قلعه های باستانی سلماس
دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی
Tohidmelikzade@yahoo.com
هوده ر قالاسی /سلماس
هودر قالاسی از قلعه های مشهور سلماس با نامهای مختلف ((قالا)) ((کور اوغلو قالاسی)) ((قیز قالاسی)) در 3 کیلومتری غرب روستای هوده ر Hodar از محال ((کوره سون لی )) سلماس قرار دارد . تا روستای هوده ر با جاده ماشین رو و از آنجا به قلعه راه مالرویی روستایی امروزین را به قلعه باستانی هوده ر وصل می کند . می توان مختصات قلعه را به ترتیب زیر نوشت : عرض 13 و 44 ، 48 و 38 طول شمالی (شکل الف)
الف) موقعیت زمین شناسی منطقه :
قلعه هوده ر در غرب سلماس در کوههای مشهور به ((هوده ر داغلاری)) قرار دارد . منشاء این کوه رسوبی است و رسوبات ماسه ای همراه با کنگرلومراهای بزرگ دانه به علاوه فسیلهای متعدد ((بالیق قولاغی)) رسوبی بودن کوهها را ثابت می کند . فسیلهای بدست آمده از این منطقه مربوط به دو کفه ایهای دوران سوم زمین شناسی و مربوط به دوره ترشیاری از حدود 45 – 23 میلیون سال پیش چنین می نماید که در این مناطق در زیر آب بوده و بعد ها تحت چین خوردگیهای دوران سوم که در اکثر مناطق آذربایجان به وفور مشاهده شده از زیر آب بیرون آمده است رسوبی بودن منطقه سبب شده است که آبهای روان بتوانند دره های عمیق با مناظری زیبا و شگفت بوجود آورند .
فرسایش هر سال عمق دره ها را زیاد کرده بطوریکه ممکن است این ارتفاعات تا حدود 50 – 30 متر هم برسد . دره غربی کوه پهن و مشرف به زمین کشاورزی سپس کوههای ((قره قای)) می باشد ولی دره شمالی این کوه با کوه قره قای بسیار عمیق و تنگ می باشد . از نظر تکتونیکی هیچ نوع علامتی از گسل دیده نشد ولی آنچه که آشکار است اثر تخریبی زلزله ویرانگر سال 1309/1930 سلماس در این منطقه دیده می شود .در اطراف این کوه چندین چشمه و قنات زیر زمینی دیده می شود که از نظر طعم و مزه با آبهای معمولی متفاوت و منشاء ماگماتیک دارد اطراف بعضی چشمه ها سولفوریزه شده است و این مساله حاکی از فعل و انفعالات گستره درون زمینی منطقه دارد .
این آبها پس از عبور از دره های اطراف جمع شده به دور می ریزند این رود شعبه شمالی زولا چای را تشکیل می دهد . علاوه بر آب ، باد نیز سبب Wedering فرسایش شده است .در سمت شمالی کوه حفره بسیار بزرگی دیده می شود که توسط کوه کنده شده است .
ب) حیات وحش منطقه :
به سبب عدم دسترسی افراد مختلف به منطقه ، حیات وحش این کوه دست نخورده باقی مانده است . حیواناتی نظیر کهلیک ، کرتن کله ، اوغلان یولاشی ، پروانه و مار و قورباغه و حتی لاک پشت دیده شده است .
