوق نتوانسته علم ژئو فیزیک را به عنوان یک رشته تحصیلی کاربردی در دانشگاهها معرفی نمایند. کمااینکه عدم وجودرشته لیسانس این رشته در دانشگاهای ایران استخدام  و کاریابی فارغ التحصیلان رشته ارشد ودکترای ژئوفیزیک را بام شکلات عدیذه ای همراه ساخت . چراکه استخدام  درحوزه آکادمیک بسیارمحدود بوده و در بسیاری ازدانشگاههایی که دروس ژئو فیزیک ارائه می گردد تدریس آن ثوسط فارغ الثحصیلان غیرمرتبط با ژئوفیزیک ازجمله اکتشافات معدن و زمین شناسی اقتصادی که چند واحدی ژئوفیزیک خوانده اند تدریس میگردد.

  1. امکانات اموزشی ایران درژئوفیزیک

1.2 موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

همانطوریکه بیان شد موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران به عنوان قدیمی ترین مرکز ژئو فیزیک ایران ازسال 1349 کارآموزش ژئوفیزیک را در دوگروه اموزشی فیزیک زمین شامل مقطع کارشناسی ارشد(زلزله شناسی,گرانی سنجی, لرزه شناسی , ژئومغناطیس و ژئو الکتریک ( وپس از سال 1389 دکتری در 4 گرایش(االکترومغناطیس, زلزله شناسی, لرزه شناسی و گرانی سنجی ) وفیزیک فضا شامل مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ی هواشناسی را شروع کرد[3].سرفصل دروس ارشد ژئوفیزیک به قرار زیر می باشد:

دوره کارشناسی ارشد رشته ژئوفیزیک - زلزله شناسی

دروس اجباری (15 واحد) 

  1. زلزله شناسی
  2. - ژئوالکتریک
  3.  فیلترهای دیجیتال
  4.  لرزه شناسی
  5. تئوری امواج کشسان
  6. زلزله شناسی 2
  7.  زلزله شناسی مهندسی
  8. لرزه زمینساخت

برای گرایشهای دیگر از ردیف 6 به بعد دروس اختصاصی آن رشته ارائه و تدریس می گردد.

دروس اختیاری (9 واحد)

  1.  ژئودینامیک
  2. سمینار

 

2.2  پژوهشکده زلزله شناسی و مهندسی زلزله

با توجه به آسیب پذیری و واقعیت لرزه خیز بودن کشور، بر اساس پیشنهاد سازمان یونسکو و تصویب هیأت محترم وزیران، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله بر اساس قطعنامه 205/DR در بیست و چهارمین مجمع عمومی یونسکو و با مجوز شورای گسترش آموزش عالی در آذرماه 1368 تأسیس شد. این مؤسسه در پاییز 1378 بر اساس مصوبه چهارصد و هشتمین جلسه شورای گسترش آموزش عالی به پژوهشگاه ارتقاء یافت و در مردادماه 1380 اساسنامه جدید پژوهشگاه تصویب شد. تشکیلات جدید پژوهشگاه نیز در 22 شهریورماه 1386 به تصویب هیأت امنای پژوهشگاه رسید و از طرف وزیر علوم، تحقیقات و فنّاوری برای اجرا ابلاغ گردید[4]. پژوهشگاه براساس مصوبات شورای گسترش آموزش عالی از سال 1373 اقدام به برگزاری دوره‌های تحصیلات تکمیلی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نموده است. این دوره‌ها عبارتند از:

    * کارشناسی ارشد مهندسی زلزله: شروع 1373

    * دکترای مهندسی عمران - مهندسی زلزله: شروع 1375

    * دکترای ژئوفیزیک - زلزله شناسی: شروع 1380. این دوره با مشارکت دانشگاههای کمبریج، گرونبل - فرانسه، برگن - نروژ و آکادمی علوم روسیه برگزار می‌شود.

در سال 1391 تحصیلی 91-92 تعداد 40 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد و 64 نفر دانشجوی دکترا در پژوهشگاه مشغول به تحصیل هستند[5].

سرفصل کارشناسی ارشد ژئوفیزیک عین سرفصل موسسه ژئوفیزیک می باشد و در دوره دکترای ژئوفیزیک دروس زیر ارائه می گردد:

  1. تحلیل سریهای زمانی پیشرفته
  2. زلزله شناسی پیشرفته
  3. زلزله شناسی جنبش شدید زمین
  4. لرزه زمین ساخت پیشرفته
  5. آمار و احتمالات پیشرفته
  6.  لرزه نگارها و شبکه لرزه نگاری
  7. زلزله شناسی مهندسی و تحلیل خطر
  8. تئوری چشمه زلزله
  9.  روشهای معکوس در حل مسائل ژئوفیزیکی
  10. - زلزله شناسی و انفجارات هسته ای
  11.  سنجش از دور و زئوفیزیک
  12.   مباحث ویژه[6].

به تدریج در دانشگاههای دولتی و آزاد  نظیر دانشگاه اورمیه (گرایش لرزه شناسی ) دانشگاه صنعتی شاهرود (گرایش الکتریک، مغناطیس و  لرزه)-دانشگاه صنعتی بیرجند دانشگاه صنعتی کرمان- دانشکاه آزاد تهران شمال(کل گرایش ها(  علوم تحقیقات آزاد همدان (گرانی) و آزاد چالوس (زلزله) گرایش های مختلف ژئوفیزیک تاسیس گردید.

ضعف عمده این رشته ها با توجه به ماهیت تحقیقاتی بودن ژئوفیزیک در ایران عدم وجود مراکز پژوهشی ونبود داده های ژئوفیزیکی بود که به نوعی این مراکز کوچک را به یکی از دو مرکز فوق الذکر مادر وصل می کرد . به عنوان نمونه  دانشکاه صنعتی کرمان فقط مگنومتر برای اکتشافات معدنی دارد و یا دانشگاه اورمیه علیرغم پذیرش دانشجو در گرایش لرزه شناسی دستگاه ژئوالکتریک دارد.

بررسی محتوای درسها ارائه شده توسط این دانشگاهها نشان می دهد مهمترین اشکال آموزشی رشته ژئوفیزیک در ایران نبود دوره لیسانس این رشته در ایران می باشد. لذا محتوای درسی پاره ای از دروس در رشته کارشناسی ارشد ژئوفیزیک منطبق با برنامه درسی دوره لیسانس ژئو فیزیک سایر کشورها می باشد . به عنوان مثال کل دروس ارائه شده در 1.2. در مقطع لیسانس کشور همسایه ترکیه تدریس می گردد و حتی سرفصل دروس کارشناسی  ژئوفیزیک ترکیه از سرفصل دروس ارشد ژئوفیزیک ایران غنی تر است[7].

  1.  امکانات تحقیقاتی  ژئوفیزیک در ایران

همانطوریکه اشاره گردید فلسفه تاسیس ژئوفیزیک در ایران به مدت حداقل یک دهه بعد تحقیقاتی آن بود که توانست در بسیاری از شاخه های مرتبط با صنعت در ایران پیشرفت خوبی داشته باشد. مانند رشته زلزله شناسی که براساس مصوبه هئیت دولت از تیر 1384 مسئولیت مدیریت اطلاعات لرزه ای کشور را بر عهده گرفت[8]. موسسه ژئوفیزیک بر اساس مصوبه (مورخ 16/3/1384) وزرای عضو ستاد پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه، موظف به بررسی و تحلیل پیش‌نشانگرهای وقوع زمین‌لرزه گردید[9].  این مرکز دارای 11شبکه لرزه نگاری دیجیتال 4 پایگاه لرزه نگاری آنالوگ ودارای 60ایستگاه سه مؤلفه ای لرزه ای می باشد. با این وجود مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله  با بسیج امکانات به روز علمی در ایران توانست در بعد مهندسی زلزله گوی سیقت را از مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ببرد و با تلفیق زلزله شناسی با مهندسی زلزله و ژئوتکنیک لرزه ای گامهای ارزنده تحقیقاتی در این مورد بردارد.

1.3 . امکانات تحقیقاتی مؤسسه بین المللی زلزله شناسی ومهندسی زلزله

مؤسسه بین المللی زلزله شناسی ومهندسی زلزله دارای پژوهشکده های زلزله شناسی ،مهندسی ژئوتکنیک ، مهندسی سازه، مدیریت خطر پذیری و بحران  ،مراکز ملی شبکه لرزه نگاری باند پهن ایران ومرکز ملی پیش بینی زلزله می باشد[10]. در بعد آزمایشگاهی و دستگاههای ژئوفیزیکی و زلزله شناسی دارای دستگاههای تحقیقاتی نظیرشتابسنج FBA-11 ، لرزه سنج میان دوره WR-1 ، شتابسنج وشتابنگارگورالپ مدل CMG-5TD  ، آنتن فرستنده سیستم تله متری WILAN، دستگاه لرزه نگاری ABEM-MK6 ودستگاه ژئوالکتریک می باشد. ایجادمرکز پیش بینی زلزله جهت ایجاد بستری مناسب برای ساماندهی هماهنگی وهدایت فعالیتهای علمی وفنی مرتبط با پیش نشانگرها وپیش بینی زمین لرزه درسال 1383 بامجوز شماره 4591/22 مورخ 4/7/83 ازسوی وزارت علوم تحقیقات وفناوری به پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی ومهندسی زلزله ابلاغ شد دراین ابلاغیه برشکل گیری مرکزبادوگروه " ژئودینامیک " و"فیزیک وزمین وفضا" تاکید شده است مرکزملی پیش بینی زلزله ازآذرماه 86 ساماندهی وضع موجود وجذب نیروی انسانی متخصص رابه منظور فعالیت به صورت یک شبکه علمی در زمینه پیش بینی زلزله آغاز نمود[11].

درپژوهشکده زلزله شناسی پردازش، تحلیل وتفسیرداده های لرزه خیزی به منظور شناخت ساختمان پوسته وگوشته فوقانی گسل های فعال وزون های لرزه خیز درایران . بهینه کردن مدل سرعتی پوسته جهت بهبود دقت مکانیابی زمین لرزه های ایران و نهایتا بهبود دقت مطالعا ت تحلیل خطر زمین لرزه مورد توجه قرار گرفت که این برنامه ها پویاتر از برنامه های موسسه ژئوفیزیک می نمود.

در گروه زمین ساخت یا سایزموتکتونیک شناخت دقیق سرچشمه های لرزه زای  پوسته ایران زمین،  سازوکار گسلهای فعال ومطالعات لرزه زمین ساختی بررسی می گردد وبرای نیل به این مقصود بر نامه های زیر دنبال می گردد:

  • ·         تهیه نقشه های  تفصیلی گسلهای فعال ؛
  • ·         مطالعه تغییر شکل پوسته با استفاده ازGPS   ؛
  • ·         برسیهای  دیرینه لرزه شناختی بر روی افزارهای گسلی ؛
  • ·         تعیین جهت تنش تکتو نیکی درمناطق مختلف ایران ؛
  • ·         شناخت دقیق سرچشمه های لرزه زا برای بکارگیری در بررسیهای برآورد خطر زمین لرزه در ساختگها وابنیه مهندسی [12].

گروه زلزله شناسی مهندسی کاربردی ترین بخش پژوهشکده می باشد که دارای اهداف پردازش داده شتابنگاری، تهیه بانک اطلاعاتی شتابنگا شتها ،ِ شناخت ویژگیهای شتابنگاشتها ،ِ تدوین روابط لرزه خیزی وکاهندگی، تحلیل خطر زمین لرزه، ِ تهیه نقشه های پهنه بندی خطر زمین لرزه وتدوین طیف های طراحی مدل سازی  جنبش نیرومند زمین، بر آورد پارامترهای چشمه با استفاده از داده های جنبش نیرومند زمین، مطالعه Q،  زمین لرزه های القایی می باشد.

برنامه های زیر جهت نیل به اهداف فوق اجرا می گردد:

  • ·         پهنه بندی خطر زمین لرزه ای ایران برای دوره بازگشت های مختلف وروز آمد کردن ها؛
  • ·         بر اوردن جنبش نیرومند زمین بر پایه تحلیل تنش کولمب ؛
  • ·         سامانه هشدار سریع زمین لرزه  برای ایران بر پایه داده های شبکه های محلی وملی شتابنگاری ؛
  • ·         مطالعه شدت زلزله در ایران (  تهیه کاتولوگ وارائه مدل  کاهندگی شدت زلزله )؛
  • ·         توسعه شبکه های محلی ومنی شتابنگاری زلزله ها وتهیه کاتالوگ ؛
  • ·         مطالعه پارامتر های  ومدلسازی سریع چشمه های زمین لرزه براساس جنبش نیرومند زمین ؛
  • ·         مطالعات  طیف پاسخ جنبش زمین وتوسعه طیف های طراحی برای نواحی مختلف ایران ؛
  • ·         تحلیل اثر توپوگرافی وساختگاه در ایستگاههای شتابنگاری ؛
  • ·         توسعه مدل کاهندگی ایران زمین ومنطقه ومطالعه پارامترهای کاهندگی کاپا وQ درایران ؛
  • ·         مطلالعه مدلسازی وتخمین خطر در ناحیه نبودهای لرزه ای
  • ·         شبیه سازی شتابنگاشتهای مصنوعی ؛
  • ·         توسعه وتولید نرم افزارهای مرتبط بازلزله شناسی مهندسی ؛
  • ·         مطالعه زمین لرزه القائی در اثر مخازن سدها میدان های نفت گاز وانفجارات در معا دن [13].

در بعد لرزه شناسی رقابت شرکت نفت و موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران هم چشمگیربود. موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران دارای تجهیزاتی شامل دستگاه 12 کاناله ( 28 -12CHGT)24کاناله (24ِِCHABEM  وشش کاناله 6-OYO-CH دستگاه درون چاهی ونرم افزارهای مختلف می باشد با اینحال شرکت نفت با ایجاد شرکت عملیات اکتشاف نفت وپژوهشگاه صنعت نفت ایران گام مهمی در ارتباط ژئوفیزیک لرزه ای کاربردی با صنایع مخصوصا صنعت نفت برداشت .

  1. امکانات ژئوفیزیکی شرکت نفت ایران

زمینه های فنی تخصصی اصلی سرویس ها وخدمات شرکت نفت در برگیرنده چرخه کاملی از فرآیندهای اکتشاف نفت وگاز است که عبارتند ازارائه با کیفیت خدمات مطالعات زمین شناسی انجام عملیات لرزه نگاری خشگی مناطق باتلاقی و آبهای عمیق کم عمق به روش های دو بعدی و سه بعدی ؛ پردازش تعبیر وتفسیر داده ها ی لرزه نگاری ، خدمات ژئوفیزیک مهندسی نفت، خد مات مهندسی  راه و سا ختما ن، حفاری خشکی به همراه بخش زیادی ازسرویس ها وخدمات مربوطه آن[14].

 بسیاری خدمات تخصصی دیگر شرکت عملیا ت اکتشاف نفت علاوه بر امکا ن ارائه باکیفیت خدمات لرزه نگاری قادر است با برخورداری از تجهیزات لازم نسبت به انجام مطالعات غیر لرزه ای از قبیل عملیات برداشت اطلاعات با استفاده از روش های گرانسینجی و مغناطیس در اکتشا ف منابع نفت وگا ز نقش مهمی ایفا می نمایند زیرا که قادرند به خوبی ساختارهائی را که عموماَ نشا ن دهنده وجود گسل ها می باشند را مشخص نمایند . گسل ها در تسهیل حرکت رو به  بالا ی نفت وگاز نیز تشکیل تله های هیدروکربوری و در نتیجه ایجاد منابع زیر زمینی نفت وگاز موثر هستند[15].

یکی ازبهترین وباسابقه ترین خدمات قابل ارائه  توسط شرکت عملیا ت اکتشا ف نفت مربوط به طراحی مشاوره انجام ونظارت بر اجرایی مطالعات ژئو فیزیک  خصوصاَ  انجام عملیات بر داشت لرزه نگاری  است .مطالعات ژئو فیزیکی یکی از متداولترین  روش های است که توسط شرکت های اکتشا ف وتوسعه نفت وگاز به منظور پی بردن به ساختار ووسعت  ساختمانهای زمین شناسی تحت الارضی برای توسعه میادین نفت وگاز به کاربرده می برند.

مطالعات لرزه نگاری  یکی از این روشهای ژئو فیزیکی به شمار می رود که در برگیرنده فعالیتهای مختلف از قبیل عملیات برداشت وپردازش وتعبیر وتفسیر داداه های لرزه نگاری می با شد . نتایج حاصل از عملیات برداشت پردازش نهایتاُ با استفاده از نرم افزارهای خاص که بعضا بصورت انحصاری تولید وبهره برداری می شوند جهت ساختن مدل های گرافیکی از ساختارهای زیر زمینی مورد استفاده واقع می گردند.

انواع خدمات قابل ارائه در این زمینه عبارتند از:

  • ·         مشاوره طراحی وانجام عملیات لرزه نگاری به روش دو بعدی ؛
  • ·         مشاوره طراحی وانجام عملیات لرزه نگاری به روش سه بعدی ؛
  • ·         مشاوره  طراحی وانجام عملیا ت  VSP؛

1.4. برداشت دادهای لرزه نگا ری خشکی :

در لرزه نگاری دو بعدی که با هدف ارائه شمای کلی از ساختارهای زیر زمینی انجام می شود برداشت داده ها بر روی خطوط لرزه نگاری و در نقاط با فواصل نسبتا زیاد انجام  می شود در حالی که در لرزه نگاری سه بعدی این خطوط نقاط ازتراکم  بیشتری برخوردار بوده که پس ازپردازش داده ها امکا ن تهیه تصاویر سه بعدی از افق های زیر سطحی را فراهم می نماید.

شر کت عملیا ت اکتشا ف نفت تخصص کافی در ارائه خدمات کامل ژئو فیزیکی شامل عملیات لرزه نگاری دوبعدی وسه بعدی جهت برداشت داده های لرزه نگاری با کیفیت بالا در دشت کوهستان مناطق  "ٰTraasition Zone " وهمچنین دریا برای کارفرمایان خود را دارد . در بعد خارجی نیز این شرکت توانسته با کشورهای زیادی همکاری مستمر داشته باشد:

پردازش داده های لرزه ای برای ارتباط دادن مرحله برداشت اطلاعات ژئو فیزیکی  ومرحله تعبیر وتفسیر آنها حیاتی است انجام این امر نیازبه دقت بالا وسرعت عمل دارد . هدف مادر شرکت عملیات اکتشاف نفت پردازش داده های ژئوفیزیکی به منظور بدست آوردن دقیق ترین وواضح ترین تصویر از ساختارهای زیر سطحی می باشد . این شرکت با استفاده ازمجموعه کاملی از نرم افزارهای تخصصی پردازشی قادر به پردازش داده های لرزه گاری دو ، سه و چهار بعدی برداشت شده ازمناطق خشکی و دریائی می باشد.

proMax GeoCiusterو GEOVecteur از جمله نرم افزارهائی هستند که در مرکز پردازش شرکت عملیات نفت برای پردازش با کیفیت بالای داده های لرزه نگاری دو بعدی وسه بعدیخشکی ودریائی ونیز داده های VSP مطابق خواست شرکت های کارفرما استفاده می شود.

موارد زیر ازجمله خدمات مراکز پردازش شرکت عملیات اکتشاف نفت می باشد:

  • ·         پردازش داده های لرزه نگاری 2بعدی و3 بعدی خشکی ودریائی ؛
  • ·         باز خوانی داده های لرزه نگاری؛
  • ·         آماده سازی مقاطع  لرزه نگاری ؛
  • ·         اماده سازی نمودارهای چاه پیمائی ؛
  • ·         تعبیر وتفسیر داده های لرزه نگاری دو بعدی خشکی ودریائی[16].

درگرایش ژئومغناطیس این بخش دارای آزمایشگاههای پالئو مغناطیس، رصد خانه مغناطیس سنجی، دستگاههای مگنتومتر، پروتون واریومتر،  دستگاه مگنتوتلوریک ، دستگاههای اندازه گیری مطلق وتئودولیت مغناطیس می باشد .

  1. پژوهشگاه صنعت نفت ایران

پژوهشگاه صنعت نفت درابتدا با نام " اداره توسعه و تحقیقات شرکت ملی نفت ایران " درسال 1338 تاسیس شد. هدف اولیه این سازمان تحقیق و پژوهش درزمینه کاربرد مواد نفتی بوده است. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، نام این سازمان به مرکز پژوهش و خدمات علمی تغییر یافت و به توسعه فعالیتها درراستای اهداف فوق پرداخت. سپس طبق موافقت نامه اصولی سال 1368 شورای گسترش وزارت فرهنگ و آموزش عالی، به عنوان " پژوهشگاه صنعت نفت" با هدف انجام تحقیقات بنیادی، کاربردی و توسعه ای نامیده شد و به فعالیتهای خود ادامه داد[17]. بخش ژئوفیزیک این پژوهشگاه یکی از مهمترین بخشهای تحقیقاتی می باشد  که دارای زمینه های پژوهشی زیر می باشد:

طراحی عملیات لرزه ای سه بعدی

کنترل کیفیت ونظارت بر عملیات  خشکی ودریا

آنالیز سرعت داده های لرزه ای کوچ لرزه ای والگوریتم ها

معادلات موج

تصویر سازی لرزه ای

پردازش دادهای لرزه ای

تفسیر ساختمانی و گسل ها

آنالیزمشخصه های لرزه ای

آنالیز رخساره های لرزه ای

چینه شناسی لرزه ای وتوالی های رسوبی

تغییرات دامنه با دورافت ( AVO)

وارون سازی داده های لرزه ای

پردازش وتفسیردادهای VSP

مدل سازی سرعت

تبدیل به عمق داده های لرزه ای

فیزیک سنگ وضرایب الاستیک

مطالعا ت ودرمدل سازی چهاربعدی لرزه ای

ویژگی های لرزه ای وتخمین پارامترهای مخزن[18].

  1. دانشگاه صنعتی شاهرود

دانشگاه صنعتی شاهرود دانشگاهی بزرگ و در حال توسعه است که با پیشینه ای بیش از 37 سال در شهر شاهرود در شمال شرق ایران قرار دارد. این دانشگاه هم اکنون با دارا بودن 2 پردیس فعال دانشگاهی در 100 رشته و گرایش  از جمله ژئوفیزیک به فعالیت مشغول است. [19]. این دانشگاه علیرغم قدمت نه چندان فعالیتهای زیادی در موضوعات ژئوفیزیک کاربردی برداشته است . گروه ژئوفیزیک این دانشگاه دارای امکانات زیر می باشد:

1.6. آزمایشگاه ژئوالکتریک ، ژئو مغناطیس وIp

این آزمایشگاه مجهز به دستگاههایی برای اندازه گیری مشخصه های الکترومغناطیس در حوزه فرکا نس، اندازه گیری مقاومت الکتریکی زمین می باشد [20].

