دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی
tohidmelikzade@yahoo.com
از اواسط قرن نوزدهم ارامنه فعالیت شدیدی برای استقلال از عثمانیو اذربایجان و سپس اجرای نقشه ارمنستان بزرگ از دریای خزر تا دریای مدیترانه را آغاز کردند و بالاخره در سال 1918( جنگ جهانی اول ) موفق به تشکیل دولت ارمنستان دراراضی اشغالی آذربایجان ( ولایت ایروان و گؤی چای ) شدند . از آنجایی که فعالیت ارامنه منحصر به اراضی عثمانی نبود و ارامنه از سلماس به عنوان پل ارتباطی روسیه به عثمانی استفاده می کردند سلماس و کلا غرب آذربایجان ازتحریکات زیر زمینی ارامنه کنار نماند و آرشیوهای دولت عثمانی از اواسط قرن نوزدهم بر روی ارامنه و خصوصاً تحرکات آنان در آذربایجان و روستاهای مرزی با عثمانی متمرکز شد .
فعالیتهای تشکیلاتی ارامنه برای فعالیتهای تروریستی از سال 1860 تشدید شد و در مکانهای مختلف تحت عناوین متفاوت جمعیتهای مختلف برای کسب استقلال از عثمانی و روسیه تشکیل شد . جمعیت آرارات در وان و نواحی اطراف آن فعالیت داشت که سلماس و اورمیه نیز جزو حوزه نفوذ این جمعیت بود . پس از جمعیت آرارات جمعیتهای دوستداران معارف ، شرقی ، کیلیمکیه با هم متحد شده و جمعیت متحد ارمنی را تشکیل دادند . این جمعیت منابع مالی خود را از ثروتمندان ارمنی و راهزنهای مختلف در گوشه و کنار عثمانی تامین می کرد . از جمله اقدامات این مرکز ، تاسیس یک مکتب ارمنی در وان و متشکل کردن ارامنه آذربایجان برای کمک به ارمنه عثمانی و ایجاد پایگاهی برای ارسال اسلحه و مهمات در روستای دئریک سلماس بود .
روستای دئریک سلماس مرکز تروریستهای ارمنی
با تشکیل جمعیت ناسیونالیست داشناک درسال 1890 و ارسال منظم اسلحه از طریق روسیه – سلماس (دئریک) – وان (عثمانی) به تدریج عثمانی به آشوب کشیده شد و اشوبها و عصیانهای زیر یکی پس از دیگری در عثمانی به وقوع پیوست :
20 زوئن 1890 عصیان ارزروم (1269 شمسی)
ژوئیه 1890 تظاهرات در قوم قاپی
93 – 1892 – نا آرامیهای مرزیفون ، قیصریه و یوزقات
1894 اولین ناآرمیهای سامسون
18 سپتامبر 1895 نمایش در برابر باب عالی در استانبول
1895 عصیان در زیتون
1 ژوئن 1896 عصیان در وان
14 اوت دومین تعرض در سامسون
21 ژوئیه 1906 ، ترور سلطان عبد الحمید در ییلدیز ، استانبول[1].
اقدامات میسیونهای مسیحی در آذربایجان
درآذربایجان نیز سناریو به شکل دیگری طرحریزی می شد آنهم نه با اقدامات انقلابی بلکه به کمک میسیونهای خارجی . بطوریکه انواع و اقسام مبلغین مسیحیت از انگلیس وآمریکا تا فرانسه و روس و سوئیس و غیره به آذربایجان امده و اقداماتی نظیر تاسیس مدرسه و کلیسا و حتی آموزشگاههای پزشکی انجام دادند که در نگاه نخست جز اقدامات مثبت چیز دیگری دیده نمی شد ولی به تدریج با وقع جنگ جهانی اول پرده از چهره کریه این میسیونها برداشته شد ، میسیونها درسال 1886 مدرسه ای در هفتوان سلماس و تعداد 5 باب دیگر درسالهای 1882 تا 1892 تاسیس کردند .
در همان سالها بیمارستانی در اورمیه احداث نموده در تبریز نیز کلیسایی انجیلی را بنا نهادند .
همزمان باسلماس در مناطق شرقی عثمانی نیز میسیونها بی سرو صدا اقداماتی انجام می دادند مثلاً در سال 1872 در وان میسیون آمریکایی و میسیون دومینیکن فرانسه افتتاح شد .