ج) بررسی هوده ر قالاسی
در وهله اول آنچه که از این قلعه به نظر می رسد وجود دیواره های سنگی قلعه می باشد – مثل تمام دیواره های قلاع مختلف . ولی مادر مورد به دیواره ای برخورد نکردیم . بر عکس به سنگهایی برخوردیم که ممکن است در زمانهای گذشته در دیوار قلعه مور داستفاده قرار بگیرد این سنگها بزرگ از پای کوه تا دامنه آن بر کرات دیده می شود . علیرغم وجود این سنگها نتوانستیم حدود دیواره ها را از هم تشخیص دهیم . آسانترین راه ورود به دخمه ها و اطاقهایی که اوغلان قالاسی و قیز قالاسی نامیده می شوند از بالای کوه می باشد . با صعود به قله کوه اشراف بر دشت سلماس و راه کراروان روی سلماس – عثمانی کاملاً مشخص است . از اینجا از طریق راهرویی دالان مانند به اولین قلعه می رسیم . مردم به این دخمه ((اوغلان قالاسی)) گویند شکل و شمایل این دخمه عیناً مثل دخمه قارنی یاریق می باشد . و همین مشابهت شکل اطاقها ، ی:ی بودن اقوام سازنده آنرا نشان می دهد . این دخمه ها نمی توانسته محل سکونت دائمی افراد بشری باشد چرا که انسانهای اولیه در دوران عصر حجر حدود 15 هزار سال پیش در غارهای طبیعی که بوفور در آذربایجان یافت می شود زندگی می کرده اند در حالیکه این دخمه ها کاملاً دست ساز بوده و شکل هندسی خاصی که حاکی از تکامل ذهن و فکر بشر در اعصار بعد می باشد را در خود جای داده است . شکل 2 و 3 بنظر می رسد این دخمه ها در موارد مذهبی استفاده
می شده . سنگ – کوه در میان ترکان ( چه قدیم و چه معاصر) از اهمیت ویژه ای برخوردار بود . ترک ها کوه را حامی ، پدر ، برکت و نیرو بخش و پروردنده می شمرده اند . بطوریکه هنوز هم ایلات سبلان ، به کوه ساوالان ((سلطان ساوالان)) سوگند می خورند . ترکان آلتای معتقدند که قهرمانان از روح کوه پدید می آیند .خپلی بئل کور اوغلو – که بعضی ها این قلعه را به وی نسبت می دهند – نیز کوهی است که قهرمان ما را پناه می دهد . زیارتگاههایی که امروزه در آذربایجان تحت عنوان ((اوجاق)) ها به چشم می خورد اکثراً در دامنه ها و قلل کوههای رفیع تعبیه شده که گویای اهمیت وجودی این کوهها در زندگی اجتماعی ترکان قدیم بوده . طبق عقاید شامانیستی – فلسفه قدیم ترکان که بقایای ان امروزه نیز در میان ترکان دیده می شود – قام ها (رهبر مذهبی ترکان) با گوک تانری – خدای آسمانها – در ارتباط بوده اند بی شک کوهها می توانسه این ارتباط را نزدیک تر بکند . وجود زیارتگاه بابا ارزن Baba arzan در اینجا نیز به شکل مذهبی کوه در دروان معاصر دامن زده است بطوریکه اهالی روستاهای اطراف مقبره این پیر را زیارتگاه خود کرده اند .
شکل دخمه
کاملاً هندسی و شبیه شکل مکعب مستطیل می باشد در اولین دخمه قلعه هوده ر سکوها و چاهی بیضوی شکل وجود دارد که علت وجودی این چاه در اطاقی سنگی معلوم نیست در این دخمه بر عکس قارنی یاریق ، اطاقکی نیز در بغل آن تعبیه شده است که حجره ها و زاویه های امروزین صوفیان و مریدان اهل حق را به یاد می آورد.
ایوان موجود در جلوی دخمه نیز منحصر بفرد می باشد و در هیچ یک از دخمه های سلماس دیده نشده است . برای ورود به دخمه دوم ((قیز قالاسی)) باید دوباره به قله کوه صعود کرده سپس از جنوب کوه به پایین برویم هنگام نزول به این دخمه پلکانهایی B گانه ای که بطرز خشن تراشیده شده است مشاهده می شود این پلکانها در کاظیم داشی و قارنی یاریق هم دیده شده این دخمه تفاوتهایی چندی با دو دخمه قبلی {قارنی یاریق و اوغلان قالاسی} دارد . اولاً این دخمه تقریباً دایروی شکل بوده ثانیاً از این دخمه دایروی شکل سه دخمه تقریباً مستطیل شکل کنده شده است . در این دخمه ها هیچ نوع چاه و سکویی که قبلاً در دخمه ها ی قبلی بود دیده نشد .
این دخمه سه گانه را مردم محل ((قیز قالاسی)) می نامند . شکل 4 محققان معتقدند مردم قدیم با اطلاق قلعه ها و پل ها و کوهها به دختر (قیز) سعی در بیان این مطلب بودند که این قلاع مانند دختران دست نیافتنی و ناگشودنی هستند . قیز قالاسی در سراسر آذربایجان (باکی ، میانا، سلماس ، و ... ) دیده می شود . در این میان بعضی ها هم معتقدند آنچه که قیز قالاسی نامیده می شود در حقیقت ((اوغوز قالاسی)) می باشد که به قیز قالاسی تبدیل شده است .