2.6.آزمایشگاه لرزه شناسی

 این آزمایشگاهع مجهز به دستگاه لرزه نگار می باشد. توانایی دیدن اثر یک یا چند موج بازگشتگی وتجزیه وتحلیل سریع ودقیق امکان فیلتر کردن وتجزیه وتحلیل طیفهای مختلف فرکانسی دارای نشان دهنده سرعت موج شکسته شده برای بررسی سریع Target این مطالعات در تعیین شکستها وحفرات کارستی، انجام عملیات شکست مرزی  و بازتابی،  در خواستهای مطا لعات سد، فونداسیون سازه های عظیم و مطالعات تومو گرافی لرزه ای، انجام عملیات های در ون چاهی در اکتشافات نفت و بدست آوردن ضرایب دینامیکی خاک با استفاده از سرعت لایه ای کاربرد دارد [21].

3.6.آزمایشگاه مغناطیس سنجی

این آزمایشگاه مجهزبه دستگاه مغناطیس سنج (magnetometer) می باشدکه برای اندازه گیری شدت میدان مغناطیسی وگرادیومتری مغناطیسی مواد و سنگهای زیر سطح زمین مورد استفاده قرار می گیرد. بدین ترتیب می توان مواد وسنگهای دیا مغناطیس پارا مغناطیس وفرومغناطیس را از یکدیگر تشخیص داد . این دستگاه شدت میدان مغناطیسی کل زمین برحسب نانو تسلا در ایستگاههای صحرایی وایستگاه مبناء را اندازگیری می کند. اندازه گیریها در هر ایستگا بطور سریع (درحد ثانیه) انجام می شود و نتایج بصورت پروفیلها و نقشه های مختلف مغناطیسی (دوبعدی وسه بعدی) ارائه می گردد. دستگاه مورد نیاز مجهز به یک سنسور مغناطیسی حاوی سیال هیدروکربوری مانند نفت برای تولید پروتون بوده و بر اساس روش فیزیکی تشدید مغناطیسی هسته ای (پروتون) عمل می کند. مطا لعات مغناطیس سنجی در اکتشافات مستقیم کانسارهای آهن وسایر کانسارهای فلزی وغیر فلزی بطورغیر مستقیم  کاربرد فراوانی دارد. علاوه بر این برای تشخیص عمق وصخامت سنگ بستر برخی کاربردهای مهندسی دیگر وهمچنین  در اکتشافات ذخایر ژئوتر مال برای تعیین عمق هم دمای کوری بکاربرده می شود. [22].

  1. مرکز تحقیقات مسکن

مرکز تحقیقات مسکن در سال 1384 تاسیس گردید. بخش زلزله شناسی مهندسی این مرکز تحقیقاتی عمدتا در موضوع تحقیقات مسکن فعالیت دارد ودارای فقط یک عضو هیئت علمی می باشد . بخش زلزله‌شناسی مهندسی، به منظور انجام تحقیقات در زمینه زلزله‌شناسی از دیدگاه مهندسی، لرزه زمین‌ساخت و برآورد خطر زمین‌لرزه شکل گرفته است. این بخش تحقیق و مطالعه جهت تهیه و تدوین آیین‌نامه‌ها و ضوابط و دستورالعمل‌هایی برای مطالعات فوق، تهیه نقشه‌های پهنه‌بندی و ریز پهنه‌بندی خطر زمین‌لرزه، برآورد پارامترهای مورد نیاز برای طراحی ساختمان‌های مقاوم در برابر زلزله و نیز بررسی آسیب‌پذیری ساختمان‌های موجود را بر عهده دارد. بخش ژئوفیزیک این مرکز دارای امکانات زیر می باشد:

دستگاه ژئو الکتریک

دستگاه شتابنگار آنالوگ SMA1

دستگاه شتابنگار SSA2

دستگاه شتابنگار CMG-5TD

پنج عدد دستگاه لرزه نگار پرتابل (SEDIS) [23].

بخش زلزله شناسی مهندسی طرح های پژوهشی زیادی را به انجام رسانده ویادر دست اجرا دارد[23].

  1. امکانات غیر دولتی وشرکتهای خصوصی

 شرکت های خصوصی جهت ارائه خدمات مهندسی  مشاور در زمینه ژئوفیزیک زمین شناسی وخدمات اکتشافی به منظور القاء و ارائه خدمات و دانش فنی ، مهندسی و برآوردن نیازهای کارشناسی زمینه های نفت گاز و معادن وطراح های بزرگ عمرانی تاسیس گردیده است.  این شرکتها با دارا بودن پتانسیل کارشناسی کار آزموده و سخت افزار ونرم افزار های مناسب در زمینه گسترده ای از خدمات مهندسی مشاور نظیر پتانسیل یابی و اکتشاف مقدماتی و تفصیلی معادن، بررسیهای ژئوشیمیایی، طراحی، استخراج وفنآوری معادن، حفاری معادن، کانه آرایی وطراحی پایلوت پلانت، مطالعات زمین شناسی مهندسی، بررسی مسیر لوله های نفت گاز و آب، بررسی منا بع آب ، نفت وگاز و...مطالعات منابع آب کارستیک، بررسی ساختگاه سدها، تونل ها و پروژه های مهم عمرانی بررسیها واکتشافات ژئو فیزیکی، زلزله شناسی، پهنه بندی لرزه ای، ریز پهنه بندی گستره شهرها، پترو فیزیک ومکانیک سنگ، مخازن نفت وگاز، شبیه سازی مخازن ومعادن ارئه خدمات می نمایند .

ازمهمترین  این مهندسین مشاور ژئو فیزیک می توان نام برد:

شرکت پادیاب تجهیز، شرکت زمین کاو گستر، شرکت زمین شناسی مهندسی وعلوم زمین امید ، شرکت لرزه نگار پارسیان ؛ شرکت ژئو بایت ؛ شرکت ژئو فیزیک دانا ؛ شرکت زمیران ؛ شرکت لرزه نگاری ژرف کاو ؛ شرکت زمین سولار سیستم ؛ شرکت تراث پرشیا ؛ شرکت پترو کاو ؛ شرکت کد کم ایران ؛ شرکت زمین بخش رایان ؛ شرکت مشاورین زمین فیزیک ؛ شرکت زمین آب پی ؛  شرکت مشاورین زمین فیزیک ؛ شرکت پارس پترو زاکرس ؛ تهران پادیر.

 

  1. بحث و نتیجه 

به نظر می رسد رشته ژئوفیزیک علیرغم تاسیس در سال 1336 شمسی و گذشت تقریبا55 سال از عمر تاسیسش در ایران چه در بعد آکادمیک و چه در بعد تحقیقاتی نتوانسته هم پای جهان حرکت نماید. علل عدم توسعه یافتگی آنرا می توان در زیر برشمرد:

الف) عدم تاسیس مقطع کارشناسی رشته ژئوفیزیک در ایران و بالتبع نامفهوم بودن کارایی این رشته در صنعت و مشاوره به صورت عام

ب)دخالت در تدریس و  انجام ناقص پروژه های ژئوفیزیکی توسط مهندسین عمران، زمین شناسها و حتی پاره ای از متخصصین جغرافیا

ج) عدم تناسب رشته و گرایشهای ژئوفیزیک با مناطق مختلف دانشگاهی و تمرکز آن در پایتخت

د) بروز نبودن تکنولوژی و ابزار مهندسی ژئوفیزیک به سبب کم توجهی به آن

برای رفع این موانع پیشنهاد می گردد:

الف) تاسیس کارشناسی ژئوفیزیک

ب) پخش کردن رشته ها و گرایش های ژئوفیزیک به کل مناطق دانشگاهی ایران

ج) تاسیس نظام مهندسی ژئوفیزیک برای تدوین آئین نامه های اجرایی این رشته در مهندسی

 

 

منابع

  1. http://geophysics.ut.ac.ir/Fa/Moarefi/Moarefi.asp
  2. http://geophysics.ut.ac.ir/Fa/Moarefi/Moarefi.asp
  3. http://geophysics.ut.ac.ir/Fa/Group/ZaminGroup.asp#01
  4. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=292&Itemid=1092
  5. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=235&Itemid=877
  6. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=235&Itemid=877
  7. https://doc-0s-3o-docs.googleusercontent.com/docs/securesc/ha0ro937gcuc7l7deffksulhg5h7mbp1/usog20qmr3gcsbl2n50477j4suffrqtd/1359144000000/11487908622458536869/*/0BwLl69O540k6RTVwMXphbDFSZUE
  8. http://geophysics.ut.ac.ir/Fa/News/NewsDetail.asp?ID=22
  9. http://rcep.ut.ac.ir/Fa/
  10. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=292&Itemid=1092
  11. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=category&layout=blog&id=56&Itemid=894
  12. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=74:1387-08-29-12-18-16&catid=49:1387-08-28-10-59-24&Itemid=73
  13. http://www.iiees.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=74:1387-08-29-12-18-16&catid=49:1387-08-28-10-59-24&Itemid=73
  14. http://www.oeoc.ir/
  15. http://www.oeoc.ir/Content/Content.aspx?PageCode=93
  16. http://www.oeoc.ir/Content/Content.aspx?PageCode=94
  17. http://www.ripi.ir/tabid/101/Default.aspx
  18. http://www.ripi.ir/upstream/tabid/500/Default.aspx
  19. http://www.shahroodut.ac.ir/fa/administration/index.php?id=1
  20. http://www.shahroodut.ac.ir/fa/schools/index.php?id=S010
  21. http://www.shahroodut.ac.ir/fa/schools/index.php?id=S010
  22. http://www.shahroodut.ac.ir/fa/schools/index.php?id=S010
  23. http://www.bhrc.ac.ir/portal/Default.aspx?tabid=103

 

 

 

 



[1]  استادیار، گروه فیزیک، دانشکده علوم،  دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، اهر، آذربایجان شرقی                                             t-malekzadeh@iau-ahar.ac.ir         

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۳۸
توحید ملک زاده دیلمقانی

بررسی دگرگونی های زمین شناسی، سایزموتکتونیک  و ژئومورفولوژی موجود در منطقه سلماس در اثر زلزله بزرگ اردیبهشت سال 1309 سلماس

 

           دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی

            گروه فیزیک، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر، ایران

           t-malekzadeh@iau-ahar.ac.ir

چکیده

                       پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت ، زلزله اصلی   با بزرگی 2/7 در ان واحد موجب تخریب کامل شهر  سلماس و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قوطور خوی و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شد. این زلزله علاوه بر تخریب صد در صد شهر و کشته شدن 2500 تا 4000 نفر باعث نابودی آثار باستانی واقع در کل منطقه سلماس شد. مطالعات نشان می دهد این زلزله با گسلشی همراه بود که هنوز هم قابل مشاهده است و می توان آنرا بر روی زمین به گونه ای ناپیوسته در طول حدود شانزده کیلومتر از شمالغرب روستای  شورگؤل تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در 10کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار هیجده درجه بوجود آمد. در نتیجه این زلزله سطح ایستابی منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به زودی به سطح پیشین خود فرو نشست. آب دریاچه اورمیه که خیلی پایین رفته بود به تدریج بالا آمد و زمین لغزشهای متعدد در دره سلماس و در شیبهای کوههای اطراف سلماس و سایر مناطق رخ داد. ریزش در تپه های باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه قابل ملاحظه بود.

کلید واژه ها : زلزله، سال 1309، سلماس، زمین شناسی

 

 

Studying geology  ; Seismotectonics and geomorphology changes in  Salmas region  during 1930 ( 1309) salmas huge earthquke

 

 

Dr.Tohid Malekzade

Department of Physic, Ahar Branch, İslamic Azad University;Ahar; İran

            t-malekzadeh@iau-ahar.ac.ir

 

       After fifteen houers of beforshoke, main earhtquake wıth M=7.2  magnitude destroyd Salmas region with sixty village complatly in 4 May 1930. Damaged field of this earthquake expanded to Hoy region north of Salmas; and Hakkary east Of Turkey. Meanwile accomponing with destroying of all Salmas city, many ancient places in Salmas region destroyed too. Studying shows that  this earthquake accompanied with faultin which is seenable nowadays. We able follow it uncontinuasly along 16 km from NW of shorgol village to Kohneshahar town. There is one GASEOU spring in 10 km north of Salmas fault. At a resault of this earthquake surface of ground water go up but then returned to old level, water level of Urmiya lake which was went down after earthquake went up slowly. İn this earthquake many landslides which is occured in Salmas field have been reported. it was noticable sliding of Heftwantepe and Dirishtepe ancient hills.

 

Keywords: Salmas, Earthquake, 1930, Geology

 

 

 

 

مقدمه

 

                       موقعیت اداری سلماس:

                       شهر سلماس مرکز شهرستان سلماس در  38 درجه ،12 دقیقه شمالی و  44 درجه و 46 دقیقه و40 ثانیه   شرقی در استان آذربایجان غربی به مرکزیت اورمیه واقع می باشد. فاصله سلماس از اورمیه 90 کیلومتر، از همسایه شمالی، خوی 45 کیلومتر، همسایه های شرقی شبستر و تسوج به ترتیب 90 و 55 کیلومتر می باشد. سلماس از طریق جاده گونئی به تبریز وصل است. این جاده در حدود 130 کیلومتر طول دارد. از طریق راه آهن سلماس می توان به تبریز، تهران، آنکارا ، استانبول ، اروپا و سوریه مسافرت کرد. ایستگاه قره تپه سلماس  محل استقرار گمرک بوده و  مسافرین استانبول و سوریه امور گمرکی و بررسی پاسپورت و ویزای خود را در اینجا انجام میدهند. منطقه آزاد تجاری سلماس در این منطقه قرار دارد.  فرودگاههای اورمیه و خوی  به ترتیب در 80 و 25 کیلومتری سلماس قرار دارد. تا سالهای اخیر اسکله سلماس به نام بره [1]در دریاچه اورمیه فعال بوده ولی اینک فعالیت چندانی ندارد. مطالعه تاریخ منطقه نشان می دهد  تا قبل از وقوع زلزله مخرب سال 1309 زلزله بزرگی شهر سلماس را تکان نداده بود. بنابراین در تاریخ منطقه این اولین باری بود که سلماس را به شدت تکان می داد.

 

                       طرح مساله

           ساعت 10صبح روز سه شنبه 16 اردیبهشت 1309 هـ .ش ( 6 می سال 1930) زلزله ای که بزرگی آن 5/ 5= M درجه برآورد شده شهر سلماس را تکان داده و باعث خرابی چند دکان و خانه شد. در این حادثه تقریباً پانزده نفر تلف شدند و قسمتی از اهالی ، شهر را تخلیه کردند. روستاهای هفتوان، کوچه میش و کلشان تخریب شدند در هفتوان، چند خانه به کلی فرو ریخته و یک زن با یک کودک زیر آوار ماندند در کوچه میش و کلشان تقریباً تمام خانه ها تخریب و در هر کدام یک نفر کشته شدند. در روستاهای دیگر سلماس آسیب ها کمتر بود مثلاً در کهنه شهر، پته‎وئر(Pətəver ) سارنا، پیه جوک (Pəyəcük) چند خانه فروریخت و بیشتر آنها ترک خوردند در دیگر روستاها نظیر محلم، اؤله ، خسروا، دیریش و مغانجوق بیشتر خانه ها ترک خوردند. کمی دورتر از رو مرکز زلزله که آن را بربریان (1977) و بولتن مؤسسه ژئو فیزیک 15/38 درجه شمالی و 75/44 درجه شرقی (منطقه تمر، شورگل) برآورد کرده اند، در روستاهای حبشی، اختاخانا، یوشانلو، خان تختی، عیان و سنجی تنها چند دیوار ترک خوردند. این زلزله که در حقیقت پیش لرزه اصلی زلزله مهیب سلماس بود این اثر را داشت تا به مردم سلماس و روستا های اطراف هشدار ترک خانه ها را بدهد و بدینسان جان خود را از زلزله های احتمالی نجات دهند در این میان نقش فرمانده سرباز خانه سلماس در آگاهی دادن مردم  و تخلیه اهالی چشمگیر بود. فرمانده پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابیدن در زیر سقف سنگین خانه‎ها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آماده باش در خارج پادگان نگه داشته بود که آمادگی و کمک این سربازان در فردای آنروز قابل تقدیر بود ( ملک زاده،1378 و 1384و 1383) . زلزله در بولتن های مهم زلزله نگاری جهان در ساعت هفت وسه دقیقه و بیست و دو ثانیه( 07:23:22) به وقت جهانی حدود ساعت ده صبح به وقت محلی ثبت شده است.

           پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در ان واحد موجب تخریب کامل دیلمقان Dilmgan  و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قوطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. این زلزله که بزرگی آن را بربریان (1974) 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M برآورد کرده است یکی از مخربترین زلزله‎های آذربایجان و شاید منطقه خاورمیانه می باشد بطوریکه  سال 1930در تاریخ زلزله شناسی بنام 1930سلماس ثبت شده است.

           پس از این زلزله وحشتناک یک عده تقریباً سیصد نفری که در زیر آوارهای شهر مانده بودند در نتیجه مجاهدت سربازان پادگان سلماس از زیر خاک بیرون آورده شده و در مریضخانه‎های موقت ارتش که به وسیله چادرهایی تهیه شده بود تحت معالجه قرار گرفتند. نان وغذا به وسیله اتومبیل های امداد از نقاط دیگر آذربایجان به سلماس حمل و وسایل آسودگی اهالی و مجروحین کاملاً فراهم شد. منصور والی وقت آذربایجان و سرتیپ حسن خان مقدم (ظفرالدوله) فرمانده لشکر شمالغرب و چند نفر از رؤسا برای بازدید نقاط زلزله زده از تبریز وارد سلماس شدند و وجوه زیادی از طرف دولت و شیر وخورشید سرخ (هلال احمر فعلی) بین زلزله زدگان تقسیم گردید. در اورمیه نیز پس از دریافت خبر زلزله در سلماس و تخریب کامل سلماس فوراً هیئت مؤسسه شیر و خورشید سرخ (سابق ) اورمیه تشکیل و موضوع کمک و مساعده به زلزله زدگان سلماس مطرح و بلافاصله آقای حاج امیر نظمی افشار از اعضاء پیشقدم در امور خیریه و عضو جمعیت مزبور با آقای دکتر علی احمدخان مقادیری دارو و سایر مایحتاج لازم را برداشته برای معاینه و معالجه مجروحین به سلماس عزیمت کردند. دکتر امیر اعلم رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ (سابق) مرکز و پزشک مخصوص دربار به اورمیه رفته و از آنجا وارد سلماس شده و همراه با دو پزشک همراهی به معالجه مردم پرداختند ( ملک زاده، 1383). دکتر حسینقلی صفی زاده فارغ التحصیل پزشکی از روسیه که اصلاً از اهالی قره باغ آذربایجان بوده و در سال 1297 شمسی در اثر حمله ارامنه به قریه عربلرماکو آمده و در سال 1302 شمسی با درجه سرگردی در خدمت ارتش بود، در آن زلزله وحشتناک به معالجه زلزله زدگان پرداخت. نجات یافتگان بعدها شرح می دادند که دکتر بی آنکه وقت استراحت داشته باشد خوراک خود را در دستمالی می پیچد و روزها پی در پی مشغول معالجه زخمی ها می شد. اتفاقاً روزی پس از سه روز بی خوابی در اتاق پشت میزش به خواب می رود و در همان حال خواب، زلزله دیگری رخ می دهد و دیوارهای اتاق فرو ریخته و دکتر زیر سقف می ماند. او را پس از هشت ساعت زنده ولی مجروح از زیر خاک در می آورند.

           جهانگردی بنام «اوون تویدی» که در آن زمان در تبریز به سر می‎برد اوضاع تبریز را در سفرنامه خود شرح می دهد:« از مدت اقامتمان در تبریز خاطره های بزرگ ولی غیرمنتظره و ناخوشایند هم داریم و آن این است که یکروز داشتیم با کنسول انگلیس و خانمش ـ که بعلت میهمان نوازی آنان در سراسر اقامتمان های در آن شهر به ما بسیار خوش گذشت ـ ناهار می خوردیم. درست هنگامی که به خوردن ولووانت نوعی پیش غذا مشغول شدیم ناگهان شهر با یک زلزله شدید تکان خورد که بیش از یک دقیقه طول نکشید و بسیار هراس انگیز بود. همه یکباره از روی صندلی هایمان جستیم که به بیرون فرار کنیم ولی برای مدت شاید ده ثانیه پنجره ای که رو به باغ بود بسته شد و هر کاری کردیم نتوانستیم آنرا باز کنیم و من در آن لحظه نومیدانه با تمام وجودم هراس را حس کردم، ساختمان کنسولگری می جنبید و اینسو آنسو می رفت و من مانند عکس هایی که به دیوار آویزان بودند، خالی بودن زیر پایمان را احساس می کردم. شاید بیش از یک ربع ساعت نشد که دوباره خوردن ناهار را از سر گرفتیم و من برای نخستین بار حس کردم که غذای به آن خوبی دیگر در دهانم مزه ندارد. هنگامی که دوباره هیجانهای این پیشامد در گفتگو بودیم، خبر رسید که زلزله باعث ویرانی یکی از کوچه های داخلی بازار شده و هشت تن زیر دیوار و آوار مانده کشته شده اند.» در تبریز اکثر سیم های برق قطع و آب حوض ها جهید. در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب دریاچه اورمیه باعث صدمه به کشتی ها و اداره کشتیرانی شده و روز چهارشنبه گروهی از مردم وحشتزده سلماس برای اطلاع دادن این واقعه به تبریز و کمک خواستن از مقامات با پای پیاده و دوان دوان از کرانه دریاچه اورمیه خود را به شرفخانه رسانده بودند. چون همه سیمهای تلفن و تلگراف سلماس و تبریز قطع شده بودند ( ملک زاده ، 1383).

 

 

 

 

           بحث

           یکی از اثرات زلزله تغییرات گسترده در سطح زمین می باشد که به شکل گسستگی  و شکاف زمین ( گسل)، بوجود آمدن چشمه های آب و رانشهای زمین و صخره سنگها دیده می شود. در اثر این زلزله بزرگ تکتونیک، سایزموتکتونیک و ژئومورفولوژی منطقه سلماس نیز دستخوش تغییراتی شد که دامنه این تغییرات تاکنون نیز دیده می شود. مهمترین این تغییرات عبارتند از:

            

           1- بوجود آمدن چشمه های آب ( زلزله بولاغی)

           پس از زلزله در 10کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار هیجده درجه بوجود آمد که در سلماس زلزله بولاغی (چشمه زلزله) نامیده شد. این چشمه بعدها پس از زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس رنگ گل به خود گرفت. تا سالهای اخیر این چشمه همچنان به آبدهی ادامه میداد تا اینکه با پایین رفتن سطح ایستابی منطقه سلماس در اثر استفاده بی رویه از سفره های آب زیرزمینی و حفر چاههای عیق کشاورزی این چشمه ها خشک شد.