یکی از عجیبترین اقدامات برای انجام اعمال تروریستی ارامنه در سلماس متمرکز بود . ارامنه پی از متشکل شدن در زیر جمعیت داشناک ، مسیر تفلیس – ایروان – جلفا – سلماس – وان را برای ارسال اسلحه و مهمات بوجود آوردند . اینان پس از عبوراز جلفا با عناوین و لباس مبدل بصورت معلم ، زوار و تجار وارد آذربایجان می شد وبه تشکیل و اشاعه انقلاب می پرداختند و تدارک دخول به مرز و خاک عثمانی را می دیدند . ازجمله نخستین سازمان دهندگان داشناک در ایران میتوان تیگران استپانیان Tigran Stepanian را نام برد که از اعضای سابق گروه دروشاک بود . وی وارد تبریز شد وبه سال 1891 کارخانه اسلحه سازی کوچکی به نام « کارخانه مرکزی مهمات» تاسیس کرد . ازطن کارخانه اسلحه سازی سعباتی در غالب بخش های ارمنی نشین تبریز دایر کرد و صرفاً به مونتاژ اسلحه پرداخت . افراد خبره ای که در قبلاً در کارخانجات اسلح سازی تولا در روسیه کار کرده و تجربه اندوخته بودند در این کارخانه فعالیت می کردند . قطعات مورد نیاز از روسیه وارد و آنگاه در تبریز به سوار کردن قطعات پرداخته و به قوای چریکی می رسانیدند و یا به عثمانی حمل می کردند . یکی از مواضع مهم انقلابیون ارمنی در بدو ورود به خاک عثمانی صومعه دریک بود . این صومعه که سالیان متمادی از حیض انتفاع افتاده بود دراوائل دهه نود 1890 به علت موقعیت سوق الجیشی نطامی خود جلب توجه کرد . باگرات وارداپتن تاواکلیان که انقلابیون ارمنی او رابه نام زکی می شناختند شبان ان دیر شده و عملیات نظامی را با امور دینی در آمیخت . در زمان شبانی و صومعه دئریک به کمک ارمنیان و داشناکها مرمت و به عنوان یک موضع و قورخانه مورد استفاده قرار گرفت . اهمیت سوق الجیشی صومعه از نظر دولت عثمانی پوشیده نبود در 21 ژوئیه 1894 دولت عثمانی به دئریک حمله کرد . داشناکها آشوریها را نیز به حمایت خود جلب می کردند[2] .
عملیات عثمانی و رد وبدل کردن اعتراض آمیز از سوی عثمانی به دربار قاجار ، اهمیت اقدامات ارامنه را برای عثمانی ها به نمایش می گذارد . شان اول کانتارجی Şenol Kantaraci مسیر عبور دانشاق ها را از آذربایجان به عثمانی – اینگونه می نویسد :
1 – اورین داغ ( از قله های خوی ) – گیره باران داغ - آختا خانه و سپس آرکاو داغ و وان در 5 روز
2 – قلعه سر( از روستاهای سلماس ) – هفتوان – دوشوان دره سی- قاراحیصار- عبدالله آغلی – کشیش گول – مرتع سلطان- ائریک داغ – وان .4 روز
3- ایروان- روستای پیه جوک سلماس- قره دره – یزیدی دره ولی – عیسی بی – قوزلو جان – وان در 4 روز[3]
در این باره کنسول عثمانی در تبریز در گزارشی به وزارت خارجه عثمانی می نویسد :
(( تبریز فرانسا کونسولوسونون «ایران ائرمنستان» آدیلا یازدیغی و آوروپا قزئت لرینده ن بیرینه گوند ه ردیکی مقانین آوزه ئتی : آذربایجان دا بولونان ائرمنی لرین نفوسو /-14000 ایران داکی توپلام ائرمنی نفوسو ایسه 000/45 ی گئچمز . ائرمنی اخلاقی دورومونو بیلمه ین آوروپا یالنیز خیرستیان لیق لارینی دقته آلیپ ظلم آلتیندا اولدوقلاری ظن ایله اوزلرینی توتماقدادیر لار . ایران ائرمنی لری شاهین ان موتلو تبعا سیندن دیرلار . دینی سربستی لری واردیر ، عسگر لیک ده ن معاف دیرلار . زراعت له اوغراشماز لارسا وئرگی وئرمزلر . بونا دئولتین علیهینه ترتیب لر قورورلار .فسادین مرکزی «سلماس» دیر . بورادا بطر اختلال کمیته سی واردیر . کیتاب سئو ه ن لر ده رنگی آدی التیندا بیر کمیته باغیمیز بیر ائرمنستان تخیل ائتمک ده دیر . عثمانلی دئولتینده چیخان عصیان لاردان بری بیر چوق ائرمنی ، سلماسا گلمیش دیر .