            

           2- تغییرات سطح ایستابی چاههای منطقه

           در اثر تغییرات در موقعیت لایه های زمین و تنشهای وارده بر این لایه ها لایه های آبدار زمین دچار تغییراتی می گردند. در نتیجه این زلزله سطح ایستابی چاههای منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به ساکن شدن زمین سطح ایستابی در منطقه سلماس به زودی به سطح پیشین خود فرو نشست. در زلزله های بعدی نیز گزارشاتی از این قبیل تغییرات  سطح ایستابی در دست می باشد( ملک زاده، 1383).

            

           3- تغییرات سطح آبی دریاچه اورمیه و ایجاد امواج سهمگین در آن

            در اثر این زلزله آب دریاچه اورمیه که خیلی پایین رفته بود به تدریج بالا آمد. در اثر امواج سهمگین و پرقدرت زلزله در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب ایجاد گردید. این امواج باعث صدمه به کشتی ها، بندر و اسکله شرفخانه تاسیسات ساحلی و اداره کشتیرانی در دریاچه اورمیه شد.

            

           4- وقوع زمین لغزش و رانش زمین در منطقه

           رو مرکز زلزله سال 1309 سلماس در پای کوههای  جنوب سلماس به طرف غرب آن می بود. در اثر زلزله زمین لغزشهای متعدد در دره سلماس و در شیبهای لشکیران و سایر مناطق رخ داد که با توجه به کم جمعیت بودن این مناطق شدت تخریب بسیار اندک می باشد. با اینحال گزارشاتی از زمین لغزش و رانش زمین در روستاهای غربی سلماس و روستاهایی که در مناطق شیب دار قرار داشته اند گزارش شده است ( ملک زاده، 1384). امروزه نیز آثار سقوط و ریزش سنگهای بزرگ و ضخره هایی به بزرگی یک اطاق متوسط در کوههای خان تختی، گیر چاوش،  ایستی سو، آج واج ،  قارنی یاریق و همچنین کوههای غرب سلماس دیده می شود.

            

           5- ریزش تپه ها

            در دشت سلماس تپه هایی موجود هستند که عمدتا باستانی می باشند . این تپه های باستانی از چند هزار سال قبل آبادی و مناطق اسکان یافته بشری بودند که به تدریج به صورت تپه درآمده اند. بر اساس کاوشهای باستانشناسی و مشاهدات میدانی ریزش تپه های باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه در اثر این زلزله قابل ملاحظه بود.

            

           6- ایجاد گسل زلزله و شکافت زمین

           این زلزله همراه گسلشی بود که هنوز هم قابل مشاهده است و می توان آنرا بر روی زمین به گونه ای ناپیوسته در طول حدود شانزده کیلومتر از شمالغرب شورگؤل (shor gol) تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در بیشتر مسیر آن که دارای گرای300 درجه است می توان درباره جهت جنبش واقعی گسل جنوب سلماس داوری کرد که راستگرد است اما بجز در دو نقطه جابجایی افقی راستگرد یک و 4 متری قابل اندازه گیری است. مقدار جنبش را نمی توان تعیین کرد.  بین شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچای، طرف شمالشرقی شکستگی گسله پایین افتاده است. مقدار جابجایی قائم متغیر است و در برخی جاها افت ظاهری به 4 تا  6   متر می رسد. اثر گسیختگی پس از کهنه شهر دیگر قابل مشاهده نیست با این همه اطلاعات محلی دلالت بر آن دارد که این اثر در طول شش تا دوازده کیلومتر دیگر در همان راستا در طول کناره جنوبغرب دوشوان چای ادامه داشته است ( بربریان، 1976).  در شمالغرب دئریک،  شکستگی گسله دیگری را در سنگ و آبرفت میتوان دید که در طول حدود سه کیلومتر با گرای50  تا 60  درجه کشیده شده و طرف غرب آن پایین افتاده است.

            

           7- تخریب مناطق مسکونی

           این زلزله باعث تخریب صد در صدی شهر سلماس، قصبه کهنه شهر و کل روستاهای منطقه سلماس گردید. رشته پس لرزه ها در حدود سه ماه ونیم دنباله داشت و بزرگترین پس لرزه در 8 مه (18 اردیبهشت) سبب تخریباتی در شرفخانه،  خوی و قوطور شد. در روزهای بعدی از شدت وفوع لرزه ها کاسته شد.

            

           8- تخریب تاسیسات شهری

           در اثر این زلزله تاسیسات ارتباط شهری مانند سیم تلگراف سلماس و تبریز ، تلفن و برق و تلگراف در شهرهای همجوار نظیر تبریز ، اورمیه ، تسوج ، خوی و شبستر قطع شد.

 

 

            

           دامنه تاثیر زلزله

           امبرسیز(1370) شعاع تخریب زلزله اصلی را 23 کیلومتر و شعاع احساس را 350 کیلومتر برآورد کرده است یعنی این زلزله در بغداد و تفلیس احساس شده است. پس لرزه های زلزله اصلی روستاهای گیوران، میرعمر، راویان و  چالیان در جنوب قوطور خوی را که پیشاپیش در اثر لرزه اصلی ویران شده بود را تقریباً به کلی ویران و  به  ناحیه ای که در اثر لرزه اصلی زیان شدیدی ندیده بود به سختی آسیب رساند.

            

           بازسازی شهر ویران شده سلماس

           چند هفته پس از استقرار آرامش اولیه در سلماس، در اوایل خرداد 1309 ( تقریبا دو هفته پس از ویرانی کامل شهر) شهر جدیدی در یک کیلومتری دیلمقان ـ در محل فعلی شهر سلماس با نقشه صحیح شهر سازی و مهندسی و به صورت شطرنجی توسط مهندس اسدالله خاورزمین احداث و به هر یک از اهالی شهر ویران شده سلماس قطعه زمین مناسبی جهت خانه سازی و اسکان داده شد. از ویرانه های سلماس امروزه چیزی باقی نمانده است، بجز پایه دیوارهای « آقامچیدی» و سنگهای منشوری شکل ستونهای مسجد که جای دارد محل این آثار توسط میراث فرهنگی حصار کشی شده و برای آیندگان جهت عبرت و برنامه ریزی اصولی جهت تلاش برای بسط دانش زلزله شناسی و مهندسی زلزله در منطقه بعنوان یادگاری از زلزله مشهور و ویرانگر 1930م سلماس استفاده گردد.

            

            

           نتیجه گیری:

           زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس جزو یکی از مخربترین زلزله های منطقه آذربایجان محسوب می گردد. این زلزله پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در آن واحد موجب تخریب کامل دیلمقان و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قوطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. در اثر این زلزله بزرگ تکتونیک، سایزموتکتونیک و ژئومورفولوژی منطقه سلماس نیز دستخوش تغییراتی شد که دامنه این تغییرات تاکنون نیز دیده می شود. مهمترین این تغییرات عبارتند از تخریب تاسیسات شهری، تخریب مناطق مسکونی، ایجاد گسل زلزله و شکافت زمین، ریزش تپه ها، وقوع زمین لغزش و رانش زمین در منطقه، تغییرات سطح آبی دریاچه اورمیه و ایجاد امواج سهمگین در آن، تغییرات سطح ایستابی چاههای منطقه، بوجود آمدن چشمه های آب ( زلزله بولاغی). در اوایل خرداد   1309   ( تقریبا دو هفته پس از ویرانی کامل شهر) شهر جدیدی در یک کیلومتری خرابه های شهر زلزله زده ـ در محل فعلی شهر سلماس با نقشه صحیح شهر سازی و مهندسی و به صورت شطرنجی احداث گردید . امروزه تقریبا از خرابه های شهر زلزله زده چیزی برجای نمانده  و خرابه ها به زمین زراعی و مسکونی تبدیل شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

           منابع

  امبرسیز. ن. ن، و ملویل.چ.پ.، (1370)، " ‘تاریخ زمین لرزه های ایران"’، ترجمه: رده، ناشر آگاه، تهران

  بربریان. م.، قریشی. م(1366) ، "ًپژوهش و بررسی لرزه زمین ساخت کاربردی، خطر زمین لرزه، گسلش در گستره دریاچه تکتونیکی اورمیهً"، سازمان زمین شناسی کشور، شماره گزارش؟

سیاهپوش. م. ت.، (1377)،  پ"یدایش تمدن در آذربایجان"، انتشارات قومس، تهران

شاه پسندزاده. م و، زارع.،( 1374)، "بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر زمین لرزه،گسلش در پهنه استان آذربایجان شرقی"، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

شهرابی. م.، (1373)، "شرح نقشه زمین شناسی چهارگوش اورمیه به مقیاس "1:250000، سازمان زمین شناسی کشور، تهران

ملک زاده دیلمقانی، توحید، (1378 )، "سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان،" مولف، سلماس

ملک زاده دیلمقانی، توحید،( 1383 )، "زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس"، پرواز قلم، سلماس

ملک زاده دیلمقانی، توحید، (1384 )، "تاریخ ده هزار ساله سلماس و غرب آذربایجان"، ائلدار ، تبریز

   ملک زاده دیلمقانی، توحید، (1376)، "زلزله خیزی آذربایجان، پایان نامه کارشناسی ارشد"، دانشگاه آزاد اسلامی تهران شمال

 

  • Berberian. M. )1976(. "Salmas earthquake", Gs Report No 39
  • Berberian. M.)1976(. " Contribution To The Seismotectonies of Iran (part IV"). No 40 Gs
  • Berberian. M. Tchalenco. J.S.)1976(. Field study and documention of The 1930 Salmas earthquake .Gs no 49 P 271- 342
  • Berberian. M. 1976. Macroseismic epicenteres of destructive and damaging earthquakes in Iran (1900 -1976).Gs No 39

 

   Malekzade. T.2007. studying seismity of NW Iran and East f Turkey. Phd  thesis. Ankara University

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[1]

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۳۷
توحید ملک زاده دیلمقانی

 مطالعات مختلف ژئوفیزیکی در آذربایجان نشان می دهد که این منطقه از لحاظ زمین ساختی  یکی از مناطق بسیار جوان آسیاست و در کمربند زلزله موسوم به زلزله «آلپ – هیمالیا» قرار دارد. این کمربند زلزله خیز که از میان اقیانوس اطلس شروع می شود، پس از عبور از مناطق آلپ، ترکیه، آذربایجان، ایران، پاکستان، افغانستان، شمال هندوستان، تبت، منطقه جزایر فیلیپین می پیوندد و نوار عریضی را به وجود می‎آورد. در واقع میتوان این نوار را جزو مناطق بهم رسیده و جوش خورده صفحات در تئوری زمین ساخت صفحه ای دانست (فصل1). در سالهای اخیر کوششهایی برای حل مسائل لرزه زمین ساختی ایران و به تبع آن آذربایجان توسط نوروزی  (1972)، مکنزی (1977و1972) و Dewey et al (1973) ارائه گردید ولی این الگوها به سبب در نظر نگرفتن تکتونیک آذربایجان نتوانست پاسخگوی سئوالات لرزه زمین شناختی آذربایجان شود چرا که به قول بربریان (1362) بیشتر مرزهای بکار گرفته شده توسط نوروزی اساساً مرزهای غیر واقعی و جغرافیایی و سیاسی می باشند. با توجه به این مسائل و مشکلات و با عنایت به کوششهای افتخار نژاد ( 1960)، بربریان (1983)، بابا خانی و رحیم زاده (1367)، قنبری (1376و1363) و شنگور (1991) برای مطالعه تکتونیکی شرق آذربایجان و مطالعات مکنزی (1972)، دیوی (1973) اینوسنتی (1980)، فهمی (1365) و شئنگور (1990) برای غرب آذربایجان، موضوع سایزموتکتونیک و زلزله خیزی  اورمیه به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.

بررسی زلزله های تاریخی آذربایجان (فصل سوم ) و همچنین زلزله های قرن جاری آذربایجان نشان میدهد که حرکات فیزیکی پوسته آذربایجان هنوز هم وجود دارد. مطالعات حرکات و ریزش کوهها در آذربایجان نیز نشان میدهد که حرکات خفیف زمین علاوه بر زلزله در ریزش و حتی شکاف کوههای منطقه نیز متجلی است . وجود تعداد بسیار زیاد آب گرم و معدنی در مناطق فعال تکتونیکی آذربایجان نظیر اردبیل، خلخال، سراب، بستان آباد، زنجان، خوی، سلماس، سراسکند، صایین قالا و غیره نشان دیگری از فعالیتهای تکتونیکی نوین در منطقه می باشد.

تمام این شواهد بیانگر این واقعیت است که جای جای آذربایجان همواره به طور بالقوه در معرض خطر تخریب و ویرانی مطلق می باشد و روزی فرا خواهد رسید که مناطق به اصطلاح آرام کنونی آذربایجان، حرکات مخرب زمین را تجربه خواهند کرد کما اینکه هر از چند گاهی شاهد این وقایع مخرب بوده ایم. متاسفانه اکثر مناطق پرجمعیت آذربایجان نظیر ورمیه در مناطق بسیار تکتونیکی بنا شده و در کنار گسل های فعال جوان توانمند قرار دارند. بنابراین آشنا کردن مردم این مناطق و حتی دیگر مردم مناطق در معرض کمتر با این خطر بالقوه و چگونگی مقابله با این بلای طبیعی چه از نظر مهندسی ساخت و ساز شامل ساختمان، لوله های نفت و گاز، بزرگراهها، شبکه های آب و فاضلاب، مخابرات و شبکه کابل های زیر زمینی، فرودگاهها، بنادر، شبکه راه آهن و چه از نظر بررسی نکات ایمنی و آموزشی همگانی زلزله برای کاستن میزان خسارات و تلفات یک وظیفه اساسی برای هر متخصص زلزله می باشد.

 در باب مطالعات زلزله شناسی گفتنی است گام اساسی و اولیه در این مورد این است که منابع لرزه زای منطقه و زلزله های تاریخی آن مورد مطالعه قرار گیرد. بر اساس اطلاعات دریافتی از این مطالعات اولیه ما می توانیم به صورت دقیقتر به مطالعات ریز پهنه بندی موردی سازه های مهندسی و کلیه مطالعات مهندسی و در نهایت ریز پهنه بندی شهر های آذربایجان پرداخت که از نظر ریسک زلزله دارای ریسک زیادی می باشند.

 

«فصل اول»

1- علت زلزله خیزی آذربایجان ، معرفی میکروپلیت آذربایجان

1-1- تئوری زمین ساخت زلزله ای (پلیت تکتونیک)

1-2- میکروپلیت آذربایجان

1-3- میکروپلیت آذربایجان و موقعیت آن در میان صفحات جهانی

1-4- میکروپلیت آذربایجان و موقعیت آن در میان میکروپلیت های منطقه

1-5- مطالعه آنومالی های جاذبه و بررسی ضخامت پوسته زمین در آذربایجان

 

 

    1- علت زلزله خیزی آذربایجان ، معرفی میکروپلیت آذربایجان    

      1 -1-  تئوری زمین ساخت زلزله ای (پلیت تکتونیک)

     گرچه دانشمندان در سده های اخیر بر این باور بوده اند که قاره های امروزین جدا از هم در زمانهای بسیار دور در کنار هم قرار داشته و در اثر عوامل ناشناخته ای از هم جدا شده اند ولی بطور اصولی این آلفرد  وگنر بود که در سال 1915 میلادی نظریه اشتقاق قاره ها را که پایه اساس تئوری زمین ساخت لرزه ای است مطرح کرد. وگنر با توجه به شباهتهای ظاهری و مورفولوژی قاره ها اعتقاد داشت که قاره های امروزین به مثابه قایق های شناور در روی سطح آب بوده و براحتی میتوانند تغییر مکان دهند بنابراین در زمانهای گذشته قبل از حرکت قاره ها تنها یک قاره بنام پانگواPANGUA  وجود داشت. وگنر در مورد حرکت قاره ها معتقد بود که این دوران زمانی است که باعث حرکت قاره ها شده ولی محاسبات فیزیکدانان نشان داد که دوران زمین نمی تواند قاره ها را به حرکت درآورد.

نظریه اشتقاق قاره ها علیرغم جذابیت فوق العاده عجیب و شباهت  سواحل غربی آفریقا با سواحل شرقی آمریکای جنوبی و غیره نتوانست در میان دانشمندان آن زمان موفق باشد. از دیگر سو متخصصان ژئودینامیک به راحتی توانستند ثابت کنند که جابجا شدن تا مسافت هزاران کیلومتر قاره‎ها بر روی دریایی متشکل از یک پوسته اقیانوسی سخت نظیر توده‎ای چوب شناور بر روی دریا غیر ممکن بوده بنابراین این نظریه از طرف تمام دانشمندان علوم مختلف زمین رد و تشابه ظاهری قاره‎ها را ناشی از یک «تصادف جالب » دانستند.

بدین ترتیب ظاهراً امر اشتقاق قاره ای فراموش شد ولی مطالعات جداگانه‎ای بدون در نظر داشتن نظریه وگنر سبب شد موضوع اشتقاق قاره ها دوباره مورد توجه دانشمندان قرار بگیرد. در سال 70-1969 تئوری جدیدی بصورت علمی توسط مورگان، لنارد و مکنزی به جامعه علم عرضه شد و نظریه وگنر از شکل تجمعات “تصادفات فراوان بصورت قانون علمی ” در آمد و تئوری تکتونیک صفحه ای که حاوی جواب بسیاری از سئوالات ژئودینامیکی بود بصورت رسمی متولد شد.

مطابق این نظریه پوسته زمین به ضخامت تقریبی 40 کیلومتر به انضمام قسمت بالایی گوشته (mantle ) تشکیل قسمت لیتوسفر زمین را می دهند. این لیتوسفر به ضخامت 100تا 200 کیلومتری و به ابعاد چند هزار کیلومتری صلب فرض شده و با توجه به دارا بودن چگالی کمتر نسبت به آستنوسفر که حالت نسبتاً خمیری دارد بصورت شناور فرض می شود. شناوری لیتوسفر روی آستنوسفر در حد جامد - جامد می باشد اما لیتوسفر کاملاً یک صفحه یکپارچه نیست بلکه از صفحات مختلفی تشکیل شده، حاشیه و مرز این صفحات با زلزله مشخص می شود یعنی کمربندهای زلزله نمایانگر مرز بین صفحات می باشد  به سهولت می توان دریافت که این صفحات مستوی و تخت نبوده بلکه در حقیقت با کروی بودن زمین به شکل عرق چین کروی می باشند.

ژئوفیزیکدانان نتوانسته اند درباره تعداد صفحات توافق داشته باشند، اما اکثراً بر اساس یافته های ژئوفیزیکی زلزله شناسی به این نتیجه رسیده اند که لیتوسفر زمین از 6 صفحه اصلی بزرگ تشکیل شده است. (لوپیشون 1968)

این تعداد حتی در بعضی نوشته ها به 18 صفحه نیز رسیده است. در هر حال ژئوفیزیکدانان در 6 صفحه زیر اتفاق نظر دارند : صفحه توران، آفریقا، قطب جنوب، هند استرالیا، افریقا و صفحه اقیانوس آرام. در کنار این صفحات تعدادی میکروپلیت نیز بطور محلی با استفاده از داده‎های زلزله و مطالعات ژئومورفولوژیکی و دیگر مطالعات بررسی میگردد که می تواند به حل بسیاری از مشکلات ژئودینامیکی کمک کند مانند میکروپلیت آذربایجان.

بررسی‎ها نشان می دهد که صفحات به سه طریق نسبت به هم حرکت می کنند:

الف ) صفحات از هم دور می شوند و پشته میان اقیانوسی بوجود می آورند مانند پشته میان اقیانوسی اطلس.

ب) یکی از صفحات به زیر صفحه دیگر می رود مانند جزایر ژاپن

ج) دو صفحه نسبت به هم می لغزند مانند گسل سن آندریاس

1-2) میکروپلیت آذربایجان

بدنبال ارائه تئوری پلیت تکتونیک، حل بسیاری از مسائل لرزه زمین ساختی مناطق زلزله خیز جهان حل شد. یکی از مشکلات این تئوری عدم تطبیق این تئوری در بعضی مناطق زلزله خیز جهان از جمله آذربایجان بود. بنابراین ارائه چند میکروپلیت برای حل مشکلات لرزه زمین ساختی جهان ضروری می‎نمود.

در این میان گرچه می توان زلزله های آذربایجان را در مقیاس جهانی در محدوده کمربند مشهور آلپ- هیمالیا که از غرب پرتقال شروع و پس از عبور از شرق اروپا، ترکیه، آذربایجان، ایران، افغانستان و جنوب شرق آسیا به اقیانوس آرام می رسد و فعالیت تکتونیکی بیش از 95 درصد زلزله های خشکی زمین را در بر می‎گیرد، توجیه نمود، لیکن نمی توان در مقیاس کوچک الگوی خاصی را جهت تبیین علل زلزله های آذربایجان و حتی بعضی مناطق جهان ارائه داد. برای این منظور در این نوشته تلاش می‎گردد میکروپلیت آذربایجان برای حل مسائل زلزله ای آذربایجان و تشریح لرزه زمین ساخت آذربایجان معرفی گردد.

گفتنی است برای زلزله خیزی ایران شامل آذربایجان مدلهایی توسط نوروزی(1972)، مکنزی (1977 1972) وDewey et al (1973 ) ارائه گردید که مدلهای نوروزی و مکنزی براساس زلزله خیزی، گسلها و زلزله های بزرگ تهیه شده است . ملاحظه میگردد که این مدلها به دلیل عدم در نظر گرفتن تکتونیک محلی آذربایجان نمی توانند مدل مناسبی برای بیان لرزه زمین ساخت آذربایجان باشند چرا که برای جدا کردن یک ایالت لرزه زمین ساختی از ایالت دیگر باید اختلاف های بنیادی بین لرزه خیزی و زمین ساخت آنها را نشان داد. بیشتر مرزهای بکار گرفته شده توسط نوروزی(1972) اساساً مرزهای غیر واقعی و یا جغرافیایی است که فاقد واقعیتهای زمین ساختی  و یا زمین لرزه ای می باشند (بربریان،1362).

1-3) میکروپلیت آذربایجان و موقعیت آن در میان صفحات جهانی

بررسی های اولیه نشان میدهند آذربایجان در حالت کلی تحت فشار چند صفحه بزرگ قرار دارد. این صفحات عبارتند از صفحه توران صفحه هندوستان و صفحه عربستان. حرکت بطئی و آرام صفحه توران در شمال به طرف جنوب و جنوب غربی و فرو رانش آن در شمال خراسان (اوفیولیت های سبزوار) و اعمال نیروی آن به میکروپلیت لوت سبب چرخش 135 درجه ای میکروپلیت لوت بسوی غرب شده (اشمیت و زوفل، 1983) است. این میکروپلیت در طول زمان پالئوزوئیک و مزوزوییک پیشین کم و بیش با لبه جنوبی صفحه توران پیوند داشته است. یک جدایی مشخص از توران را در زمان ژورا سیک می توان نتیجه گرفت. از کرتاسه تاکنون میکروپلیت کم و بیش به صفحه توران پیوسته بوده و در هر صورت حدود 45 در جه نسبت به قاره شمالی به سوی غرب چرخیده و جنبشی نه شدید به سوی صفحه توران داشته است. از طرف شمال آذربایجان نیز برخورد مستقیم صفحه توران با میکروپلیت گؤگجه - قره داغ سبب بروز پدیده فرو رانش (Subduction) در شمال آذربایجان شده و بطور مستقیم نیز نیرویی عظیم بر میکروپلیت خزر وارد میکند.

فشار صفحه عربستان از طرف جنوب غرب و رانده شدن آن به زیر کوههای زاگرس امروزین سبب وارد شدن فشار از طرف جنوب و جنوب شرقی به منطقه آذربایجان شده است. بنا به نظر مکنزی (1972) بر اساس مطالعات مغناطیسی، صفحه عربستان با سرعت 5/4 سانتی متر در هر سال به طرف شمالشرق در حرکت است.

صفحه هندوستان نیز با حرکت به شمال و شمال شرق سبب وارد شدن فشارهایی به آذربایجان میشود که تاثیر این حرکت عمدتاً غیر مستقیم بوده و بیشتر فشارهای اعمالی از سوی این صفحه به میکروپلیت آذربایجان ناشی از فشار میکروپلیت های مجاور آذربایجان می باشد که درگیر با صفحه هندوستان هستند.

حرکت این صفحات سبب اعمال فشارهایی به منطقه آذربایجان شده که نتیجه نهایی این فشارها در صورت اعمال فشار خفیف بصورت کوهزایی و در صورت اعمال فشار قوی بصورت شکستگی و ایجاد گسل و نهایتاً زلزله در منطقه می باشد. این فشار ها سبب بوجود آمدن شکستگی هایی در ساختمان منطقه با روند شمال غرب به جنوبشرق در امتداد 125 N تا 135N شده است. بررسی های ژئودینامیکی آذربایجان نشان میدهد غیر از این شکستگی ها نیروهای منتجه از این نیروهای منتجه از این نیروهای دینامیکی سبب یک حرکت چرخشی عمده در منطقه شده که در عین حال یک فشردگی عمومی در منطقه برشی در طی عملکرد آن دیده می شود                (   Nogol sadate،  (1985

1-4) میکروپلیت آذربایجان و موقعیت آن در میان میکروپلیت های منطقه

بطوریکه اشاره گردید اعمال نیروی صفحات برروی آذربایجان از طریق میکروپلیت های انجام می شود که در همسایگی آذربایجان قرار دارند می توان این میکروپلیت های مجاور را تحت عناوین زیر طبقه بندی کرد :

 1- میکروپلیت  جنوب خزر 2- میکروپلیت شرق آناطولی 3- میکروپلیت گوگجه – قره داغ

برای بررسی چگونگی اعمال فشار از سوی این میکروپلیت ها به میکروپلیت آذربایجان به تشریح یکایک آنها  می پردازیم.

الف) میکروپلیت جنوب دریای خزر

جنوب دریای خزر دارای پوسته میان اقیانوسی می‎باشد که در اثر اعمال نیروی فشاری صفحه توران به زیر پوسته قاره ای آذربایجان رانده شده سبب بوجود آمدن پدیده فرورانش ، کوهزایی و نهایتاً گسل های فعال   لرزه زا در اطراف دریای خزر شده است .

در تاریخ نئوتیتس و در مرحله کوهزایی آلپ میانی، منطقه اطراف خزر با تحول اشکال ساختمانی در چارچوب مسائل زمین ساختی و نئوتکتونیکی نیرومند و متناقض قطعه قطعه گردید بطوریکه تاثیر این رویدادها در تشکیلات قفقاز- جنوب خزر، آذربایجان و حوضه‎های درون کوهستانی که دارای آثار تکتونیکی جوان می باشد قابل ملاحظه است (قنبری 1376). وجود اوفیولیت ها که امروز ثابت شده است تنها از عمل فرورانش به عمل  می آید  (قنبری 1363). در مناطق طالش، اسالم و جنوب ترکمنستان توسط Baud (1989) گزارش شده است (Sengor 1991 )

گفتنی است فرورانش خزر زیر میکروپلیت آذربایجان و وضعیت هندسی زون بنیوف Benioff zone با توجه به پدیده نقطه فشاری punching point یکسان نبوده و علاوه بر تغییراتی که در آن دیده می شود، میزان زاویه ای که در حین فرورانش بخود می گیرد متغیر است. بنا به عقیده قنبری (1376) تغییرات درجه سطح بنیوف بین 15تا 75درجه است. کوهزایی های منطقه نیز با توجه به این زاویه ها متغیر بوده و جزایر کمانی منطقه ای به وجود می آید.  اخیراً میله گذاری هایی که در کف دریای خزر برای بررسی نوسان آب دریای خزر نصب شده است بالا آمدگی آب دریای خزر    ( پدیده آبداکشن میکروپلیت خزر ) را نشان می دهد.

افتخار نژاد (1960) زمان فرورانش خزر با پوسته اقیانوسی را در اوایل دوران مزوزوئیک می داند. با اینحال بعید نمی نماید بقایای اوفیولیت های کوههای طالش (Sengor  1984 ) را که مربوط به پالئوزوئیک پسین می باشد را مربوط به فرو رانش اولیه خزر دانست. از دیگر سو مجموعه های اوفیولیتی ناسالم و سنگهای دگرگونی همراه آنها و سنگهای دگرگون مناطق الله یارلو، کلیبر و شمال ارس نیز با هم در پیوند بوده و بازمانده هایی از پوسته اقیانوسی خزر را نشان می دهند. با فرورانش خزر زیر میکروپلیت آذربایجان، زون بنیوف منطقه در ساوالان تشکیل می گردد که از نظر ساختمان و حجم نظیر آتشفشانهای حاشیه قاره ای است که برروی هورست اولیگوسن تشکیل شده است      (قنبری 1376). در طول ائوسئن در اغلب مناطق آذربایجان فعالیت شدید آتشفشانی بوده، بجز مغان که حوضه رسوبی آرام را در برداشته است.

بررسی های آنومالی های منطقه ای نشان میدهد که جنس پوسته خزر از نوع سنگهای دگرگونی آمفیبولیت، گرانولیت و اکلوژیت می باشد که تحت فشار و حرارت بالا بوجود آمده است. بر روی پوسته فوق رسوبات تغییر شکل نیافته به ضخامت 15 تا 25 کیلومتر دیده می شود که از دو بخش زیرین مزوزوئیک و پالئوژن فوقانی شامل سازند نئوژن و کواترنر تشکیل شده است.  آستنوسفر در عمق  80  کیلومتری قرار گرفته بسوی شمال و غرب    120 تا 150  کیلومتر افزایش می یابد (Fedynsky et al. 1972 ) این علامتی دیگر از پدیده فرورانش در خزر می باشد. سن پوسته بازالتی کف خزر تا امروز تعیین نگردیده است. (بابا خانی و رحیم زاده 1367)

حرکت میکروپلیت های خزر و آذربایجان و عمل فرورانش، نهایتاً موجب تشکیل گسلها و شکستگی های عمده ای در منطقه شده که وجه بارز آن در منطقه غربی خزر(اراضی آذربایجان ) بچشم می خورد که می‎توان گسل سرتاسری آستارا و گسل نئوور (Neor) را نام برد که به ترتیب در شرق و غرب کوههای طالش و کاملاً در امتداد هم بوده و همچنین چندین گسل فرعی منشعب از این گسل ها که بصورت شعاعی در اطراف آتشفشان ساوالان کاملاً مشخص هستند گسل آستارا که در حقیقت مرز حوضه فرو رفته خزر و بخش بالا آمده آن می باشد و در شرق کوههای طالش قرار دارد یک گسل پی سنگ کهن می باشد که از شمال در جلگه مغان و از جنوب تا چهار گوش انزلی ادامه دارد. تاریخ تشکیل این گسل را پالئوژئن حساب می کنند که با رسوبهای دشت کرانه خزر پوشیده شده ولی در برخی جاها آثار آن بر روی سنگهای آذر آواری پالئوژن در باختر استخر عباس آباد دیده می‎شود (همان ). گسل نئور نیز که در حقیقت مرز منطقه بالا آمده با فلات ولکانیکی اردبیل می باشد تقریباً در راستای گسل آستارا بوده ولی از نظر موقعیت در غرب کوههای طالش قرار دارد. این گسل با راستای شمال غرب – جنوبشرق (NNW- SSE) از شمال دریاچه نئوور شروع شده و تا نزدیکی های انزلی ادامه می یابد. دریاچه کوچک نئوور که آب آن از آبهای جاری منطقه شروع می شود را می توان در اثر عمل این گسل دانست.

ب) میکروپلیت شرق آناطولی

حد غربی میکروپلیت آذربایجان رامی توان کوههای مرزی آذربایجان با ترکیه در نظر گرفت که فرورانش آرام میکروپلیت شرق آناطولی در پوسته قاره ای آذربایجان سبب ایجاد آن شده است. بدین ترتیب سنگهای اوفیولیتی و کالرد ملانژهای زون ماکو تا میاندوآب را می توان تنها نتیجه این فرورانش دانست.

تعریض ریفت منطقه خوی – میاندوآب در اثر تشکیل تدریجی پوسته اقیانوسی در عمق توانسته است موجب بسط و گسترش یک گودال باریک و دراز دریایی شود که در آن مواد آتشفشانی زیر دریایی باریک همراه با رسوبات عمیق دریایی و سنگهای آواری و تخریبی مشتق از حاشیه قاره ای یعنی فلیش تشکیل شده باشد.

در مورد فقدان نهشته های فلیشی قبل از کرتاسه باید گفت: اگر قبول کنیم که تشکیل و پیدایش این ریفت نخستین و تعریض بعدی آن به صورت یک گودال دریایی در زمان کرتاسه بالایی به وقوع پیوسته است در این صورت فقدان نهشته های فلیشی قبل از کرتاسه تا حدودی نظر ما را تائید می کند (قنبری 1363). با ادامه عمل فرو رانش مواد قسمت بالایی جبه یعنی سنگهای اولترا بازیک و بهم آمیختگی آنها با مواد رسوبی و آتشفشانی که گودال دریایی را بر کرده اند، پیدایش کالرد ملانژها در زون خوی – میاندوآب تشدید می‎شود. در باره سن تخمینی این فرورانش گفتنی است، رخنمون های موجود البرز و آذربایجان هیچ نشانه ای دال بر وجود دگرگونی در پالئوزوئیک را ندارد (sengor1991 ) و تمام حوادث بعد از پالئوزوئیک اتفاق افتاده است. بیرمن نیز که یخچال های مرزی ترکیه را بررسی کرده است معتقد است که در اوایل عهد پلستوسن کوههای مرزی بطور قابل توجهی پایین تر از امروز بوده‎اند‎ (سیاهپوش 1370) و بعداً در اثر کوهزایی به ارتفاع آنها افزوده شده است.

فهمی (1365) نیز سنگهای رسوبی کالردملانژ خوی را به سبب داشتن فسیل مشخص نومولیت به زمان ائوسن مربوط می داند. از طرفی داده های پالئو مغناطیسی توسط Vander voo (1968) نشان می دهد که ترکیه از زمان کرتاسه به عنوان بخشی از آفریقا بوده و سنگهای پرمین و ژورا سیک حرکت انحرافی را از قطب اروپا و افریقا نشان می دهد و ثابت میکند که ترکیه شامل قطعاتی از سنگهای قاره ای را به زون آفریقا شبیه می سازد (دیوی و همکاران1973).

با انجام عمل فرورانش در منطقه شکستگی ها و درزهای فراوان در پوسته قاره‎ای آذربایجان و پوسته اقیانوسی آناطولی بوجود می آید که روند آن تقریباً شمال- جنوب می باشد که می توان گسل سراسری دریاچه اورمیه در شرق کوههای آذربایجان و گسل وان در آناطولی را نتیجه این فرورانش دانست. از نتایج این فرورانش علاوه بر ایجاد گسلهای سرتاسری فوق می توان به ایجاد گسلش فراوان در غرب آذربایجان و گسل فراوان و ایجاد دریاچه تکتونیکی وان در غرب و همچنین کوهزایی عظیم در منطقه اشاره کرد که تحقیقات اینوسنتی و همکاران (1980) نشان می دهد گسلش های این کوهزایی در منطقه وان از شدت زیادی برخوردار می باشد.

حادثه بعد از میوسن ظهور دو گسل امتداد لغز آناطولی شمالی و شرقی است و آنها  نتیجه حرکت به سمت غرب میکروپلیت آناطولی به زیر صفحه عربستان است (مکنزی 1372)

مطالعات انجام شده با سوابق و اطلاعات گردآ‎وری شده مربوط به یک زمان خمیده و انحنا یافته ای که دارای 200کیلومتری عرض بوده و در قسمت جنوب به وسیله   Nappe- Elazigمحدود شده (Rigode Righi 1964) و در بخش شرقی و غربی بین 40درجه طول و 46 درجه عرض شرقی قرار گرفته است نشانه ای دیگر از فرورانش در این منطقه است.(قنبری1363)

اخیراً با استفاده از دستگاههای طرح نوری (چالنکو 1977) در امتداد(ENE WSW) و همچنین جنوب شرق به شمالشرق یک فرم موزائیکی از ساختمان را نشان میدهد بطوریکه ساختمان موزائیکی بخش انتهایی گسل آناطولی و گسل زاگرس منشاء تکتونیکی مشابه را مدل می سازد و نوعی کشش در جهت شرق  –غرب را نشان میدهد.  ساده‎ترین تفسیر این علت در آن است که این ساختمانها در اثر کشش و انبساط گسلها در سطح زیرین خود که موازی با مسیر حرکت حد میانی پلیت عربستان است مقاومت از خود نشان داده و گسلها را رسوبات دوران چهارم پوشانیده است.

با توجه به توضیحات فوق میکروپلیت آذربایجان را می توان در صورت صلب بودن منشآ زلزله های آذربایجان در نظر گرفت.

1-5- مطالعه آنومالی های جاذبه و بررسی ضخامت پوسته زمین آذربایجان

با استفاده از داده های نقاط گرانی سنجی در آذربایجان  آنومالی های مختلف جاذبه در آذربایجان مورد بررسی قرار می گیرد. این بررسی نشان می دهد که بخش مرکزی آذربایجان محدوده کم عرضی است که از شمال – شمالغرب به سوی جنوب – جنوبشرق امتداد یافته است. آنومالی بوگه در این منطقه از 15 تا 170 میلی گال در نوسان است. منحنی های میزان بطرف شرق افزایش یافته تا اینکه در ساحل جنوبغرب دریاچه اورمیه به 50تا صفر میلی گال می رسد. افزایش آنومالی حاکی از ضخامت کم پوسته و عدم تعادل ایزوستازی آن می‎باشد.

در غرب منطقه مرکزی و در امتداد فرو نشست اورمیه، میدان ثقل بتدریج افزایش یافته و در حدود ده میلی گال می‎شود. در شرق و غرب آذربایجان آشفتگی های ایزوستازی که نمایانگر کوههای عظیم منطقه است به خوبی مشهود است. این رقم در جنوب شرق آذربایجان به 120 میلی گال می رسد.

با توجه به نتایج حاصل از گراویمتری در آذربایجان می توان ضخامت پوسته زمین در آذربایجان را بدست آورد. با استناد به این نتایج، بیشترین ضخامت پوسته زمین در آذربایجان در منطقه مرکزی آذربایجان دارای امتداد شمالغرب به جنوبغرب واقع شده و دارای 44تا46 کیلومتر می باشد. این رقم در شرق آذربایجان (حاشیه خزر) به 30تا 35 کیلومتر رسیده و در غرب آذربایجان به حدود 40 کیلومتر می رسد. در شمال شرق آذربایجان (دشت مغان ) که دشتی است کاملاً هموار پوسته زمین به 25 الی 27 کیلومتر می رسد با توجه به داده های فوق می توان متوسط ضخامت پوسته زمین در آذربایجان را در حدود 35 الی 38 کیلومتر در نظر گرفت .

 

 

 

 

 

«فصل دوم»

2- لرزه زمین ساخت آذربایجان و بررسی گسل های کواترنر آذربایجان

2-1- گسلهای سرتاسری آذربایجان

2-2- گسلهای محلی آذربایجان

2-3-گسلهای عمده مجاور آذربایجان

شکستگی پوسته جامد زمین را که گاهی جابجایی هایی نسبی در امتداد آنها تا سطح زمین می رسد را گسل (Fault ) گویند. این شکستگی ها به سبب تجمع تنش های ناشی از حرکت صفحات نسبت به هم و حرکتهای درونی در گوشته پیش می آید. بسیاری از گسلها در دوران های ماقبل دوران چهارم زمین شناسی فعال بوده و ممکن است امروزه فعال نباشند در حالیکه دسته ای دیگر از گسلها در دوره کواترنر حرکت داشته اند و انتظار می رود این گسلها در آینده‎ای نه چندان دور هم فعالیت داشته باشند.

شناخت دقیق و کامل گسلها بویژه گسلهای کواترنر، نخستین گام در راه بررسی زمین ساخت و خط زلزله در هر منطقه است. آژانس بین المللی انرژی اتمی(IAEA ) گسلی را مستعد زلزله می داند که:

الف) در دوره کواترنر حرکتی داشته باشد.

ب) شواهد توپوگرافیکی گسیختگی در سطح آن دیده شود.

ج) زلزله های ثبت شده و تعیین محل شده‎ای را نشان دهد.

د) در امتداد گسل، خزش وجود داشته باشد.

ه) به یک گسل مستعد وابسته باشد. (معماریان 1374)

در این فصل ویژگی های تمام گسلهای فعال آذربایجان با ذکر تمام مشخصات، بزرگی زلزله ای که در آینده ممکن است رخ دهد و همچنین فهرستی از زلزله های بزرگ ناشی از این گسلها آمده است.

) گسل سرتاسری دریاچه اورمیه

این گسل سرتاسری در غرب آذربایجان قرار گرفته و از ناحیه ماکو شروع و پس از عبور از شرق خوی از شمالغرب سلماس وارد شمال دریاچه اورمیه شده و پس از طی طول دریاچه اورمیه در ناحیه جنوب دریاچه اورمیه (ناحیه قوشاچای) دوباره ظاهر می گردد. گرچه اثر این گسل سرتاسری در شمال و جنوب دریاچه اورمیه کاملاً مشخص است( افتخارنژاد1980) ولی در طول 140کیلومتر طول دریاچه اورمیه به علت پوشش آب و نهشته های نرم روی آن، اثر این گسل دیده نمی شود لیکن زلزله های مختلفی در طول خط پنهان این گسل واقع در داخل دریاچه وجود این گسل را تائید می کند مانند:

1- زلزله 5نوامبر 1929 در ساعت ده‎ وشش دقیقه و چهارثانیه به بزرگی 5/4=M

2- زلزله 7 مه 1930 در ساعت سیزده وچهل دقیقه و چهل و هشت ثانیه با بزرگی 7/4=M  

3- زلزله 8 مه 1930در ساعت پنج وبیست ونه دقیقه وسی ثانیه با بزرگی 2/5= M

4- زلزله 8مه 1930 در ساعت چهارده وبیست وسه دقیقه وسی ودو ثانیه بابزرگی 5/4=M

5- زلزله 8مه 1930 در ساعت پانزده وپنج دقیقه وبیست ویک ثانیه با بزرگی 7/4=M

6- زلزله 23 مه 1930 در ساعت نه وچهل وهشت دقیقه وبیست ثانیه با بزرگی 2/5=M

7- زلزله 29 مه 1930 در ساعت هفت وچهارده دقیقه وپانزده ثانیه با بزرگی 2/5=M

8- زلزله 12 مه 1931 در ساعت دوازده و ده دقیقه و بیست وپنج ثانیه با بزرگی 7/4=M

9- زلزله 4ژوئیه 1931 در ساعت چهارده وبیست ویک دقیقه و با بزرگی 7/4=M

10- زلزله 23مارس 1953 در ساعت بیست وسه ویک دقیقه وسیزده ثانیه

11- زلزله 23 ژوئن 1957 در ساعت بیست وبیست ودو دقیقه وسیزده ثانیه

12- زلزله 25 مه 1993 در ساعت هیجده وسی وهشت دقیقه وبیست وپنج و یک دهم ثانیه با بزرگی 1/4= M

 بر اثر عملکرد و فعالیتهای این گسل که بعضی از زمین شناسان (بربریان و قریشی1987) آنرا دره قدیمی اورمیه old valleg of Urmieh و جداکننده کمربندهای فلیشی شرق دریاچه و نهشته های سکوی قاره ای دانسته اند، زمین شناسی دو طرف آن بویژه چینه شناسی و تکتونیک دو طرف آن نیز تفاوتهای چندی با هم دارند که به نظر می رسد در طول عمر این گسل افتاده است. در طی فعالیت این گسل، دریاچه تکتونیکی اورمیه در محل فرونشست زمین تشکیل شده که جهت آن موافق با جهت فرونشست گسلی یعنی شمال – جنوب می باشد. این دریاچه با طول حدود 140کیلومتر و عرض 15 تا50 کیلومتر، سطحی نزدیک به پنج تا شش هزار کیلومتر مربع را دربرگرفته است، حداکثر عمق این دریاچه 13 کیلومتر در ناحیه سلماس بوده و

ارتفاع دریاهای آن از سطح دریاهای آزاد حدود 1287 متر می باشد.

دریاچه اورمیه یکی از معدود دریاچه های غیر عادی و اشباع از نمکهای مختلف بوده که با توجه به مساحت، عمق، ریخت شناسی، خواص شیمیایی آب، نوع رسوبات و سیستم محیط زیستی و چرخه آبی Water circulation شباهت زیادی به دریاچه بزرگ نمک (Great Salt Lake) در  یوتای ایالات متحده امریکا دارد.