بونلار ائرمنی روس ائرمنی لرینین فقیر قیسمندن دیلار . گنج دیرلر . کوی کوی دولاشاراق اختلال پروپاقانداسی یاپماق دادیرلار . پاپاز لار داهی باغیش توپلاماق دادیرلار . قوتولوش گونونون یاخین لاشماقتا اولدوغونو آچیقجا سویلمک ده دیرلر . بونلارین ییسه جک و سلاح احتیاج لاری ساغلانیر .
راهبلرین غیرتی ایله اهالی ده وطن سئورلیک حسی اویانینجا بو آسیا لهستانینی ارالاریندا پایلاشمیش اولان اوچ دئولتین بویوندورغوندان چیخواقدان بحث ائدیلمه یه باشلانمیشدیر . شیمدی غایه اسکی ائرمنیستان شاهلیغی ین سیلسیله سی اورمیه گولو ، دجله نهری نین باتی قیسمی و کوچوک زاب سویو آراسینداکی توپراغی قاپسیاجاق اوراتی نین اسکی باش شهری توشپا(وان) ایله تفلیس – موش – اورمیه و هونی شهر لریند ه ن عثمانلی دئولتی و ایان ین ضررینه اولاراق تشکل ائده جک و باشلاناجاق اختلال هم روحانی هم ده سیاسی بیر ماهیت آلاجاغیندان ائرمنی کاتوقیکوسونون اوتوردوغوئیر اولان ائچمیازین ده داخیل ائریوان و ارزروم شهر لرینه قده ر گئنیش له یه جکدیر . سلماس اختلال کمیته سی بیر کومپلو ایله مئکی تاریستلرین باش راهیبی نی اولدورموشدور . سلماس دا روس نفوذو یوق گیبیدیر . روسلار ائرمنی کرال لیغینین آراراتین گونئی ینده انجاق کندی حیمایه لرینده قورولا بیله چگینی ، بو کیرال لیغین قورولماسی عثمانلی دئولتی ایله ایران اوچون بویوک بیر ضربه اولاجاغینی و بو حکومتی قوزئی جهتینده آرارات ایلری سینه گوتورو لمه سینی یاساقلایا بیله جک قووته مالیک اولدوق لارینی بیلییرلر . ایران لا عثمانلی اری قورتاراجاق شیء ائرمنی آرسینداکی بولونمه دیر . بو گون لرده بیر آیاقلانما چیخا بیلیر . هر گون روسیادان بیر چوق ائرمنی و کمیـه لره پارا گلمک ده دیر . ( 14 شباط 1892[4])
در سند دیگر از ولایت بیتلیس به باب عالی استانبول از اجتماع ارامنه در خوی و سلماس سخن رفته که هزینه این جمعیت ارامنه از شهر تفلیس و کمیته های ارمنی آنجا تامین می گردد[5] .
در سند دیگر از وزارت خارجه عثامنی ،تجمع ارامنه در خوی و سلماس و قتل کشیش عثمانی توسط ارامنه انقلابی در سلماس پروتست شده و دستورات لازم به سفارت خانه و شهبندرهای عثمانی در سلماس و اورمیه و تبریز داده شده است.[6]
در 31 تموز (ژوئیه) 1889 از عساکر رضاپاشا به صدراعظم کامیل گزارشی مبنی بر اینکه در سلماس بیش از 2000 قبضه (تفنگ سورمه لی) بین ارامنه توزیع شده و بسیاری ازارامنه سواره به حدود حکاری عثمانی وارد شده اند ارسال شد[7] .
تجمع بیش از ده هزار ارمنی در سلماس
در سند دیگر از تجمع بیش از ده هزار ارمنی در سلماس سخن به میان آمده است .