حوضه دریاچه اورمیه در امتداد یک سیستم فعال از گسله های فشاری واقع شده است که حرکات و فعالیتهای آن عامل اصلی هماهنگی سیستم آبگیری این دریاچه شده است (شهرابی 1986، 1360،1373) بعضی از زمین شناسان (افتخارنژاد1981) معتقدند که بخشی ازحوضه آبریز آن در شمال در زمان پلیستوسن جزو حوضه آبگیری خزر بوده و آبهای آن از طریق رود ارس به دریای خزر تخلیه می شد ولی فعالیت گسل شمال تبریز و شاخه های فرعی آن سبب بالاآمدن زمینهای این بخش و در نتیجه ایجاد خط مستقیم آب امروزین در حوضه های اورمیه و خزر شده است. آزمایشهای ژئوفیزیکی مختلف که در سالهای گذشته در سطح اورمیه انجام گرفته منشا تکتونیکی این دریاچه را تائید میکند.

الف) مطالعات لرزه نگاری انعکاسی یک پی سنگ به ضخامت حداقل 40 متر در زیر رسوبات جوان دریاچه را تائید می کند که آن بیشتر از شیل، ماسه سنگهای کرتاسه زمین با آهکهای میوسن (معادل سازندقم ) می باشند بنابراین موضوع پارا تتیس بودن آن رد میشود چون در صورت وجود این موضوع باید رسوباتی به ضخامت صدها و چند هزار متر از پی سنگ داشته باشیم (شهرابی 1360). گمانه های حفاری شده این موضوع را تائید می‎کند.

چگونگی حرکت افقی گسل دریاچه اورمیه مشخص نیست. با توجه به تشکیل نشدن یا حذف شدن سنگهای تریاس و ژوراسیک در طرف غرب آن و همچنین ضخامت بسیار زیاد سنگهای پرمین در قسمتی از سروSero (جنوب غرب سلماس) شاید بتوان گفت که این گسل در اواخر دوران دیرینه زیستی فعال بوده ولی از چه زمانی فعالیت این گسل آغاز شده پاسخ قانع کننده‎ای نیست. البته روند آن و همچنین گسترش زیاد پرکامبرین در غرب آن که گاهی تا دوره پرمین به صورت برجستگی های پایداری بوده‎اند می تواند دلیل غیر مستقیمی باشد تا آنرا با رخداد «کاتانگایی» وابسته بدانیم. فعالیت این گسل در زمان رخداد زمین ساختی کیمرین پیشین کم وبیش مشخص است. دریاچه اورمیه بعد از دوران یخچال تشکیل شده و ابتدا به صورت محل تجمع آبهای شیرین رودخانه ای بوده و به تدریج و با شکل گرفتن تعادل بصورت دریاچه شور در آمده است.

دریاچه اورمیه نیز به سبب منشاء تکتونیکی اش شاهد بالا و پایین رفتن آب دریاچه اورمیه بوده که سبب خسارات فراوانی به مزارع و مراتع و تاسیسات اطراف شده است. بی شک حوادث تکتونیکی منشاء این حوادث می باشد چرا که مطالعات مقدماتی پالئو مغناطیس نمونه های برداشته شده از قسمتهای مرکزی دریاچه نشان می دهد که رسوبات تخریبی دارای اهمیت چندانی از نظر کمی در مقابل رسوبات شیمیایی نبوده و تنها عوامل تکتونیکی منشاء بالاآمدن آب دریاست.

د) گسل وان

این گسل یکی از گسلهای معروفی است که هر از چندگاهی آذربایجان را تحت الشعاع خود قرار داده است. این گسل منشاء زلزله های قدیمی توروس  Toros، زلزله های مناطق ساحلی دریاچه وان می‎باشد (آمبرسیز 71-1970). طبق مطالعات آمبرسیز (71-1970) این گسل یک حرکت چپ به راست دارد زیرا علائم و نشانه های حاصل از جابجایی افقی دارد و این پدیده نوعی گسلهای رو رانده یا پلکانی را تولید کرده است و باهم موازی می باشند (سیمین وآندین 1972 وآرپات وساراوغلی 5-1972) این گسل از شمال به گسل شمالی آناطولی می پیوندد و ادامه گسل بطرف خلیج اسکندرون می‎باشد (قنبری1363).

چگونگی ناپدید شدن گسل وان در زلزله بینگؤل توسط تحقیقات مکنزی بررسی شده است. زلزله های بسیاری در دوران تاریخی (فصل 3) و همچنین بعد از سال 1900 مربوط به این گسل است. زلزله سال 1971 تغییراتی در سطح زمین ایجاد کرده تولید گسلی به طول 35 کیلومتر از «قوینوک سویو» به بعد که در بخش شمالشرق میان بینگؤل با گسل وان منطبق می باشد.

ه) گسل شمال تبریز

گسل شمال تبریز از بنیادی ترین، فعالترین و طولانی ترین گسلهای آذربایجان بوده و منشاء زلزله های مخرب تبریز در طی چند هزار سال تاریخ شهر تبریز و مناطق اطراف می باشد. خط اصلی گسل تقریباً به طول 100کیلومتر با راستای N 115 E از منطقه میشوداغی مرند آغاز و پس از عبور از صوفیان، دامنه کوه مرو (MERU  Dağ ) وارد شمال تبریز شده و پس از عبور از دامنه کوه عینالی تبریز، باغ میشه ومحلات قدیمی وارد روستای باسمنج شده به گردنه شیبلی می‎رسد. در بستان آباد خط اصلی گسل ظاهراً تمام می شود و در بستان آباد پس از کمی انفصال به میانه و سپس به زنجان میرسد امتداد این گسل بعد از مرند و میشوداغی نیز ادامه دارد و احتمال میرود در طول دوران چهارم همزمان با گسل شمال تبریز در اثر فعالیت ماگمایی این دوران تشکیل یافته است. مواد آتشفشانی دوران چهارم در اثر رسوب گذاری های متوالی روی این گسل را پوشانیده و در نتیجه تشخیص مسیر آن بعد از مرند مشکل می باشد ولی دوباره مسیر کسل در ناحیه خوی (کلیسا کندی) ظاهر می‎شود و امتداد این گسل را در نزدیکی مرز ترکیه در روی عکسهای هوایی می توان تشخیص داد.

همین عدم توافق درباره ابتدا و انتهای گسل سبب شده است که طول گسل در گزارشهای مختلف متفاوت نوشته شود. قریشی و برزگر (1370) طول شناخته شده گسل از بستان آباد تا صوفیان را 90 کیلومتر دانسته، اضافه می کند دنباله آن به سمت جنوب شرق دست کم تا علی خلج و شمالغرب دست کم تا جنوب شرق مرند در شمال کوه میشو ادامه پیدا می‎‎کند و در نتیجه طول کلی آنرا به 150 کیلومتر میرساند. بربریان (1975) در مقاله ای طول گسل شمال تبریز را 100 کیلومتر میداند. قنبری (1373) نیز در گزارش مطالعات تفصیلی خویش در مورد مسایل زمین شناسی مهندسی شهرک لاله تبریز، طول مورد قبول شمال تبریز را 100کیلومتر می داند. سایر گزارشها نیز در مورد طول گسل تبریز عیناً تکرار سخنان بالاست. چنین به نظر می رسد که طول گسل فوق به سبب شناسایی اندک زمینی و عدم بررسی نقشه های هوایی و نقشه های زمین شناسی چهارگوش تبریز، مرند، میانه متفاوت جلوه می کند. با در نظر گرفتن موارد فوق می توان گسل شمال تبریز از صوفیان تا بستان آباد را حدود 110کیلومتر درنظر گرفت.

در تمام مناطق مشاهده شده شیب گسل قائم بوده همین شیب سبب شده است که اختلاف ارتفاع شهر تبریز با قله کوه بسیار زیاد تر از حد معمول باشد و این ناشی از فرونشست دشت تبریز می باشد. در اثر فعالیت شدید این گسل بلوک قطعه شمالی گسل حدود 80متر در شمالغرب صوفیان پایین افتاده و انحرافی در گسل در پای میشو داغ صورت گرفته که در عکس های هوایی کاملاً مشخص است. یکی از عوامل مهم تغییر شکل زمین در این زون که در اثر زلزله های متوالی گسله ها بوجود آمده مربوط به زلزله سال 1834 میلادی است که در شمال باسمنج توسط بریدس (1834) مطالعه شده است. قطعه بین فرودگاه تبریز و صوفیان به سبب فعالیتهای زیاد می تواند به منظور بررسی حرکات گسلی بسیار جدید مورد مطالعه قرار گیرد.

برخلاف نظریات تنی چند از زمین شناسان (بربریان و قریشی 1976) در مورد عدم فعالیت گسل شمال تبریز، این گسل امروزه در مدخل روستای باریش بصورت شبکه گسلی عمل کرده و مناطق کوی افسران، ولیعصر کوی  همافر و نگین پارک را تحت تاثیر فعالیت پنهان خود قرار داده است.

جابجایی های زمین در کنار باریش چای به بیش از دو متر می رسد لکن وجود لایه های ضخیم نهشته های مارنی همراه با توف و رسوبات سیلابی پلیو- کواترنر مانع مشاهده مستقیم این ریز گسل های فعال در سطح زمین می‎گردد اما با اندک مطالعه، آثار ناشی از فعالیت گسل که همراه با لغزش و حرکت زمین می باشد بصورت درز، ترک و دیاکلاز در بیشتر سازه ها و ساختمانهای حاشیه های قابل مشاهده است.

وجود گسل های قابل ملاحظه ای در جنوب شهر تبریز نشان می‎دهد که این گسل محدود به شمال شهر نبوده بلکه شهر تبریز دقیقاً در یک پهنه گسلی بنا شده است. این مجموعه گسله به دلیل اینکه اغلب رسوبات کواترنری را قطع می کند توانایی لازم جهت یک زلزله بزرگ را داراست. با فرض فعال بودن 55 کیلومتر از این گسل می توان زلزله ای با بزرگی 4/7= M را از این گسل انتظار داشت.

2-2) گسل های محلی منطقه

الف) گسل اشنویه

گسل اشنویه یکی از گسلهای محلی آذربایجان واقع در غرب آذربایجان با روند NE به SW باشیبی به سوی شمالغرب و با طول حداقل 20کیلومتر از شمالغرب اشنویه گذشته و مرز میان کوه (در شمالغرب) و دشت (در جنوب شرق) محسوب می‎شود می توان زلزله های زیر را منسوب به این گسل دانست.

زلزله 23/7/1981 با بزرگی 6/5= Mb و 6/5= Ms

پس لرزه 23/7/1981 با بزرگی 6/4 = Mb و 4= Ms

زلزله 14/9/1981  با بزرگی 5/4=Mb و 5/3=Ms

زلزله 9/10/1981 با بزرگی 7/4=Mb

زلزله 28/10/1984 با بزرگی 5/4= Mb

زلزله 11/5/1986 با بزرگی 6/4= Mb

پس لرزه 11/5/1986 با بزرگی 5/4= Mb

 

ز) گسل جنوب سلماس

گسل جنوب سلماس یکی از مهمترین گسل های محلی آذربایجان و عامل اصلی تخریب صددرصد سلماس در سال 1930میلادی (1309شمسی) است. فعالیت این گسل همراه با گسل شمال سلماس در دوره های اخیر زمین شناسی سبب فرو نشست دشت سلماس شده است. مشاهدات صحرایی مبدا این گسل را روستای شور گول (shor qol) در جنوب شرق سلماس نشان می دهد لیکن زلزله های اخیر در قسمت غرب گسل در گردنه قوشچی و اطراف آن نشان می‎دهد که ادامه این گسل تا نزدیکی های دریاچه اورمیه رسیده و شاید گسل سرتاسری دریاچه اورمیه را قطع می کند. این گسل که از روستای شورگول شروع شده پس از طی مسافرتی از نزدیکی روستای اخیان (جنوب شرق سلماس ) گذشته و سپس امتداد آن ناپدید می شود. ادامه امتداد این گسل تا نزدیکی روستای سارنا (sarna) غیر ممکن است. تا این مکان بیشترین جابجایی گسل جنوب سلماس حدود 5/1 متر برآورد می شود.

در روستای اخیان، این گسل پس از عبور از بستر زولا چای و سنگهای متامورفیک ساحلی آن و معدن تراورتن قاباق تپه در E160N به نزدیکی روستای زئوه جیک می رسد. در نزدیکی این روستا امتداد گسل به  E125N می رسد قسمت فرو افتاده آن در این محل تقریباً 2 متر می باشد. هر چه به طرف غرب برویم امتداد گسل از E125N منحرف شده به  E105N نزدیک تر می شود بطوریکه در روستای محلم (Mahlam) به آبرفتهای پهن منطقه می پیوندد. در نزدیکی روستای صوفی آباد، گسل بصورت عمق ژرفی نمایان میگردد. با توجه به عکسهای هوایی می توان طول گسل سلماس را دو حدود 70کیلومتر برآورد کرد.

از ویژگی های مهم این گسل وجود چشمه های گرم گسلی در طول گسل جنوب سلماس می‎باشد مانند چشمه های آب گرم ایستی سو و چشمه های آب گرم دئریک در محل شروع گسل. شواهد نشان می دهد که آب این چشمه ها قبل و بعد از زلزله افزایش یافته بود. همچنین پس از زلزله 1930 سلماس در ده کیلومتری شمال گسل جنوب سلماس چشمه آب گازداری بوجود آمد که (زلزله بولاغی) نامیده شد که پس از زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس گل آلود بودن این زلزله گزارش شد. حداکثر جابجا شدگی مشاهده شده در سال 1974 در طول این گسل نزدیک به 5متر شاغولی و  4  متر راستا لغز بوده است (بربریان 1974). زلزله مشهور 1930 سلماس با بزرگی 2/7=M مربوط به این گسل است. با در نظر گرفتن فعالیت تمام گسل سلماس می توان انتظار داشت زلزله ای با بزرگی 5/7= M بوقوع بپیوندد.

ح) گسل جنوب میشو

گسل جنوب میشو در امتداد گسل شمال میشو در منطقه گونئی آذربایجان قرار دارد. طول این گسل 33کیلومتر می باشد که با روندی تقریباً شرقی – غربی (E-W) در جنوب کوههای میشو قرار دارد شیب آن بسوی شمال و مکانیسم آن فشاری بوده و در راستای این گسل سنگهای قدیمی و دگرگون شده بر روی سنگهای کرتاسه رانده شده اند. داده‎های زلزله ای این گسل بصورت دقیق در دست نیست ولی بررسی داده‎های زلزله ای نشان میدهد که رو مرکز زلزله های زیر ممکن است در کمر بالای آن واقع باشد و شاید نشانی از جنبش این گسله می باشد. زلزله های زیر را می توان منسوب به این گسل دانست:

زلزله 19/11/1975با بزرگی 8/3Mb =  

زلزله 10/10/1981 با بزرگی 7/4=Mb

با در نظر گرفتن فعالیت حداقل نصف طول گسل می توان انتظار داشت زلزله ای با بزرگی  9/ 6 =M  رخ بدهد.

ل نصف طول گسل می توان زلزله ای با بزرگی 6/6=M را انتظار داشت.

ل) گسل شمال سلماس

این گسل که به آن گسل دئریک نیز گفته می شود در پس لرزه اصلی زلزله 1930 سلماس فعال شده و سبب فرونشست شمالین دشت سلماس شده است. حد فاصل این گسل از شرق دوویشان سو (Su Dowishan) شروع و سپس به روستای آق برزه (Ag  barza ) می رسد شیب آن حدود N70-80E می‎باشد و جابجایی عمودی آن حدود یک متر می باشد (NW DOWN). این گسل در امتداد N 45 E ادامه پیداکرده و سپس در امتداد شرق – غرب ادامه پیدا می کند. بطور متوسط امتداد آن در راستای N  45  E می‎باشد (بربریان 1976). ادامه این گسل از طریق گسل تسوج، گسل جنوب میشو به گسل سرتاسری شمال تبریز می رسد. در طول این گسل چشمه های تراورتنی وجود دارد. حداکثر طول این گسل 14 کیلومتر می باشد.

پس لرزه اصلی 8 مه 1930 سلماس بابزرگی 2/5= M که منجر به تخریب کامل روستای شکریازی سلماس شد مربوط به فعالیت این گسل است. با در نظر گرفتن فعالیت حداقل نصف طول گسل می توان انتظار داشت زلزله ای با بزرگی 5/6=M رخ بدهد.

م) گسل شمال میشو

این گسل با راستای شمالغرب به جنوب شرق در ادامه شمالغرب گسل شمال تبریز از صوفیان به سمت شمالغرب دریای شمالی کوههای میشو و در 80کیلومتری جنوب مرند واقع است. طول این گسل در حدود 43 کیلوتر می باشد و به نظر می رسد ادامه شکالغرب گسل شمال تبریز باشد. این گسل مرز بین سازندهای کهن و دگرگون شده در جنوب و مارن های میوسن در شمال می باشد و در بوجود آمدن دشت پهناور مرند نقش بنیادی دارد.

زلزله های زیر را می توان مربوط به این گسل دانست:

زلزله 13/2/1965 با بزرگی 4 = Ms

زلزله 19/11/1975 با بزرگی 8/3 =Mb

زلزله 10/10/1980 با بزرگی 7/ 4 =Mb

با فعالیت حداقل نصف طول گسل انتظار می رود زلزله ای با بزرگی 7=  M

در منطقه رخ دهد.

ن) گسل سیلوانا

این گسل در واقع از شمال و جنوب روستای سیلوانا عبور می کند . گسل شمالی از شمالغرب روستای بند شروع و تا شمالشرق روستای هلوری به پایان میرسد . گسل جنوبی نیز از شمالغرب روستای کوسه سو شروع و در حالی که در حدود 3 کیلومتر به موازات گسل شمالی پیش می اید به طرف جنوب محرف شده و در نزدیکی روستای راژان به پایان میرسد.

س) گسل شق جرمی

این گسل نیز به طول تقریبی 5/23 کیلومتر از جنوب روستای انبی شروع شده و بعد در قستهای جنوبی کوه سه گوشه به پایان می رسد. این گسل نسبت به گسل سیلوان بزرگتر و اصلی است. این گسل مرز بین سازند پرمین و کامبرین را تشکیل می دهد. ادامه این گسل در جنوب انبی به گسل شمالی سیلوانا می رسد.

ع) گسل بدکار

این گسل دارای شاخه های فرعی تر بسیار زیادی می باشد و سازند ها و واحد های مختلفی را از هم متمایز می کند. طول این گسل نیز در حدود 28 کیلو متر می باشد.که در قسمتهای شمالی و جنوبی روستای جرمی و بدکار به موازات همدی گر هستند. این گسل دارای سنی جوانتر از ائوسن می باشد و راستای این گسل خمدار N-S  می باشد .

ف) گسل کسیان

این گسل با فاصله نسبتا زیاد به سایر گسل ها در جنوب محدوده طرح وجود دارد راستای عمومی آن تقریبا غربی _ شرقی می باشد و سن آن جوانتر از ائوسن می باشد و سازند های مختلفی را از هم جدا می کند و لیتولوژی دو طرف گسل رسوبات پرمین ، کمپلکس سیلوانا  شیست های پر کامبرین با کمپلکس کالرد ملانژ و رسوبات آهکی و سرپانتیت است. 

ض) روراندگی دیلزی

این گسل سازند های مختلفی را قطع کرده و طول آن باغ بر 45 کیلومتر است . سن آن جوانتر از الیگوسن می باشد و دارای راستای شمالی جنوبی و توان لرزه زائی آن نسبت به دیگر گسل های محلی زیاد می باشد.

ص) گسل کوران آباد

این گسل نیز با راستای شمالشرقی به جنوب غربی دارای سنی جوانتر از ائوسن می باشد و دارای 2 شاخه است. لیتولوژی دو طرف شاخه وچکتر آن ماسه سنگ و مارن و شیل با کنگلومرای ائوسن است . طول این شاخه در حدود 15 کیلو متر می باشد و لی طول اصلی آن 18.5 می باشد که در محل روستای کوره بالا به گسل عمر آباد متصل می گردد.

ق) گسل شمال عمر اباد

این گسل با راستای شمالشرقی جنوبغربی طولی در حدود 28 کیلومتر دارد و مرز سازند های مختلفی را تشکیل می دهد.

غ) گسل بلیر کوه

این گسل در شمالغرب در یاجه اورمیه قرار داردو ادامه این گسل تا جنوب شرق سلماس و روراندگی زیندشت ادامه می یابد. طول این گسل در حدود 25 کیلو متر است و راستای ان N.NE- S.SW    می باشد. سنگ شناسی دو طرف آن اغلب کمپلکس های آمفیبولیت و کمپلکس های ولکانیکی است .

ع) گسل زیندشت

 این گسل به طول 11.5 کیلومتر در نهایت گسل بلیر کوه را در جنوب شرق سلماس قطع می کند. راستای آن شمالشرق- جنوبغرب بوده و سنگ شناسی آن کالرد ملانژ و کمپلکس آتشفشانی با آمفیبولیت، دیوریت و کمپلکس آتشفشانی می باشد.

ت) گسل زنگ اباد

گسل بلیر کوه در محل روستای بلیر کوه دو شاخه شده و یک شاخه آن از غرب روستای زنگ اباد می گذرد. این گسل نیز طولی برابر 10/5 کیلومتر دارد و سنگ شناسی آن کمپلکس های آمفیبولیت و گنایس پر کامبرین است . راستای آن N-NE می باشد.

 

 

«فصل سوم»

 

زلزله های تاریخی آذربایجان

 

1648م (13مارس)(وان): در این سال زلزله ای بزرگ که امبرسیز (1982)بزرگی آنرا 5/6=M برآورد کرده است منطقه وان را درهم کوبید که  تا شعاع 300کیلومتری احساس شد مختصات اپی سنتری منطقه مختلف بیان شده است. امبرسیز آنرا 3/38 شمالی و5/43 شرقی ذکر کرده و بربریان (1977) نیز آنرا 41/38شمالی و 65/43 درجه شرقی بیان کرده است. این زلزله در وان خسارات زیادی به بار آورد و باروی دژ پایینی شهر به همراه خانه های بسیار فروریخت و بیش از 4 هزار نفر در وان کشته شدند. بربریان (1977) طول گسل را تنها سه کیلومتر بر آورد کرده است. پس لرزه های این زلزله بزرگ تا 3 ماه ادامه داشت.

1715(8مارس) (جنوب شرق وان ): در سپیده دم 8 مارس 1715م زلزله شدیدی که امبر سیز (1982) بزرگی آنرا 6/6=M برآورد کرده است منطقه جنوبشرق وان منهدم شد (شکل 15)

وی شعاع احساس این زلزله را 320کیلومتر و نقطه اپی سنتری زلزله را 4/38 شمالی و 9/43 شرقی ذکر می کند. ولی بربریان (1977) به نقل از رازانی – لی( 1973)  این نقطه را 1/38 شمالی و16/ 44 شرقی ذکر می کند. در اثر این زلزله روستاهای بسیاری در دشت محمد یک ویران و به قره حصار آسیب های جدی وارد شد. در شهر وان تنها یک خانه ویران وچند تن کشته شدند. بربریان (1981) این زلزله را منسوب به گسل قطور می داند که از مرز ترکیه شروع و تا نزدیکی های وان ادامه دارد.

1807(11ژوئیه)(تسوج): در سال 1221 هـ.ق زلزله ای بزرگ تمام شهر تسوج با خانه ها، مساجد، بازار را در هم کوبیده و تقریباً ویران کرد. دامنه ویرانی از غرب تا سلماس و از شرق تا نزدیکی های تبریز گسترده شده بود. امبر سیز (1982) معتقد است زلزله تا شعاع 120کیلومتری احساس شده است . اگوست بن تان که گویا در آن زمان صاحب منصب ارتش آذربایجان بود به این زلزله اشاراتی می کند.

1819(29ژانویه)(تبریز-تسوج): در روز سوم ربیع الثانی 1234هـ.ق زلزله ای بزرگ در تبریز و تسوج روی داد که به نوشته ویلسون از زبان جیمز موریه پس لرزه های آن تا چند هفته ادامه داشته و موجب تخریباتی در مناطق تبریز و تسوج شد. بربریان (1975) به این زلزله اشاراتی کرده است.

1837م(7ژوئن)(سلماس): در این سال زلزله آسیب رسانی در سلماس روی داد و سبب تخریب چندین واحد مسکونی در سلماس شد. این زلزله در تبریز نیز به شدت احساس گردید و در تبریز چندین خانه تخریب شد. شدت زلزله به قدری بود که در تبریز مردم از خانه هایشان فرار و در چادر ها پناه گرفتند. امبر سیز(1982) مختصات اپی سنتری این زلزله را 2/38 شمالی و 8/44 شرقی در منطقه شکریازی سلماس ذکر میکند.

1857م(تبریز-تسوج): در دوم محرم 1274هـ.ق سه ربع ساعت مانده به غروب آفتاب زلزله ای تبریز و تسوج را تکان داد که به نوشته ادیب الممالک « تعادل انسان به هم می خورد» این زلزله آغاز یک زلزله در تبریز می باشد.

1857م(تسوج): در عصر نهم و پانزدهم محرم سال 1274 هـ.ق زلزله تبریز و تسوج را تکان داد و در 15 محرم سه ساعت و نیم به غروب زلزله شدید تسوج را تکان داده تمام دیوارها و خانه های تسوج را نابود کرد. چون اهالی تسوج در صحرا بسر می بردند تنها سه نفر کشته شده و 150 نفر مجروح شدند. پس لرزه های این زلزله در 16(صبح)، 24و25 محرم در تبریز و تسوج گزارش شده است.

زلزله‎های دستگاهی معاصر آذربایجان

(1900 تا 1998 میلادی)

    

1930م (6مه )(سلماس): روز سه شنبه 16 اردیبهشت 1309 هـ .ش زلزله ای که بزرگی آن را 5/5= M درجه برآورد کرده اند سلماس را در ساعت 10صبح تکان داده و باعث خرابی چند دکان و خانه شده تقریباً پانزده نفر تلف شدند و قسمتی از اهالی شهر را تخلیه کردند. روستاهای هفتوان، کوچه میش و کلشان تخریب شدند در هفتوان، چند خانه به کلی فرو ریخته و یک زن با یک کودک زیر آوار ماندند در کوچه میش و کلشان تقریباً تمام خانه ها تخریب و در هر کدام یک نفر کشته شدند. در روستاهای دیگر سلماس آسیب ها کمتر بود مثلاً در کهنه شهر، پته‎وئر(Pata ver ) سارنا، پیه جوک (Payajuk) چند خانه فروریخت و بیشتر آنها ترک خوردند در دیگر روستاها نظیر محلم، اؤله ، خسروا، دیریش و مغانجوق بیشتر خانه ها ترک خوردند. کمی دورتر از رو مرکز زلزله که آن را بربریان (1977) و بولتن مؤسسه ژئو فیزیک 15/38 درجه شمالی و 75/44 درجه شرقی (منطقه تمر، شورگل) برآورد کرده اند. در روستاهای حبشی، اختاخانا، یوشانلو، خان تختی، عیان و سنجی تنها چند دیوار ترک خوردند. این زلزله که در حقیقت پیش لرزه اصلی زلزله مهیب سلماس بود این اثر را داشت تا به مردم سلماس و روستا های اطراف هشدار ترک خانه ها را بدهد و بدینسان جان خود را از زلزله های احتمالی نجات دهند در این میان نقش فرمانده سرباز خانه سلماس چشمگیر بود. فرمانده پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابیدن در زیر سقف سنگین خانه‎ها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آماده باش در خارج پادگان نگه داشته بود که آمادگی و کمک این سربازان در فردای آن زلزله در بولتن های مهم زلزله نگاری جهان در ساعت هفت وسه دقیقه و بیست و دو ثانیه به وقت جهانی حدود ساعت ده صبح به وقت محلی ثبت شده است. پانزده ساعت بعد در نیمه شب همانروز زلزله ای با قدرت خیلی بیشتر از اثر این زلزله سلماس را بکلی تخریب کرد.

1930م(7مه)(سلماس): این زلزله که بزرگی آن را بربریان (1974) 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M برآورد کرده است یکی از مخربترین زلزله‎های آذربایجان و شاید منطقه خاورمیانه می باشد بطوریکه  سال 1930در تاریخ زلزله شناسی بنام 1930سلماس ثبت شده است. پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در ان واحد موجب تخریب کامل دیلمقان dilmgan  و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد.

اطلاعات دقیق از شمار کشتهها و تخریب روستاها بدین قرار است:

قلعه سر (79 خانوار، دو کشته )

هفتوان (540خانوار، چهارکشته)

خسروآ (280خانوار، سی وچهار کشته، 150گاو تلف)

ملحم (330خانوار،چهل وهشت کشته، 264 گاو تلف)

پته وئر (114 خانوار، یازده کشته )

پیه جوک (130خانوار، سه کشته)

ساورا (626 خانوار، یکصدو پنجاه ویک کشته، هزار گوسفند ویکصدو پنجاه گاو تلف)

آختاخانا (تخریب کامل با چهار کشته)

علی بولاغی (تخریب کامل، بدون کشته)

آق بزره (پنجاه درصد تخریب، یک کشته)

آق زیارت (110خانوار، ده دصد تخریب، بدون کشته)

آشناک (120خانوار، تخریب کامل، بیست و هفت کشته)

اصلانیک (110خانوار، تخریب با بیست و یک کشته)

عیان (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با دوازده کشته)

بلقه زان (پنجاه خانوار، ده درصد تخریب بدون کشته)

بردیان (با اندکی تخریب)

بوروشقالان (40خانوار، تخریب با چهار کشته)

بوستاک آوار (بدون تخریب)

چارستون (200خانوار، شش درصد تخریب بدون کشته)

چهریق (120خانوار، هفتاد و پنج درصد تخریب با چهار کشته)

چیچک (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با پانزده کشته)

دئریک (180خانوار، کلاًتخریب با بیست و پنج کشته)

دیلمقان (18هزار خانوار، تماماً تخریب با یکهزار و صد کشته)

دیریش (390خانوار، با دو کشته)

گبرآوا (140خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)

قره باغ (2400خانوار، سی درصد تخریب سه نفر کشته)

قره قشلاق (1650خانوار، تخریب جزئی بدون تلفات)

قیزیل جا (420خانوار، تخریب با سه کشته)

قیزیل کندی (40خانوار، پنجاه درصد تخریب با یک کشته)

گوبه (120خانوار، بیست و پنج در صد تخریب بدون کشته)

قولان (90خانوار، بعضی خانه ها خراب بدون کشته)

گوزیک (تماماً تخریب)

هفتوان (540خانوار، تخریب با چهار کشته)

حاجی عفان (90خانوار بدون تخریب)

خانیک (تخریب کامل با دو کشته)

هوده‎ر (360خانوار، تماماً تخریب بدون کشته)

کهریز (50خانوار، تخریب با یک کشته)

کانیان (600خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)

خان تختی (180خانوار، تخریب بدون کشته)

کوزه‎ره‎ش (تخریب کامل با سی وپنج کشته)

کهنه شهر (2290خانوار، تخریب کامل با سیصد و هفتادکشته)

مین گؤل (120خانوار، پنج درصد تخریب با دو کشته)

نظر آوا (130خانوار، تماماً تخریب با سی کشته)

سیلاب (600خانوار، تخریب جزئی با یک کشته)

سارمان آوا (170خانوار، قسمتی خراب با هشت کشته)

سنجی (120 خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)

شورگؤل (330خانوار، سی درصد تخریب بدون کشته)

صوفی آباد (60خانوار، تخریب با یازده کشته)

اوله (1200خانوار، تماماً تخریب با دوازده کشته)

وردان (480خانوار، تخریب با بیست وپنج کشته)

ینگی جی (110خانوار، تماماًتخریب با هیجده کشته)

زین دشت (تقریباً تخریب )

گولادر (30خانوار، تخریب کامل با شش کشته)

گول اوزان (تماماً تخریب)

حبشی (690خانوار، تخریب با دو کشته)

هبلران (90خانوار، تخریب با سی وپنج کشته)

حمزه کندی (330خانوار، تخریب کامل با شانزده کشته)

حق وئران (تخریب کامل)

ایستی سو (تخریب جزئی بدون کشته)

کل آشان (180خانوار، تخریب با نوزده کشته)

کشکاویچ (120خانوار، با پانزده درصد تخریب، دو کشته)

خورخورا (40خانوار، تخریب با دو کشته)

لشکیران (120خانوار، تخریب بدون کشته)

ممقان (600خانوار، تخریب با هشتاد و پنج کشته)

مغانجوق (1800 خانوار، تماماً تخریب با هفتاد و پنج کشته)

صدقیان (1050خانوار، تماماً تخریب با شصت کشته)

سرای ملک (960 خانوار تماماً تخریب با هشتاد و دو کشته)

سارنا (180خانوار، تخریب با هیجده کشته)

شیدان (90خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)

سلطان احمد (1200خانوار، بیست درصد تخریب بدون کشته)

تمر (660خانوار، تماماً تخریب با پنجاه و دو کشته)

اوربان (390خانوار، تقریباً تخریب بدون کشته)

یوشانلو (420خانوار، تخریب بدون کشته)

زئوه‎جیک (240خانوار، تخریب با ده کشته)

زولا (70خانوار، تخریب با سه کشته)

پس از این زلزله وحشتناک یک عده تقریباً سیصد نفری که در زیر آوارهای شهر مانده بودنددر نتیجه مجاهدت سربازان سلماس از زیر خاک بیرون آورده شده و در مریضخانه‎های موقت ارتش که به وسیله چادرهایی تهیه شده بود تحت معالجه قرار گرفتند. نان وغذا به وسیله اتومبیل های امداد از نقاط دیگر آذربایجان به سلماس حمل و وسایل آسودگی اهالی و مجروحین کاملاً فراهم شد. منصور والی وقت آذربایجان و سرتیپ حسن خان مقدم (ظفرالدوله) فرمانده لشکر شمالغرب و چند نفر از رؤسا برای بازدید نقاط زلزله زده از تبریز وارد سلماس شدند و وجوه زیادی از طرف دولت و شیر وخورشید سرخ (هلال احمر فعلی) بین زلزله زدگان تقسیم گردید. در اورمیه نیز پس از دریافت خبر زلزله در سلماس و تخریب کامل سلماس فوراً هیئت مؤسسه شیر و خورشید سرخ (سابق ) اورمیه تشکیل و موضوع کمک و مساعده به زلزله زدگان سلماس مطرح و بلافاصله آقای حاج امیر نظمی افشار از اعضاء پیشقدم در امور خیریه و عضو جمعیت مزبور با آقای دکتر علی احمدخان مقادیری دارو و سایر مایحتاج لازم را برداشته برای معاینه و معلجه مجروحین به سلماس عزیمت کردند. دکتر امیر اعلم رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ (سابق) مرکز و پزشک مخصوص دربار به اورمیه رفته و از آنجا وارد سلماس شده و همراه با دو پزشک همراهی به معالجه مردم پرداختند. دکتر حسینقلی صفی زاده فارغ التحصیل پزشکی از روسیه که اصلاً از اهالی قره باغ آذربایجان بوده و در اثر حمله ارامنه به قریه عربلرماکو آمده بود (1297ش) و در سال 1302 شمسی با درجه سرگردی در خدمت ارتش بود، در آن زلزله وحشتناک به معالجه زلزله زدگان پرداخت. نجات یافتگان بعدها شرح می دادند که دکتر بی آنکه وقت استراحت داشته باشد خوراک خود را در دستمالی می پیچد و روزها پی در پی مشغول معالجه زخمی ها می شد. اتفاقاً روزی پس از سه روز بی خوابی در اتاق پشت میزش به خواب می رود و در همان حال خواب، زلزله دیکری رخ می دهد و دیوارهای اتاق فرو ریخته و دکتر زیر سقف می ماند. او را پس از هشت ساعت زنده ولی مجروح از زیر خاک در می آورند.

جهانگردی بنام «اوون تویدی» که در آن زمان در تبریز به سر می‎برد اوضاع تبریز را در سفرنامه خود شرح می دهد:« از مدت اقامتمان در تبریز خاطره های بزرگ ولی غیرمنتظره و ناخوشایند هم داریم و آن این است که یکروز داشتیم با کنسول انگلیس و خانمش ـ که بعلت میهمان نوازی آنان در سراسر اقامتمان های در آن شهر به ما بسیار خوش گذشت ـ ناهار می خوردیم. درست هنگامی که به خوردن ولووانت نوعی پیش غذا مشغول شدیم ناگهان شهر با یک زلزله شدید تکان خورد که بیش از یک دقیقه طول نکشید و بسیار هراس انگیز بود. همه یکباره از روی صندلی هایمان جستیم که به بیرون فرار کنیم ولی برای مدت شاید ده ثانیه پنجره ای که رو به باغ بود بسته شد و هر کاری کردیم نتوانستیم آنرا باز کنیم و من در آن لحظه نومیدانه با تمام وجودم هراس را حس کردم، ساختمان کنسولگری می جنبید و اینسو آنسو می رفت و من مانند عکس هایی که به دیوار آویزان بودند، خالی بودن زیر پایمان را احساس می کردم. شاید بیش از یک ربع ساعت نشد که دوباره خوردن ناهار را از سر گرفتیم و من برای نخستین بار حس کردم که غذای به آن خوبی دیگر در دهانم مزه ندارد. هنگامی که دوباره هیجانهای این پیشامد در گفتگو بودیم، خبر رسید که زلزله باعث ویرانی یکی از کوچه های داخلی بازار شده و هشت تن زیر دیوار و آوار مانده کشته شده اند.» در تبریز اکثر سیم های برق قطع و آب حوض ها جهید. در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب دریاچه اورمیه باعث صدمه به کشتی ها و اداره کشتیرانی شده و روز چهارشنبه گروهی از مردم وحشتزده سلماس برای اطلاع دادن این واقعه به تبریز و کمک خواستن از مقامات با پای پیاده و دوان دوان از کرانه دریاچه اورمیه خود را به شرفخانه رسانده بودند. چون همه سیمهای تلفن و تلگراف سلماس و تبریز قطع شده بودند.

پس از زلزله در 10کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار هیجده درجه بوجود آمد که در سلماس زلزله بولاغی (چشمه زلزله) نامیده شد. این چشمه بعدها پس از زلزله ها مخصوصاً زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس رنگ گل به خود گرفت. در نتیجه این زلزله سطح ایستابی منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به زودی به سطح پیشین خود فرو نشست. آب دریاچه که خیلی پایین رفته بود به تدریج بالا آمد و زمین لغزشهای متعدد در دره سلماس و در شیبهای لشکران و سایر مناطق رخ داد که ریزش تپه های باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه قابل ملاحضه بود. امبرسیز(1982) شعاع تخریب زلزله را 23 کیلومتر و شعاع احساس را350 کیلومتر برآورد کرده است یعنی این زلزله در بغداد و تفلیس احساس شده است.

این زلزله گسلشی همراه بود که هنوز هم قابل مشاهده است و می توان آنرا بر روی زمین به گونه ای ناپیوسته در طول حدود شانزده کیلومتر از شمالغرب شورگؤل (shor gol) تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در بیشتر مسیر آن که دارای گرای 300درجه است می توان درباره جهت جنبش واقعی گسل جنوب سلماس داوری کرد که راستگرد است اما بجز در دو نقطه جابجایی افقی راستگرد یک و 4 متری قابل اندازه گیری است. مقدار جنبش را نمی توان تعیین کرد. بین شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچای، طرف شمالشرقی شکستگی گسله پایین افتاده است. مقدار جابجایی قائم متغیر است و در برخی جاها افت ظاهری به 4 تا6 متر می رسد. اثر گسیختگی پس از کهنه شهر دیگر قابل مشاهده نیست با این همه اطلاعات محلی دلالت بر آن دارد که این اثر در طول شش تادوازده کیلومتر دیگر در همان راستا در طول کناره جنوبغرب دوشوان چای ادامه داشته است. در شمالغرب دئریک، شکستگی گسله دیگری را در سنگ و آبرفت میتوان دید که در طول حدود سه کیلومتر با گرای 50تا 60 درجه کشیده شده و طرف غرب آن پایین افتاده است. رشته پس لرزه ها در حدود سه ماه ونیم دنباله داشت و بزرگترین پس لرزه در 8 مه (18 اردیبهشت) سبب ریزش در شرفخانه، خوی و قوطور شد. در دشت سلماس نصف روستای شکریازی نابود و چهار نفر کشته شد. این پس لرزه همچنین روستاهای گیوران، میرعمر، راویان و   چالیان در جنوب قوطور را که پیشاپیش در اثر لرزه اصلی ویران شده بود تقریباً به کلی ویران و به ناحیه ای که در اثر لرزه اصلی زیان شدیدی ندیده بود به سختی آسیب رساند. در این زلزله اکثر آثار باستانی سلماس، مساجد و بقاع قدیمی، مناره قرون وسطی‎یی میرخاتون، پلهای قدیمی از بین رفت.

پس از استقرار آرامش در سلماس، شهر جدیدی در یک کیلومتری دیلمقان ـ در محل فعلی شهر سلماس با نقشه صحیح شهر سازی و مهندسی و به صورت شطرنجی مهندس اسدالله خاورزمین احداث و به هر یک از اهالی شهر ویران شده سلماس قطعه زمین مناسبی جهت خانه سازی و اسکان داده شد. از ویرانه های سلماس امروزه چیزی باقی نمانده است، بجز پایه دیوارهای مسجد آقا«آقامچیدی» و سنگهای منشوری شکل ستونهای مسجد که جای دارد محل این آثار توسط میراث فرهنگی حصار کشی شده و بعنوان یادگاری از زلزله مشهور و ویرانگر 1930م سلماس برای آیندگان جهت عبرت و برنامه ریزی اصولی جهت تلاش برای بسط دانش زلزله شناسی و مهندسی زلزله در منطقه استفاده گردد.

1970م(14مارس)(خوی): در اثر زلزله ای به بزرگی 3/5= M شهر خوی تکان خورده و ناحیه بدلان در غرب شهر خوی تخریب و بیش از چهار نفر در اثر زلزله کشته شد. این زلزله در ساعت پنج و بیست و یک دقیقه و چهل و چهار ثانیه در عمق 23 کیلومتری زمین در مختصات رو مرکزی 6/38 درجه شمالی و 7/44 درجه شرقی رخ داد(به نقل از USCGS). این زلزله را می توان به گسل وار منسوب دانست(شکل 27).

1970م (4اکتبر)(پسوه): در پاییز سال 1349 زلزله ای به بزرگی 5/5= M منطقه پسوه پیرانشهر را به شدت تکان داده خسارات و تلفاتی چند در منطقه به بار آورد. این زلزله را می توان به گسل پیرانشهر مربوط دانست.