« سلماس ائرمنی لرنین بیر شیپ اون مین نفوس قدر بیر جمعیت تشکیل ائتدیکلری و فرصت بولولاریسه حدود خاقانی یه تجاوز ائده جکلری خوی وس لماس شهبندر لیک لرینده ن بیلدیر یلیدیگیینده ن و روسیادان قیرح اللی کیشی لیک بیر ائرمنی چته سسی نین حدوده تجاوزله قارابولاق کوردونونوتا تسلط ائتمک و بو صورتله بیازیت ده بیؤ قارشی لیق ظهورا گتیرمک فیکرینده بولوندقلاری استخبار ائدیلدیگیینده ن بحث له ولایته اتخاذ اولونان تدابیره
دایر بیر کره ارزروم ولایتی جلیله سیند ه ن الینان تلگرافنامه اوزرینه حانب ولایته وصایای مقتضیه ایفا اولونموش اولماغا تسریعی کمیسیونو ایفاده سیله برای معلومات کیفیت ده مصابرت قیلیندی[8] .
تجمع ارامنه روسیه در سلماس نیز از دید ماموران استخبارات عثمانی در آذربایجان و سلماس به دور نمانده بطوریکه در تاریخ 19 نیسان (آوریل) 1896 گزارشی ازرفت و آمد انقلابیون ارمنی منسوب به خلیفه گری اچمیارین به تبریز و سلماس داریم . در این گزارش مامورین مخفی عثمانی ، ارامنه مشغول تدقیق اراضی مناسب برای اسکان ارامنه موش عثمانی در ماکو هستند . همچنین آنا تصمیم به افتتاح مدرسه ای ارمنی در سلماس هستند[9] )
اقدامات دیپلوماتیکی عثمانی در تهران ادامه داشت . دراین باره سفارت عثمانی به وزارت خارجه چنین می نویسد :
درگیریهای ارامنه با اکراد و مامورین عثمانی تا سال 1317 قمری( 1276 شمسی ادامه داشت :
شماره سند :663
موضوع : زد و خورد ارامنه با شرف بیک در قرا حصار و خیالات تلافی جویانه شرف بیگ
تاریخ : غره ربیع الاول 1317 ه.ق
کارتن :16
پرونده:32/10
راپورت سلماس به وزارت خارجه
از قرار مذکور بیست چهار نفر از ارامنه در محل موسوم به قراحصار جزو ناحیه سرای از داخله عثمانی عبور می کرده اند شرف بیگ معروف شصت سوار از الای حمیدیه برداشته آنها را در کوه فراحصار محاصره نموده ، زد و خورد کرده ، دو نفر از ارامنه و شش نفر از کسان شرف بیگ مقتول شش نفر مجروح شده اند ، ارامنه معلوم نیست کجایی بودند . شب کوه را شرف بیگ و سایر عشایر عثمانی حصار داده صبح دیده اند سوای جنازه دو نفر مقتول کسی نمانده فرار کرده به وان رفته اند می گویند شرف بیگ در خیال تخطی به خاک خوی و سلماس و تلافی به دهات ارامنه را دارد گندم شانزده الی هفده تومان است .
اسمعیل
{حاشیه ، دستخط مظفرالدین شاه :}
جناب اشرف صدراعظم همین امروز این تفصیل را به سفارت کبرای عثمانی اطلاع بدهید که از شرف بیگ جلو گیری نماید .هکذا به ولیعهد و نظام السلطنه تلگراف بشود که سواری و خبری به خوی روانه نمایند هرگاه شرف بیگ بخواهد تخطی نماید نگذارند .
امضاء : مظفرالدین شاه
تحرکات انقلابی ارامنه حدو حصری نداشت و پروژه انان برای تشکیل ارمنستان بزرگ هر روز ابعاد تازه ای می گرفت تا اینکه ارامنه عثمانی به اصطلاح از ظلم عثمانی به تنگ امده و از دولت قاجار تقاضای اسکان درسلماس می نمایند .