منابع فارسی :

1- امبرسیز.ن.ن.وملویل.چ.پ.،1370، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه: رده، 1. ناشر آگاه، تهران

2- باباخانی .ع.،ف.،1376،شرح نقشه زمین شناسی چهارگوش اردبیل به مقیاس 000/250/1، سازمان زمین شناسی کشور، تهران

3- باهر طالاری. ط.،شاد. هـ، 1376، بررسی علل لغزش شیب های بزرگراه شمال تبریز و ارائه روش های بهینه جهت تثبیت. دومین سمینار زمین لغزه، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

4- بربریان.م.،قریشی.م.،1366، پژوهش و بررسی لرزه زمین ساخت کاربردی، خطر زمین لرزه، گسلش در گستره دریاچه تکتونیکی اورمیه، سازمان زمین شناسی کشور، شماره گزارش؟

5- پدرامی.م.، حسین خان ناظری. ن.، عبدالهی.م.ر.،1372، مطالعات زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک در کوی افسران- خوارزمی و پیرامون آن، شهرک ولیعصر تبریز، وزارت معادن و فلزات

6- پیمان.م.،مقدسی موسوی .م.،1366 خطر زمین لرزه در شهر تبریز، مجله فیزیک زمین و فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، جلد شانزدهم و هفدهم، شماره 1-2

7- توکلی.ب.،1372، مبانی خطر زمین لرزه ای، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله،تهران

8- حیدری .م.،زارع.م.، 1374،  بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر رویداد زمین لرزه گسلش در پهنه استان زنجان، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

9- داس.ب.ام.،1371، اصول مهندسی ژئوتکنیک، ترجمه طاحونی،انتشارات دانشگاه تهران

10- ذکاء. ی.،1368، زمین لرزه های تبریز، انتشارات کتابسرا، تهران

11- روبو.م.،کوپن.ر.،1369، جابجایی قاره ها، ترجمه مهندس دنبلی، انتشارات علمی فرهنگی تهران

12- سازمان زمین شناسی کشور، 1362 پروژه ژئودینامیک(زمین پیمایش در ایران)، گزارش شماره 51

13- سازمان زمین شناسی کشور، دگر ریختی قاره ای در فلات ایران زمین، شماره 52

14- سیاهپوش.م. ت.، 1370، پیدایش تمدن در آذربایجان، انتشارات قومس، تهران

15- سید. اچ. بی، ادریس. آی. ام.، 1374، حرکتهای زمین و روانگرایی خاک در حین زلزله، ترجمه سعید منتظرالقائم، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ،تهران

16- شاه پسندزاده. م و، زارع.، 1374، بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر زمین لرزه،گسلش در پهنه استان آذربایجان شرقی، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

17- شریعت جعفری.م.،1375، زمین لغزش مبانی و اصول پایداری شیب های طبیعی، انتشارات سازه تهران

18- شریف زاده، رضا،؟، مجموعه مقالاتی در خصوص بلایای طبیعی ئ حوادث غیرمترقبه، ناشر؟ تهران

19- شهرابی. م.، 1373، شرح نقشه زمین شناسی چهارگوش اورمیه به مقیاس 1:250000، سازمان زمین شناسی کشور، تهران

20-شهرابی. م.، 1360، گزارش مختصری از رخساره دریاچه ای زمان هولوسن و تغییرات آب و هوایی دریاچه فوق اشباع از نمک اورمیه، سازمان زمین شناسی کشور، گزارش داخلی

21- علی پور.ف.، کمک پناه. ع.، 1376، بررسی زمین لغزه شهرک ولیعصر تبریز و ارائه روش پایدارسازی، ارائه شده در دومین سمینار زمین لغزه، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

22- فهمی. م.ح.، ایرجی.، 1365، زمین شناسی و معادن آذربایجان غربی، ناشر؟ خوی

23- قلی یوف.ن.، 1359، تاریخ آذربایجان ترجمه ح. صدیق، انتشارات گوتنبرگ تهران ناشر؟ تهران

24- قنبری. ع.، 1363، مطالعه زمین شناسی، تکتونیک و سایزمو تکتونیک منطقه خوی در آذربایجان دانشکده فنی، دانشکاه تبریز، کتاب چاپ نشده، نزد مؤلف

25- قنبری.ع.، 1372، مطالعه اجمالی گسل شمال تبریز، اولین کنفرانس بین المللی بلایای طبیعی، ناشر؟ تهران

26- قنبری. ع.، 1373، گزارش مطالعات تفضیلی، مسائل زمین شناسی مهندسی ژئوتنیک شهرک لاله تبریز

27- قنبری.ع.1376، گزارش مقدماتی زمین لرزه 10اسفند 1375 اردبیل، دانشکده فنی، دانشگاه تبریز، مقاله نزد نگارنده تکتونیک شهرک لاله تبریز، دانشکده فنی دانشگاه تبریز، گزارش نزد مؤلف

28- قریشی.م.،برزگر.ف.، 1370، توان(پتانسیل) لرزه خیزی گستره آذربایجان در پیوند با برنامه ریزی شهرها، مجموعه مقالات طرح ریزی کالبدی، وزارت مسکن وشهرسازی، تهران

29- کمک پناه.ع.، منتظرالقائم.س.، چدنی .ا.ج.، 1373، پهنه بندی زمین لغزه در ایران جلد اول، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله تهران

30- کمک پناه.ع. 1376، مطالعات زمین شناسی مهندسی لغزش کوی ولیعصر تبریز، ارئه شده در دومین سمینار لغزه و کاهش خسارتهای آن، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران

31- مدنی، شفیعی، 1371، زمین شناسی عمومی، انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران

32- مظفریان. پ.، کمالیان.ن.، مهرابیان.ش.، 1372، زمین لرزه های ایران از سال 1900تا 1992 میلادی، گزارش علمی شماره 77، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

33- معماریان.ح.، 1371، زمین شناسی برای مهندسین، ناشر دانشگاه تهران، صص 350-324

34- معماریان.ح.، 1374، زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک، ناشر دانشگاه تهران صص 500-410

35- نوگل سادات.م.ع.، 1364، منطقه های برشی و خمیدگی های ساختاری در ایران، دست آوردهای تحلیل ساختاری ناحیه قم، گزارش شماره 55، سازمان زمین شناسی کشور.

منابع انگلیسی:

Berberian. M.1976 Bozgush 1879 earthquake, Gs Report No 39

Berberian. M. 1976 north Tabriz fault, Gs Report No 39

Berberian. M. 1976 Salmas earthquake, Gs Report No 39

Berberian. M. 1976 Contribution To The Seismotectonies of Iran (part IV) No 40 Gs

Berberian. M. Tchalenco. J.S.1976 Field study and documention of The 1930 Salmas earthquake Gs no 49 P 271_ 342

Berberian. M. 1976 Macroseismic epicenteres of destructive and damaging earthquakes in Iran(1900_1976).Gs No 39

Berberian. M. 1977 Badavli (W. Maku) earthquake of 1968 April 29 Gs No 40

Berberian. M. 1983 The southern caspian A compressional Deperssion floored by a trapped modified oceanic crust. Gs. No 40

Dehghani. G.A. Makris. J. 1983, Gravity field and Cnustal Structune of Iran, No 51Gs

Ghanbari. A. 1989 Tectonics of The Tethyan_Himalayan belt in The Iranan area 28Th I. G. Washington. D. C. U. S. A.

Ghanbari. A. 1001 paleoseismisity and Neo seismity in The Azerbaigan area I. G. C. Tokoyo Japan.

Sengor. M. C. 1991, late paleozoic and Mezozoic Tectonic evolutic of the Middle Eastrn tethysidesi, IGCP project 267, Newsletter No. 2(1991)

 

 

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۳۶
توحید ملک زاده دیلمقانی

 

         Dr. Tohid Malekzadeh Dilmaghani[1]

    

 

Abstarct

Historical and istrumental earthquakes as well as geological evidence show that Azerbaijan  (NW IRAN) is the most active seismic region in Asia. Many destructive earthquakes have already occured in Tabriz, Salmas, Ardabil and other major cities. Some destructive earthquakes have recently occured in the region such as the earthquake in Salmas (1930) with M= 7.2 , in Chaldran (1976) with M= 5.5 , in Rudbar- Zanjan and Tarem (1990) with M= 7.0 and in Ardabil (1996) with M= 5.5. The evidence shows that this region has a very destructive position. The epicenters of local earthquakes are in agreement with the NW-SE trending major faults. Through the present paper, we will first show the major faults, hitorical earthquakes and major instrumental earthquakes in recent decades in Azerbaijan. The distribution of the earthquakes in the East, West  and centeral parts of Azerbaijan are cosistent with the related major faults. The Study of the distribution of earthquakes  in the East, West  and centeral parts of Azerbaijan show that  there exist seismic quiescence in the centeral parts around Tabriz which caused many destructive earthquakes in the past. According to historical earthquakes around Tabriz and the existance of energy gap around this region, the occurrence of a major earthquake in Tabriz and centeral Azerbaijan in near future and in the West and East of Azerbaijan in far future is expected.

 

Keywords: Seism tectonics, Destructive Earthquakes, NW Iran, Azerbaijan

 

 

 

 

 

 


İntrouduction

 

Azerbaijan which is located in 36-50 East longitudes and 36-44 North latitudes is one of the seismic active regions in Asia . This region has experienced many destructive earthquakes in the past centuries. However there were not enough data to evaluate seismic activity in Northwest Iran. The destructive Ardabil earthquake (March 1996) and Rudbar-Zenjan earthquake ( June 1990) need to install a permanent seismological network in Azerbaijan especially in centeral Azerbaijan (Gheitanchi et al , 2004). Therefore, in 1995 the Institue of Geophysics of Tehran university deployed a telemetric seismic network in the centeral part of Azerbaijan to monitor the seismic activity. But it is not enough to monitor all of the Azrbaijan earthquakes.

In this paper, we will first present a detailed and reliable faults of northwest Iran and review the historical detructive earthquakes that have occurerd in the region . Then we will try to find a relation between historical and instrumental earthquakes with major and minor faults in Azerbaijan.

 

 

 

1. Major and Minor Fault in Azerbaijan

Azerbaijan which is located between Caspian see in the East and Anatoliyan in the West and caucasus in the North and Zagros mountains in the South have been compresed between Turan and Arabiyan plates and the Caspian microplate. The Compression of these plates cause faults and cracks in Azerbaijan. Many of these faults, e.g. The North Tebriz Fault , Urmiya fault and Astara Fault are among the major faults of Azerbaijan. North Salmas fault, Van fault  and North Tebriz Fault are minor faults of Azerbaijan. Table 1 show the main major and minor faults in Azerbaijan.

 

 

Majority of these faults have strike – slip position of fult which shown in table1.

Many people have studied historical earthquakes of Azerbaijan. Ambraseys (1974 & 1982) and Berberiyan (1976) and Malekzade (1998) . In this Paper, we will try to list major earthquakes which occured in Azerbaijan during last 2000  years.

200 y B.C : Maku

 461 Malazgirt  : destructive earthquake

 634 Tabriz :Destructive earthquake in Tebriz with M= 6.0         

694  Tabriz : earthquake in Tebriz

735 Zangezor: Destructive earthquake in south Aras revier  

746  Tabriz: No detail

834  Tabriz : No detail

849  Tabriz : No detail

851  Iravan :No detail

858 Tabriz: Destructive earthquake in Tebriz with M= 6.0 , epicente coordinate                38.08 N ,46.26 E

858 Aras River : epicente coordinate   39'9 N ve 44'20 E

863 Dovin  :Destructive earthquake in Dovin  with M= 5.2         

868  Tabriz : No detail

869  Aras River : epicente coordinate   39' 95 N and 44'20 E

893 ( 28  December)  Dovin :  Destructive earthquake in Dovin 

893 - 4  Ardabil: estructive earthquake in Erdebil with M= 6.0 

906 Zangezor : Destructive earthquake in Zengezor , range of  feeling 180 km.

949 Tabriz : No detail .

1020 Tabriz:  : No detail.

1041 Tabriz : Destructive earthquake in Tebriz with 5000 killed.

1042 (4 October) Tabriz : Destructive earthquake in Tabriz with M=7.6. epicentere coordinant 38.1N and  46.3 E  ( Ambersiyes, 1982) .

1135 ( 25 June) Sardasht : Destructive earthquake in Sadasht with M=6.1 .

1135 ( 11 January ) Sardasht: Destructive earthquake in Sardasht with M=6.4:. range of feeling 300 km and epicentere coordinant 36.1 N and 45.9 E  . (Ambersiyes  1982 ) 

1139 Ganja : Destructive earthquake in Ganja .( Guliyov , 1359 )

1273 ( 18 Junery ) Tabriz : Destructive earthquake in Tebriz with 250 killed. Feeling aftershok till 4 months later.

1275 Azerbaijan : Earthquake in Azerbaijan.

1304 Sarab , Garadagh : Destructive earthquake in Sarab with M=6.7

1305 ( 16 April ) : Azerbaijan : Earthquake in Azerbaijan.

1308 Zangezor : No detail ( Berberiyan, 1977)

1314 Tabriz : Earthquake in Tabriz.

1319: Maku :Destructive earthquake in Sarab with M=5.3 with 53 killed.

1320 Kars : Destructive earthquake in Sarab with M=5.9, range of feeling 100 km

1345 Malazgirt : eartquake in Malazgirt.

1406 ( 29 Novamber ) : Zengezor : No detail. (Ambarseyes 1982)  .

1436  Azerbaijan : No detail.

1441 M  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1459 M Tebriz : earthquake in Tabriz.

1550 Tabriz : Earthquake in Tabriz with 36.8 N and 46 E episenter coordinate

1567  Garadag : Destructive earthquake in Karadag. With epicenter 39 N and  47.2 E

1572  Tebriz : No detail.

1593 Serab : Destructive earthquake in Sarab with M=6.1.

1621 ( 21 June ) Miyana :  earthquake in Miyana with intensity I= V ( Ambersyes , 1982 ).

1622 Maku : earthquake in Maku ( Ambersyes , 1982 ).

1633  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1640  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1641 (5 Feburey) Tabriz : Destructive earthquake in Tabriz with M=6.8. Feeling range 200 km, people killed: 10000.

1648 ( 13 March  )  Van : Destructive earthquake in Van with M=6.5. Feeling range 300 km, people killed 4000 ( Ambersyes , 1982 ).

1649 Tabriz : earthquake in Tabriz ( Berberyan , 1976).

1650  Tabriz :. earthquake in Tabriz.

1657  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1659   Kara kilise : No detail

1664 Tabriz : Destructive earthquake in Tebriz with M=6.5 , with epicenter coordinante 38.1  N and 46.3  E.

1668 ( 7 January ) Tabriz : earthquake in Tabriz with M= 6.5

1669 ( 4 January ) Iravan : Destructive earthquake in Iravan with M=6.2. Feeling range 200 km, people killed 1228. with epicenter coordinante 40.40 N and, 44.50 E.

1696 ( 16 June ) Chaldran, Maku : Destructive earthquake in Iravan with M=6.2. Feeling range 200 km , people killed 2000, with epicenter coordinante.39.1  N and 43.9  E

1715 ( 8 March ) South of Van : Destructive earthquake in South of Van  with M=6.6. Feeling range of 320 km, with no killed people in Van but some killed in the south of Van

1716 ( 23 January )  North of Aras River : Destructive earthquake in North of Aras River and South of Iravan with M=6.6. with epicentere coordinate 40.2 N and 44.5 E ( Ambersyes ,1982 ).

1717 ( 12 March ) Garadagh-Tabriz : Destructive earthquake in Karadag- Tabriz M = 5.9.

1721 ( 26 April) Tabriz – Bostanava : Destructive earthquake in Tabriz – Bostanava with M=7.0 . Feeling range of 700 km , 60000 killed.

1727 ( 18 October ) Tabriz : Destructive earthquake in Tabriz, 17.000 killed.

1755  Tabriz : No detail.

1774  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1780 Tabriz : Destructive earthquake in Tabriz with M=7.7 , feeling range o0f 300 km and 400 villages damaged.

1783 ( 13 Junery ) : Earthquake in Agri. No detail

1786 (18 Novamber) Marand : Destructive earthquake in Marand with M=6.3 and 4.000 killed.

1787 Tabriz : earthquake in Tabriz (Berberyan , 1976 )

1791 Tabriz : earthquake in Tabriz (Berberyan , 1976 )

1803   Tabriz : earthquake in Tabriz.

1808 ( 11 Junery ) Tasuj : Destructive earthquake in Tasuj with M=6.0 and feeling range of 120 km.

1808 ( Junery )  Khoy : earthquake in Khoy.

1812  Julfa : earthquake in Julfa.

1812  ( 14 June ) Tabriz : earthquake in Tabriz.

1819 ( 29 Junery ) Tabriz –Tasuj : earthquake in Tabriz –Tasuj.

1820 ( January) Tabriz  :earthquake in Tabriz:.

1823  (December) Tabriz : earthquake in Tabriz.

1828 ( 14-16 Agut ) Garabagh : earthquake in  karabagh.

1829 ( 29 April ) Khoy : erathquake in Khoy.

1831  Tabriz : earthquake in Tabriz.

1832 ( 8 December) Astara : earthquake in Astara.

1837 ( 7 June ) Salmas : Earthquake in Salmas.

1840 ( 22 January )  Astara : Erathquake in Astrada.

1840 ( 2 January ) Maku- Aghridagh :Destructive earthquake in Maku- Aghridagh with M=7.2 and feeling range of 400 km ,aftreshok until 8 months later.

1843 ( 18 April ) Khoy : Destructive earthquake in Khoy with M=5.9 and feeling range of 19 km, 1000 people killed.

1843 till 1857 Tabriz :earthqakue in Tabriz .

1846 ( 22 January )  Ardabil: Earthquake in Ardabil.

1857 Tasuj: earthquake in Tasuj, 3 people killed.

1859 Shamakhi: Earthquake in Shamakhi , city destroyed

1862 ( 30 December ) Ardabil - Hir : destrucive earthquake in Hir. 500 people killed.

1870 ( 26 January) Tabriz : earthqakue in Tabriz

1872 Azerbaijan :earthquake in  Ganja and Iravan.

1874 ( 28 June ) Tabriz : earthquake in Tabriz –Miyana.

1879 ( 22 March ) Miyana: destrucive earthquake in Miyana, 1000 people killed.

1880 ( 4 Junery) Gerus : earthquake in Gerus .

1883 ( 3 June) Tabriz : earthquake in Tabriz.

1894 ( 9 June ) Tabriz : earthquake in Tabriz.

1895 ( 18 December ) Khalkhal : destructive earthquake in Khalkhal.

1896 ( 4 Junery ) Khalkhal : destructive earthquake in Khalkhal.

1896 ( 5 Junery)  Khoy : earthquake in Khoy.

1900 ( 24 February )  South of Khoy :  earthquake in Khoy  , Many houses damaged.

1902 M ( 13 February ) Shamakhi :earthquake with M= 6.0 in Shamakhi.

1924 M (19 Feburay) Garadagh :earthquake with M= 6.0 in Karadagh.

1930 M ( 6 April ) Salmas :earthquake with M= 5.5 in Salmas.

1930 M ( 7 April ) Salmas: earthquake with M= 7.2 in Salmas  

1931 ( 27 April) Zangezor: earthquake with M= 6.2 in Zangezor.

1965 ( 10 February )  Bostanava- Tabriz : earthquake with M= 5.1 in Bostanava

 1966 ( 20 March ) Maku : earthquake with M= 6.0 in Maku

1968 M ( 29 April) Maku : earthquake with M= 5.3 in Maku.

1970 M ( 14 March ) Khoy : earthquake with M= 5.3 in Khoy

1970 M ( 4 October  ) Pasva : earthquake with M= 5.5 in Pasva.

1976 M ( 24 November ) Chaldran : earthquake with M= 5.5 in Chaldran.

1990 M ( June) Tarem : earthquake with M= 7.0 in Tarem, Zanjan, Rasht and Manjil  , 40000 killed.

1996 M ( 28 February) Ardabil : earthquake with M= 5.5 in Ardabil- Sareyin ,1000 killed.

Discussion and Conclusion

Historical and instrumental earthquake studies have shown that the region of  Azerbaijan and especially its capital, Tabriz, has a very active crust and has been damaged several times.

Western part of Azerbaijan except Urmia has a very activ position. Salmas, Khoy, Ushnu and Sardasht have been dameged and destroyed during last 2000 years. For example salmas was desrtoyed in 1930 by an earthquake with the magnitude of M=7.2. The Centeral part of Azerbaijan had experienced destructive earthquakes that some of them damaged Tabriz and its neighbourhood completely. But within last 200 years, we have not experienced any destructive earthquake in Tabriz, so this region has a high risk for damaging. Eastern part of Azerbaijan had destructive earthquakes in historical times. There happened an earthquake (1990) in Tarum and Zenjan and another one (1995) in Ardabil. These earthquakes show that  this region has an active position, either in past  or in present, so we don't expect any big earthquake in this region.

Acknowledgments

The authors would like to thank University of Ankara , geophysic branche where this paper was prepared and Prof. Dr. Akashe who was my supervisor in doing my MS Thesis

  

Table 1. Main major and Minor faults in the region of Azerbaijan

 

No

Fault

 Name

Max Fault Lenght

( km)

Fault Lenght (km)

Average Magnitude

( expected)

Max Intensity

( expected)

1

N. Tabriz

180

100

7,4

9,7

2

Pasva

180

80

7,3

9,6

3

Salmas

40

38

6,9

9,1

4

Tasuj

57

53

7,1

9,3

5

N.Mişov

45

42

7,0

9,2

6

S.Mişov

23

23

6,7

8,8

7

N. Salmas

17

17

6,5

8,5

8

Sharafkhana

50

44

7,0

9,2

9

Sofyan

53

48

7,1

9,3

10

Ushnaviya

20

20

6,6

8,7

11

Urmiya

75

63

7,2

9,4

12

Mughan

130

100

7.4

9.7

13

Zanjan

120

100

7.4

9.7

14

Ipak

120

100

7.4

9.7

15

Harzavil

180

80

7,3

9,6

 

 

 

 

Table 2. Destructive Earthquakes  in the region of Azerbaijan  

 

No

Fault Name

Region

Earthquake Date

1

 

 

North Tabriz

 

 

Tabriz

634,694,746,834,849,858,868,949,1020,1041,1042,1273,

1314,1441,1459,1550,1572,1633,1640,1641,1649,1650,

1657,1664,1668,1717,1721,1727,1755,1774,1780,1781,1791,

1803,1812,1819,1820,1823,1831,1843,1870,1874,1883,1894

 

2

Aghri

Maku

200B.C ,1319,1622,1659,1696,1783,1840,1966,1966,1968,1976

3

Zangazor

Zangazor

735,906,1308,1406,1931,1965

4

Zangazor

Iravan

851,858,869,1669,1716,1872

5

Aghri

Dovin

863,893

6

Neor

Ardabil

893,894,1846,1862,1996

7

Pasva

Sardasht

1135,1970

8

Ganja

Ganja

1139,1872

9

N.Tabriz

Sarab

1304,1567,1593,1717,1924

10

N.Tabriz

Miyana

1621,1879

11

Van

Van

1648,1715

12

Mishov

Marand

1780

13

Mishov

Tasuj

1808,1819,1857

14

Var

Khoy

1808,1829,1843,1896,1900,1970

15

Zangazor

Julfa

1812

16

Garabagh

Garabagh

1824

17

Astara

Astara

1832,1840

18

Salmas, Derik

Salmas

1837,1930

19

Shamakhi

Shamakhi

1859,1902

20

Harzavil

Tarem

1990

21

Khakhal

Khalkhal

1895,1896

figure 1. Seismotectonic map of Azerbaijan (Gheitanchi et al 2004)

 

References:

Ambersayes, N.N. and Melvil,C.P., 1982, A History of Persian Earthquakes , Cambridge University Press, 219p.

Barbarian. M. 1976, Salmas earthquake, Iran Gs Report No 39

Barbarian. M. 1976 Contribution to the Seismotectonies of Iran (part IV), Iran Gs Report No 40

Barbarian. M. Tchalenco. J.S.1976 Field study and documentation of The 1930 Salmas earthquake, Iran Gs no 49 P 271- 342

Barbarian. M. 1976 Macro seismic epicenters of destructive and damaging earthquakes in Iran (1900-1976). Iran Gs No 39

Gheitanchi, M.r., Mirzaei.N. Bayramnajad.A., Pormohammad.B., Farazmand.A., 2004, Pattern of Seismicity in Northwest Iran, Revealed from Local Seismic Network, Geoscınenses, vol.11 no.49-50

Malekzadeh, T., 1998, Azerbaijan Earthquakes. MS Thesis. Tehran , Islamic Azad university, North Tehran branch



[1] Tel: 0098 914 446 9810

Islamic Azad University- Ahar Branch

t-malekzadeh@iau-ahar.ac.ir

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۳۴
توحید ملک زاده دیلمقانی

زلزله بزرگ اردیبهشت 1309 سلماس و براورد خسارات وارده بر بنا های باستانی منطقه آذربایجان

 

         دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی

        

           1. زلزله بزرگ سال 1309 سلماس

         1930م (6مه )(سلماس): روز سه شنبه 16 اردیبهشت 1309 هـ .ش زلزله ای که بزرگی آن را 5/5= M درجه برآورد کرده اند سلماس را در ساعت 10صبح تکان داده و باعث خرابی چند دکان و خانه شده تقریباً پانزده نفر تلف شدند و قسمتی از اهالی شهر را تخلیه کردند. روستاهای هفتوان، کوچه میش و کلشان تخریب شدند در هفتوان، چند خانه به کلی فرو ریخته و یک زن با یک کودک زیر آوار ماندند در کوچه میش و کلشان تقریباً تمام خانه ها تخریب و در هر کدام یک نفر کشته شدند. در روستاهای دیگر سلماس آسیب ها کمتر بود مثلاً در کهنه شهر، پته‎وئر(Pata ver ) سارنا، پیه جوک (Payajuk) چند خانه فروریخت و بیشتر آنها ترک خوردند در دیگر روستاها نظیر محلم، اؤله ، خسروا، دیریش و مغانجوق بیشتر خانه ها ترک خوردند. کمی دورتر از رو مرکز زلزله که آن را بربریان (1977) و بولتن مؤسسه ژئو فیزیک 15/38 درجه شمالی و 75/44 درجه شرقی (منطقه تمر، شورگل) برآورد کرده اند. در روستاهای حبشی، اختاخانا، یوشانلو، خان تختی، عیان و سنجی تنها چند دیوار ترک خوردند. این زلزله که در حقیقت پیش لرزه اصلی زلزله مهیب سلماس بود این اثر را داشت تا به مردم سلماس و روستا های اطراف هشدار ترک خانه ها را بدهد و بدینسان جان خود را از زلزله های احتمالی نجات دهند در این میان نقش فرمانده سرباز خانه سلماس چشمگیر بود. فرمانده پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابیدن در زیر سقف سنگین خانه‎ها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آماده باش در خارج پادگان نگه داشته بود که آمادگی و کمک این سربازان در فردای آنروز قابل تقدیر بود.( ملک زاده،1378 و 1384و 1383) زلزله در بولتن های مهم زلزله نگاری جهان در ساعت هفت وسه دقیقه و بیست و دو ثانیه به وقت جهانی حدود ساعت ده صبح به وقت محلی ثبت شده است. پانزده ساعت بعد در نیمه شب همانروز زلزله ای با قدرت خیلی بیشتر از اثر این زلزله سلماس را بکلی تخریب کرد.