که این تقاضا با موافقت شاه روبرو می شوند . شاه غافل در این فرمان می نویسد : هو ، جناب اشرف اتابک اعظم راپپرت ملفوف ملاحظه شد گویا بی ضررباشد و اجازه دهید بیایند در خوی و سلماس رعیتی کرده ، مالیات بدهند
شهر ذی قعهده 1319 مظفرالدین شاه
شماره سند :989
موضوع :مهاجرت ارامنه عثمانی به ایران
نمره :569
تاریخ:24 شوال المکرم 1319 ه.ق
کارتن :27
پرونده :
نامه سفارت ایران از اسلامبول به وزارت امور خارجه
الساعه که مشغول بستن پاکت بود راپرتی از ویس قونسول قارص دایر بر مهاجرت ارامنه رعیت عثمانی ساکنین قارص به ممالک محروسه ایران رسید . چون این مسئله اهمیت دارد و استحضار خاطر مبارک اولیای دولت جاوید آیت لازم بود راپروت معروض را عیناً تقدیم داشت که خاطر مبارک را در این خصوص زودتر به فدوی اطالع بدهید یا تکلیف ارامنه و ویس قونسول قارص در این موقع معین شود ، زیاده امر مبارک است .
اثر مهر مشیر الملک
{حاشیه ، دستخط مظفرالدین شاه:}
هو، جناب اشرف اتابک اعظم راپورت ملفوظ ملاحظه شد گویا بی ضرر باشد و اجازه بدهید بیایند در خوی وسلماس رعیتی کرده ، مالیات بدهند . شهر ذی قعده 1319
امضاء :مظفرالدین شاه
تعداد 42 مکتوب از مکاتبات وزارت خارجه با سفارت عثمانی در باب اسکان ارامنه عثمانی و روسیه در سلماس موجود می باشد[10].
اسکان ارامنه در آذربایجان و ازدیاد نفوس آنان در سلماس و اورمیه
بدین ترتیب جمع کثیری از ارامنه با استفاده از غفلت حکام شهرهای آذربایجان ازمناطق مختلف امپراطوری عثمانی و روسیه وار د آذربایجان شده در سلماس و اورمیه و خوی اسکان یافتند . اینان درابتدای ورود با اغفال حکومت قاجاریه به احداث کلیساها و معابد مسیحی پرداخته و به دستور میسیونرها سنگ مزارهای ارمنی وفات یافته را به شکل بسیار بزرگی تراشیده و قبرستانهای وسیعی به وجود آوردند . بازدید نگارنده از قبرستانهای شهرهای سلماس و اورمیه و خوی نشان می دهد که تاریخ بسیاری از این سنگ قبرها پس از اسکان وسیع و دسته جمعی ارامه در مناطق غربی آذربایجان می باشد.
موضوع دیگر اینکه مسیحیان ارمنی با راهنمایی ارامنه به اروپا وآمریکا مسافرت کرده و سپس ترک تابعیت نموده و به تبعیت دول اروپایی در آمده و سپس به سلماس و اورمیه و خوی آمده و تحت حمایت سفارتخانه های بیگانه به هر اقدامی دست می زدند و حکومت آذربایجان در این مورد کاری نمی توانست بکند . در این باره داریم :
شماره سند :چهل و چهار
فرستنده : کارگزاری اورمیه
گیرنده : وزارت امور خارجه
موضوع : ترک تابعیت اتباع ایرانی پس از مسافرت به امریکا و اثرات ناشی از این امر
تاریخ : 1 دیحجه 1322 ق
تمره :284
چنانکه سابقاً عرض کرده ام و خاطر مبارک مسبوق است بعضی از انصاری تبعه صحیحه دولت علیه ایران از اهالی ارومی وسلماس برای تحصیل علم و صنعت ویا به جهت تجارت به اتازونی می روند و در آنجا پاسپورت تابعیت تحصیل و پس از چندی که به اورمیه و سلماس وطن اصلی خود مراجعت می نمایند ادعای تابعیت امریکا می کنند و ژنرال قونسولگری انگلیس می گوید به موجب دستور العمل سفارت اتازونی مقیم طهران هر کس تذکره تابعیت در دست داشته باشد او را تبعه امریک شناخته و از او حمایت می کنیم و حال آنکه آنهایی که به انگلیس رفته و تحصیل پاسپورت هم کرده اند بعد از مراجعت به ایران آنها را تبعه انگلیس نمی شناشند و از آنها حمایتی ندارند . می گویند فقط این دستورالعمل از سفارت امریک به ما رسیده که آنها را تبعه امریک بشناسیم . این اوقات یکنفر میناس خوکا نام که از اهل کهنه شهر سلماس رعیت ایران که یک وقتی به امریک رفته و مدتهاست در سلماس است کاری پیدا کرده کارگزاران آذربایجان قطع نظشر از تابعیت مشارالیه مستقیماً حکم لازم در آسایش او به حکومت سلماس صادر نموده لیکن رسماً زیر بار تابعیت نرفت این است که از ژنرال قونسولگری در این باب مراسله به کارگزاری مهام خارجه رسیده و عیناً از لحاظ مبارک می گذرد و هر طور در این خصوص امر و مقرر می فرمائید دستخط کنند از همان قرار جواب بنویسد . اگر بنا باشد این قبیل اشخاص به بهانه تحصیل صنعت به آمریک بروند و تحصیل پاسپورت نموده برگردند و خود را تبعه امریک قلم بدهند از آنها خمایت نمایند ، رفته رفته کار مشکل و اولیای دولت به زحمت و درد سر فوق العاده دچار خواهند شد ، اینها همه ملک و علاقه جات دارند .. بالمذاکره مرحمتی فرموده تکلیفی در این خصوص برای کارگزاری معین فرمایید که از همان قرار جواب نوشته رفتار نماید . امر مبارکست .
حاشیه
-جواب بنویسید که کارگزاری ابداً اشخاص را که پاسپورت تابعیت در خارجه تحصیل نمایند به تابعیت دولت علیه نخواهد شناخت و تکلیف کارگزاری همین است . شما اگر ایرادی دارید به سفارت خودتان رجوع نماییید با وزارت خارجه مذاکره نمایید.
کلیسا هایی که در زمان میسیونها در سلماس احداث شد.
قبل از فعالیت میسیونها ی مسیحی در آذربایجان،جمعی از مسیحیان آذربایجان به اغوای میسیونرها با یادگیری زبان ارمنی و احداث کلیسا ها و مزارها ی سنگی که الفبای ارمنی در آنها نقش بسته بود پرداختند. . ما در این مقاله تنها به کلیسا هایی که آن زمان در سلماس برای اثبات ادعای اینکه این مناطق روزی ارمنستان بوده، احداث شده را می آوریم . این کلیسا ها اول و آخر تمام کلیساهایی است که به ادعای ارامنه از اجدادشان به یادگار مانده است. جالب اینکه این کلیساهای به اصطلاح ارامنه توسط ترکان مسیحی که در آذرابجان می زیستند و دارای فرهنگ مشترکی با سایر آذربایجانیان داشتند ( از قبیل فرهنگ مشترک عاشیقی ) ساخته شده است.
کلیسای ملحم
قدمت ساخت این کلیسا به 1880 میلادی می رسد . این کلیسا به توصیه میسیونرها مسیحی ساخته شد . بنا دارای پلان مستطیل شکل است . برخلاف اکثر کلیساها ورودی آن در جهت غربی نیست بلکه در جهت شمالی قرار دارد محراب آن در جهت مشرق زمین است .
کلیسای اختاخانا
قدمت ساخت این کلیسا به 1890 می رسد . کلیسا در اثر زلزله صدمه کلی دیده و مخروبه است .
این کلیسا شاید قدیمتیرین کلیسای سلماس می باشد که متعلق به ترکان گریگوری مذهب می باشد . این کلیسا در زمان شاه عباس تعمیر شد . سقف کلیسا بصورت طاق می باشد که پس ازاولین طاق یک گنبد مرتفع با دوازده نورگیر در آن قرار دارد . در ورودی کلیسا در جهت غربی و محراب در جهت شرق است . دو طاق کوچک قرینه در دو طرف محراب قرار دارند که یکی اطاق تعمید و دیگری اطاق خدمات است . محراب این کلیسا بصورت طاقنما اجرا شده است . می دانیم که طاق سیستم ساختمانی ترکان باستان می باشد طاقها از نوع بیضوی هستند که پس از مرمت شکل آنها عوض شده است . بنا یک بنای سنگی است که با سنگ لاشه و با ملات ماسه اهک اجرا شده است . پلان بنا مستطیل شکل است .در نزدیکی هفتوان یک سر در نسبتاً مرتفع در فاصله چند متری شمالی کلیاس قرار دارد که با تاتر معروف است. این بنا در اثنای اشغال آذربایجان توسط روسها به دست معماران آذربایجانی ساخته شده و متلق به سالهای بعد از 1914 می باشد . درسالهای اخیر در مجاورت این محل بشقابهای چینی و ظورف فلزی با ارم روس بدست آمده است . بنا یک بنای آجری است .