         2. 1930 م(7مه)(سلماس): این زلزله که بزرگی آن را بربریان (1974) 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M برآورد کرده است یکی از مخربترین زلزله‎های آذربایجان و شاید منطقه خاورمیانه می باشد بطوریکه  سال 1930در تاریخ زلزله شناسی بنام 1930سلماس ثبت شده است. پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در ان واحد موجب تخریب کامل دیلمقان dilmgan  و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد.

        اطلاعات دقیق از شمار کشته ها و تخریب روستاها بدین قرار است:

  • قلعه سر (79 خانوار، دو کشته )
  • هفتوان (540خانوار، چهارکشته)
  • خسروآ (280خانوار، سی وچهار کشته، 150گاو تلف)
  • ملحم (330خانوار،چهل وهشت کشته، 264 گاو تلف)
  • پته وئر (114 خانوار، یازده کشته )
  • پیه جوک (130خانوار، سه کشته)
  • ساورا (626 خانوار، یکصدو پنجاه و یک کشته، هزار گوسفند ویکصدو پنجاه گاو تلف)
  • آختاخانا (تخریب کامل با چهار کشته)
  • علی بولاغی (تخریب کامل، بدون کشته)
  • آق بزره (پنجاه درصد تخریب، یک کشته)
  • آق زیارت (110خانوار، ده دصد تخریب، بدون کشته)
  • آشناک (120خانوار، تخریب کامل، بیست و هفت کشته)
  • اصلانیک (110خانوار، تخریب با بیست و یک کشته)
  • عیان (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با دوازده کشته)
  • بلقه زان (پنجاه خانوار، ده درصد تخریب بدون کشته)
  • بردیان (با اندکی تخریب)
  • بوروشقالان (40خانوار، تخریب با چهار کشته)
  • بوستاک آوار (بدون تخریب)
  • چارستون (200خانوار، شش درصد تخریب بدون کشته)
  • چهریق (120خانوار، هفتاد و پنج درصد تخریب با چهار کشته)
  • چیچک (270خانوار، پنجاه درصد تخریب با پانزده کشته)
  • دئریک (180خانوار، کلاًتخریب با بیست و پنج کشته)
  • دیلمقان (18هزار خانوار، تماماً تخریب با یکهزار و صد کشته)
  • دیریش (390خانوار، با دو کشته)
  • گبرآوا (140خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)
  • قره باغ (2400خانوار، سی درصد تخریب سه نفر کشته)
  • قره قشلاق (1650خانوار، تخریب جزئی بدون تلفات)
  • قیزیل جا (420خانوار، تخریب با سه کشته)
  • قیزیل کندی (40خانوار، پنجاه درصد تخریب با یک کشته)
  • گوبه (120خانوار، بیست و پنج در صد تخریب بدون کشته)
  • قولان (90خانوار، بعضی خانه ها خراب بدون کشته)
  • گوزیک (تماماً تخریب)
  • هفتوان (540خانوار، تخریب با چهار کشته)
  • حاجی عفان (90خانوار بدون تخریب)
  • خانیک (تخریب کامل با دو کشته)
  • هوده‎ر (360خانوار، تماماً تخریب بدون کشته)
  • کهریز (50خانوار، تخریب با یک کشته)
  • کانیان (600خانوار، تخریب جزئی بدون کشته)
  • خان تختی (180خانوار، تخریب بدون کشته)
  • کوزه‎ره‎ش (تخریب کامل با سی وپنج کشته)
  • کهنه شهر (2290خانوار، تخریب کامل با سیصد و هفتادکشته)
  • مین گؤل (120خانوار، پنج درصد تخریب با دو کشته)
  • نظر آوا (130خانوار، تماماً تخریب با سی کشته)
  • سیلاب (600خانوار، تخریب جزئی با یک کشته)
  • سارمان آوا (170خانوار، قسمتی خراب با هشت کشته)
  • سنجی (120 خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)
  • شورگؤل (330خانوار، سی درصد تخریب بدون کشته)
  • صوفی آباد (60خانوار، تخریب با یازده کشته)
  • اوله (1200خانوار، تماماً تخریب با دوازده کشته)
  • وردان (480خانوار، تخریب با بیست وپنج کشته)
  • ینگی جی (110خانوار، تماماًتخریب با هیجده کشته)
  • زین دشت (تقریباً تخریب )
  • گولادر (30خانوار، تخریب کامل با شش کشته)
  • گول اوزان (تماماً تخریب)
  • حبشی (690خانوار، تخریب با دو کشته)
  • هبلران (90خانوار، تخریب با سی وپنج کشته)
  • حمزه کندی (330خانوار، تخریب کامل با شانزده کشته)
  • حق وئران (تخریب کامل)
  • ایستی سو (تخریب جزئی بدون کشته)
  • کل آشان (180خانوار، تخریب با نوزده کشته)
  • کشکاویچ (120خانوار، با پانزده درصد تخریب، دو کشته)
  • خورخورا (40خانوار، تخریب با دو کشته)
  • لشکیران (120خانوار، تخریب بدون کشته)
  • ممقان (600خانوار، تخریب با هشتاد و پنج کشته)
  • مغانجوق (1800 خانوار، تماماً تخریب با هفتاد و پنج کشته)
  • صدقیان (1050خانوار، تماماً تخریب با شصت کشته)
  • سرای ملک (960 خانوار تماماً تخریب با هشتاد و دو کشته)
  • سارنا (180خانوار، تخریب با هیجده کشته)
  • شیدان (90خانوار، تماماً تخریب با بیست ویک کشته)
  • سلطان احمد (1200خانوار، بیست درصد تخریب بدون کشته)
  • تمر (660خانوار، تماماً تخریب با پنجاه و دو کشته)
  • اوربان (390خانوار، تقریباً تخریب بدون کشته)
  • یوشانلو (420خانوار، تخریب بدون کشته)
  • زئوه‎جیک (240خانوار، تخریب با ده کشته)
  • زولا (70خانوار، تخریب با سه کشته)( بربریان 1976)

        پس از این زلزله وحشتناک یک عده تقریباً سیصد نفری که در زیر آوارهای شهر مانده بودند در نتیجه مجاهدت سربازان سلماس از زیر خاک بیرون آورده شده و در مریضخانه‎های موقت ارتش که به وسیله چادرهایی تهیه شده بود تحت معالجه قرار گرفتند. نان وغذا به وسیله اتومبیل های امداد از نقاط دیگر آذربایجان به سلماس حمل و وسایل آسودگی اهالی و مجروحین کاملاً فراهم شد. منصور والی وقت آذربایجان و سرتیپ حسن خان مقدم (ظفرالدوله) فرمانده لشکر شمالغرب و چند نفر از رؤسا برای بازدید نقاط زلزله زده از تبریز وارد سلماس شدند و وجوه زیادی از طرف دولت و شیر وخورشید سرخ (هلال احمر فعلی) بین زلزله زدگان تقسیم گردید. در اورمیه نیز پس از دریافت خبر زلزله در سلماس و تخریب کامل سلماس فوراً هیئت مؤسسه شیر و خورشید سرخ (سابق ) اورمیه تشکیل و موضوع کمک و مساعده به زلزله زدگان سلماس مطرح و بلافاصله آقای حاج امیر نظمی افشار از اعضاء پیشقدم در امور خیریه و عضو جمعیت مزبور با آقای دکتر علی احمدخان مقادیری دارو و سایر مایحتاج لازم را برداشته برای معاینه و معلجه مجروحین به سلماس عزیمت کردند. دکتر امیر اعلم رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ (سابق) مرکز و پزشک مخصوص دربار به اورمیه رفته و از آنجا وارد سلماس شده و همراه با دو پزشک همراهی به معالجه مردم پرداختند.      ( ملک زاده، 1383)دکتر حسینقلی صفی زاده فارغ التحصیل پزشکی از روسیه که اصلاً از اهالی قره باغ آذربایجان بوده و در اثر حمله ارامنه به قریه عربلرماکو آمده بود (1297ش) و در سال 1302 شمسی با درجه سرگردی در خدمت ارتش بود، در آن زلزله وحشتناک به معالجه زلزله زدگان پرداخت. نجات یافتگان بعدها شرح می دادند که دکتر بی آنکه وقت استراحت داشته باشد خوراک خود را در دستمالی می پیچد و روزها پی در پی مشغول معالجه زخمی ها می شد. اتفاقاً روزی پس از سه روز بی خوابی در اتاق پشت میزش به خواب می رود و در همان حال خواب، زلزله دیکری رخ می دهد و دیوارهای اتاق فرو ریخته و دکتر زیر سقف می ماند. او را پس از هشت ساعت زنده ولی مجروح از زیر خاک در می آورند.

        جهانگردی بنام «اوون تویدی» که در آن زمان در تبریز به سر می‎برد اوضاع تبریز را در سفرنامه خود شرح می دهد:« از مدت اقامتمان در تبریز خاطره های بزرگ ولی غیرمنتظره و ناخوشایند هم داریم و آن این است که یکروز داشتیم با کنسول انگلیس و خانمش ـ که بعلت میهمان نوازی آنان در سراسر اقامتمان های در آن شهر به ما بسیار خوش گذشت ـ ناهار می خوردیم. درست هنگامی که به خوردن ولووانت نوعی پیش غذا مشغول شدیم ناگهان شهر با یک زلزله شدید تکان خورد که بیش از یک دقیقه طول نکشید و بسیار هراس انگیز بود. همه یکباره از روی صندلی هایمان جستیم که به بیرون فرار کنیم ولی برای مدت شاید ده ثانیه پنجره ای که رو به باغ بود بسته شد و هر کاری کردیم نتوانستیم آنرا باز کنیم و من در آن لحظه نومیدانه با تمام وجودم هراس را حس کردم، ساختمان کنسولگری می جنبید و اینسو آنسو می رفت و من مانند عکس هایی که به دیوار آویزان بودند، خالی بودن زیر پایمان را احساس می کردم. شاید بیش از یک ربع ساعت نشد که دوباره خوردن ناهار را از سر گرفتیم و من برای نخستین بار حس کردم که غذای به آن خوبی دیگر در دهانم مزه ندارد. هنگامی که دوباره هیجانهای این پیشامد در گفتگو بودیم، خبر رسید که زلزله باعث ویرانی یکی از کوچه های داخلی بازار شده و هشت تن زیر دیوار و آوار مانده کشته شده اند.» در تبریز اکثر سیم های برق قطع و آب حوض ها جهید. در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب دریاچه اورمیه باعث صدمه به کشتی ها و اداره کشتیرانی شده و روز چهارشنبه گروهی از مردم وحشتزده سلماس برای اطلاع دادن این واقعه به تبریز و کمک خواستن از مقامات با پای پیاده و دوان دوان از کرانه دریاچه اورمیه خود را به شرفخانه رسانده بودند. چون همه سیمهای تلفن و تلگراف سلماس و تبریز قطع شده بودند.( ملک زاده ، 1383)

        پس از زلزله در 10کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار هیجده درجه بوجود آمد که در سلماس زلزله بولاغی (چشمه زلزله) نامیده شد. این چشمه بعدها پس از زلزله ها مخصوصاً زلزله 22 ژوئن 1973 سلماس رنگ گل به خود گرفت. در نتیجه این زلزله سطح ایستابی منطقه موقتاً بالا رفته و مناطق پست را آب فرا گرفت اما به زودی به سطح پیشین خود فرو نشست. آب دریاچه که خیلی پایین رفته بود به تدریج بالا آمد و زمین لغزشهای متعدد در دره سلماس و در شیبهای لشکران و سایر مناطق رخ داد که ریزش تپه های باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه قابل ملاحضه بود. امبرسیز(1982) شعاع تخریب زلزله را 23 کیلومتر و شعاع احساس را350 کیلومتر برآورد کرده است یعنی این زلزله در بغداد و تفلیس احساس شده است.

        این زلزله گسلشی همراه بود که هنوز هم قابل مشاهده است و می توان آنرا بر روی زمین به گونه ای ناپیوسته در طول حدود شانزده کیلومتر از شمالغرب شورگؤل (shor gol) تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در بیشتر مسیر آن که دارای گرای 300درجه است می توان درباره جهت جنبش واقعی گسل جنوب سلماس داوری کرد که راستگرد است اما بجز در دو نقطه جابجایی افقی راستگرد یک و 4 متری قابل اندازه گیری است. مقدار جنبش را نمی توان تعیین کرد.  بین شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچای، طرف شمالشرقی شکستگی گسله پایین افتاده است. مقدار جابجایی قائم متغیر است و در برخی جاها افت ظاهری به 4 تا6 متر می رسد. اثر گسیختگی پس از کهنه شهر دیگر قابل مشاهده نیست با این همه اطلاعات محلی دلالت بر آن دارد که این اثر در طول شش تادوازده کیلومتر دیگر در همان راستا در طول کناره جنوبغرب دوشوان چای ادامه داشته است.( بربریان، 1976)  در شمالغرب دئریک، شکستگی گسله دیگری را در سنگ و آبرفت میتوان دید که در طول حدود سه کیلومتر با گرای 50تا 60 درجه کشیده شده و طرف غرب آن پایین افتاده است. رشته پس لرزه ها در حدود سه ماه ونیم دنباله داشت و بزرگترین پس لرزه در 8 مه (18 اردیبهشت) سبب ریزش در شرفخانه، خوی و قوطور شد. در دشت سلماس نصف روستای شکریازی نابود و چهار نفر کشته شد. این پس لرزه همچنین روستاهای گیوران، میرعمر، راویان و   چالیان در جنوب قوطور را که پیشاپیش در اثر لرزه اصلی ویران شده بود تقریباً به کلی ویران و به      ناحیه ای که در اثر لرزه اصلی زیان شدیدی ندیده بود به سختی آسیب رساند.

         

           3. براورد آسیب زلزله به آثار باستانی آذربایجان

 

         در این زلزله اکثر آثار باستانی سلماس از جمله حصار 4 متری شهر  دیلمقان ، مساجد و بقاع قدیمی و عبادتگاه های مسیحیان، مناره قرون وسطی‎یی میرخاتون در کهنه شهر ، پلهای قدیمی از بین رفت. (جدول 1)

 

 

جدول 1. آثار باستانی تخریب شده در سلماس و آذربایجان

 

ردیف

نام مکان  باستانی

نوع بنا

محل استقرار

تاریخ احداث

درصد تخریب

1

مسجد قانلی مچید

مسجد بنایی سنگی

دیلمقان مرکز ولایت سلماس

اوایل قرن دوازده قمری

100%

2

مسجد آغا مچید

مسجد بنایی سنگی

دیلمقان مرکز ولایت سلماس

اوایل قرن دوازده قمری

100%

3

تکیه روشنعلی شاه افندی

بنای بنایی

دیلمقان مرکز ولایت سلماس

اوایل قرن سیزدهم

100%

4

مقبره میره خاتون

 

برج سنگی

کهنه شهر

اوایل قرن ففتم

100%

5

کلیسای هفتوان

کلیسای سنگی

روستای هفتوان سلماس

دوره صفویه

60%

6

کلیسای خسروا

کلیسای سنگی

روستای خسروای سلماس

دوره صفویه

60%

7

کلیسای دیریش

کلیسای سنگی

روستای دیریش سلماس

قاجار

60%

8

کلیسای آقتاخانا

کلیسای سنگی

روستای آفتاخانی سلماس

قاجار

60%

9

کلیسای قیزیلجا

کلیسای سنگی

روستای قیزیلجای سلماس

قاجار

60%

 

 

 

 

 

 

60%

قاجار

روستای دئریک سلماس

کلیسای سنگی

کلیسای دئریک

10

100%

-

100 روستای سلماس

مساجد بنایی

مساجد 100 روستای سلماس

11

100%

اواخر افشاریه

دیلمقان مرکز ولایت سلماس

دیوار 4 متری گلی با سنگ

دیواره حصار شهر دیلمقان

12

آسیب اندک ولی تخریب در طول تاریخ

3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان

کوهستانهای سلماس

قلعه سنگی در بالای کوه

قلعه اورارتوئی زینجیر قالا

13

آسیب اندک ولی تخریب در طول تاریخ

3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان

کوهستانهای سلماس

قلعه سنگی در بالای کوه

قلعه اورارتوئی هؤده ر و قارنی یاریخ

14

بدون آسیب

3000 سال قبل دوران اورارتوئی در آذربایجان

کوهستانهای سلماس

قلعه سنگی در بالای کوه

دخمه های سنگی  هوده ر و قارنی یایخ و زینجیر قالا

15

بدون آسیب

اوایل دوره ساسانی

کوهستانهای سلماس

حجاری در کوه

کتیبه باستانی خان تختی

16

آسیب 80%

اوایل قاجار

دشت سلماس، روستای قره قشلاق

کاروانسرای با دیوار گلین

کاروانسرای روستای قره قشلاق

17

آسیب 100%

اوایل قاجار

دشت سلماس

شهر

تخریب شهر های دیلمقان و کهنه شهر

18

بدون آسیب جدی

-

آذربایجان

بنا های باستانی

بناهای باستانی خوی و اورمیه و وان ترکیه و شرفخانه

19

         

         

        پس از استقرار آرامش در سلماس، شهر جدیدی در یک کیلومتری دیلمقان ـ در محل فعلی شهر سلماس با نقشه صحیح شهر سازی و مهندسی و به صورت شطرنجی مهندس اسدالله خاورزمین احداث و به هر یک از اهالی شهر ویران شده سلماس قطعه زمین مناسبی جهت خانه سازی و اسکان داده شد. از ویرانه های سلماس امروزه چیزی باقی نمانده است، بجز پایه دیوارهای مسجد آقا«آقامچیدی» و سنگهای منشوری شکل ستونهای مسجد که جای دارد محل این آثار توسط میراث فرهنگی حصار کشی شده و بعنوان یادگاری از زلزله مشهور و ویرانگر 1930م سلماس برای آیندگان جهت عبرت و برنامه ریزی اصولی جهت تلاش برای بسط دانش زلزله شناسی و مهندسی زلزله در منطقه استفاده گردد.

         

           4. نتایج و بحث:

 

        زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس جزو یکی از مخربترین زلزله های منطقه آذربایجان محسوب می گردد. این زلزله پانزده ساعت پس از پیش لرزه سلماس در نیمه‎شب سه‎شنبه یا در حقیقت بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزله اصلی در آن واحد موجب تخریب کامل دیلمقان و حدود شصت روستا در دشت سلماس و مناطق حاشیه آن شد. دامنه آسیب‎ها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشته شدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. در این مقاله به بررسی درجه تخریب آثار باستانی در منطقه سلماس پرداخته شد. درمنطقه سلماس به سبب نا امی های پس از دوران صفویه آثار باستانس جدی و قابل تامل وجود نداشته و اگر اثری موجود بوده پس از دوره قاجاریه بوده که آن هم در حوادث پس از جنگ اول جهانی تقریبا نابود شد. بررسی آثار باقیمانده باستانی در سلماس نشان می دهد آثار موجود در کوهستان نظیر قلاع باستانی و دخمه های اورارتوئی و یا بنا هائی که به نوعی در ساختمانشان سنگ می باشد از استحکام نسبتا مناسبی در برابر زلزله بزرگ 2/7 درجه سلماس داشته اند. بر اساس این مطالعه کل آثار خشتی و گلی منطقه از بین رفته اند.

        منابع

امبرسیز.ن.ن.وملویل.چ.پ.،1370، تاریخ زمین لرزه های ایران، ترجمه: رده، 1. ناشر آگاه، تهران

  • بربریان.م.،قریشی.م.،1366، پژوهش و بررسی لرزه زمین ساخت کاربردی، خطر زمین لرزه، گسلش در گستره دریاچه تکتونیکی اورمیه، سازمان زمین شناسی کشور، شماره گزارش؟
  • سیاهپوش.م. ت.، 1370، پیدایش تمدن در آذربایجان، انتشارات قومس، تهران
  • شاه پسندزاده. م و، زارع.، 1374، بررسی مقدماتی لرزه خیزی، لرزه زمین ساخت و خطر زمین لرزه،گسلش در پهنه استان آذربایجان     شرقی، مؤسسه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، تهران
  • شهرابی. م.، 1373، شرح نقشه زمین شناسی چهارگوش اورمیه به مقیاس 1:250000، سازمان زمین شناسی کشور، تهران
  • ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1378 ، سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان، مولف، سلماس
  • ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1383 ، زلزله بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس، مولف، سلماس
  • ملک زاده دیلمقانی، توحید، 1384 ، تاریخ ده هزار ساله سلماس و غرب آذربایجان، ائلدار ، تبریز
  • Berberian. M. 1976 Salmas earthquake, Gs Report No 39
  • Berberian. M. 1976 Contribution To The Seismotectonies of Iran (part IV) No 40 Gs
  • Berberian. M. Tchalenco. J.S.1976 Field study and documention of The 1930 Salmas earthquake Gs no 49 P 271- 342
  • Berberian. M. 1976 Macroseismic epicenteres of destructive and damaging earthquakes in Iran(1900_1976).Gs No 39

 



 

۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۸
توحید ملک زاده دیلمقانی