کلیسای مار گورگیز
بر اساس یک کتیبه مستقر در کلیسا ساخت این بنا به 40 سال قبل از هجرت پیامبر اسالم بر می گردد یعنی اواخر قرن 6 میلادی . که نادرست می باشد . چرا که اولین نسطوریهای آذربایجان در قرن هشتم هجری درزمان ایلخانیان ظاهر شد ه اند . این بنا در اوخر قرن نوزدهم ساخته شده است. از بنا فقط چهار اصلی سنگی باقی مانده سات و در نوع سنگ چینی آن در طی سالهای اخیر هیچ تغییری داده نشده است .
کلیسای هفتوان
این کلیسا به امر شاه عباس احداث شد و در زلزله سال 1309 سلماس تخریب و چند سال بعد مرمت شد.
کلیسای مار سرکیس
تاریخ احداث ان کلیسا براساس تاریخ مندرج در کتیبه آن به سال 1896 میلادی می رسد . ساختمان کلیسا دارای پلان مستطیل شکل در ابعاد 30/7*5/12 سانتی متر می باشد . ورودی آن از سمت جنوب که دربالای در گاه تاریخ 1869 میلادی درروی تخته سنگ تراشیده بهشکل ذوذنقه حک گردیده که در سال احداث بنا را معلوم می نماید . فضای داخل شامل یکسالن مستطیل شکل است که بوسیله دو ستون چوبی مدور بر پایهه ای سنگی مربع شکل استوار گردیده که محل انجام مراسم مذهبی است . این فضا بوسیله پله های طرفین سکویی که یک متر بالاتر از سالن مذکور است . راه پیدا می کند که محل اجرا مراسم مذهبی توسط شخص روحانی است .مصالح به کار رفته د ربنا در قسمت پی از سنگها تراش دارد . در فرمهای مربع و مستطیل و پس از آن از خشت خام و اندود کاهگل در ساختمان کلیسا استفاده گردیده است . پوشش سقف از تیرهای چوبیاست . در داخل حیاط کلیسا سنگ قبرهایی ملاحظه می شود که دارای تاریخهای مربوط به سالهای 1837 ، 1890 ، 1893 ، 1914 ، 1917 میلادی می باشد . این تاریخها به صراحت رویکرد ارامنه آذربایجان را به اعمال بنیه ای ونمایشی برای ادعای ارضی در آذربایجان و عثمانی قبل از آغاز جنگ اول جهانی را نشان می دهد.
[1] Demir , neside kerem
(Turkiynin Ermeni Meselesi , manias , 2001 , s:42
[2] تاریخ سیاسی و اجتماعی ارامنه ص 283 – 282 ترجمه دکتر الکساندر پادماگریان و گیو آقاسی چاپ اول تهران 1352 انتشارات سازمان فرهنگی پاد
[3] (Kantarci , Senol , vandal Ermeni isyanlari (1896 – 1915),Ermeni , Arastirmalari , bahar , 2002 , s:89
DR. Hasan Oktay , Ermeniler ve Van ihtilal örgütü . bahar 2002 . ss; 89*90
[4] osmanli Belgelerinde Ermeniler , c:10 , s:LXIV)
[5]
(Yildez sad.mutenevvia 17 ca 1309 / 94/2024/57/50/ osmanli Belgelerinde Ermeniler , C:10 S: 12)
Osmanli Belgeleri Ermeniler . C:9 , S:461 [6]
[7] (Osmanli Belgelerinden Ermeniler C: 7)
[8] (Nazim pasa , Huseyin , Ermeni olaylari , tarihi C1,2 , Ankara 1998 S:286)
[9] Osmanli Belgelerinde Ermeniler m C:28, Istanbul 1991
[10] . (کارتن 24 ، پوشه 1 سال 1320 (فهرست اسناد تاریخی وزارت امور خارجه ،دوران قاجاریه ، جلد دوم ، تهران 1375 ،ص 150 )