از دیگر سو محلیان معتقدند که کور اوغلو قهرمان نامدار آذربایجان – روزگاری در این قلعه سکونت داشته و سه همسرش را در اطاقهای سه گانه این دخمه سکونت می داده است . جالب اینجاست که الکساندر خودزکو – دانشمندی که در اواسط قرن نوزدهم برای نخستین بار ترجمه ای از کوراوغلو را به انگلیسی انتشار داد و این داستان را به جهان علم معرفی کرد – کوراوغلو را بر اساس اظهارات مردم آذربایجان ساکن دژی به نام چنلی بئل واقع در دره سلماس و سه راه خوی – ارض روم معرفی می کند .
بنا بر این هیچ بعد نیست چنلی بئل نم برده شده خودزکو همان ((هوده ر قالاسی)) امروزین سلماس باشد که در سر راه خوی و مشرف بر جلگه سلماس بنا شده است .
سیر تاریخی قلعه :
پیدا شدن تکه ای کوچک از سنگ اوبسیدین obsidian که به طرز ماهرانه ای تراش داده شده و شاید تکه ای از یک آلت برنده قدیمی می باشد ، این قلعه را به دوران میانه سنگی (حدود 15 هزار سال قبل) می برد . به دیگر سخن در دوران میانه سنگی که هنوز مردم آذربایجان با فلزات آشنایی نداشتند در این کوه ساکن بودند . سفالهای بدست آمده از این کوه و قلعه نیز حاکی از از استقرار مردمی است که با صنعت سفالگری آشنایی داشته اند . در اکثر سفالهای بدست آمده شکل منحنی (موج) بچشم می خورد که شاید سمبلی از ردوهای پای کوه باشد . از این نوع سفال ها در زینجیر قیز قالاسی تمر Zincir دیده شده است . سفالهای دیگری نیز بدست آمده که شکل هندسی خاصی نظیر خطوط موازی و شکسته در آن دیده می شود . بی شک این محل یک قلعه اوراتویی بوده که چهار هزار سال پیش از قلاع مدافع دشت اولهو (سلماس قدیم) شمرده می شد .نام این قلعه معلوم نیست ولی مشخص است که از سال 622 م تقریباً (1375 سا ل قبل ) به نام ((هوده ر)) نامیده می شد است .
جریان از این قرار است که ساسانی در سال 614 م به اورشلیم که در آن زمان از امپراطوری روم بود حمله و آنجا را با خاک یکسان کردند با تلافی این حمله در سال 622 م . هراکلیوس امپراطور روم با ترکان خزر پیمانی بست و طی ان از آذربایجان به قلمرو ساسانی حمله کرد . در این میان از خیل 120 هزار نفری قشون ائتلافی 45 هزار نفر آنر اترکان خزر تشکیل می دادند . ستون ائتلافی تا نزدیکی سلماس پیشروی کرد ولی به عللی نامعلوم در سلماس ترکان خزر پیشروی نکرده در سلماس و مناطق اطراف ماندگار شدند .
به احتمال قوی نام هوده ر از کلمه خزر گرفته شده با تبدیل ((د)) به ((ز)) و ((ه)) به ((خ)) جالب اینکه محله ای امروزه در اورمیه هازاران نامیده می شود که بیانگر خزران می باشد.
در این قلعه سفالهای لعاب داری بدست آمده که می توان آنها را به اواخر دوران ساسانی و دوران اسلامی مربوط دانست .
بدین ترتیب این قلعه در دوران اسلامی نقش بسیار مهمی در تاریخ سلماس ایفا کرده که متاسفانه حافظه تاریخی نتوانسته آنرا به یادگار بسپارد . در دوران صفویه این قلعه از قلاع محکم و استوار شمرده می شد . جالب ترین حادثه این قلعه مربوط به اوایل دوران قاجاریه و طغیان جعفر قلی خان دؤنبولی در آن بود . فتحعلیشاه قاجار پس از دفع مخالفان و مدعیان سلطنت آذربایجان برای استمرار حاکمیت خود، پسرش عباس میرزا نایب السلطنه را به تبریز فرستاد و از این پس تبریز و آذربایجان ولیعهد نشین قاجار شد و به تدریج اهمیت سیاسی خود را باز یافت . عباس میرزا در سال 1214 ه . ق به تبریز آمد و مشغول سروسامان دادن به اوضاع مملکت شد در همین حین خبر آوردند که جعفر قلی خان دونبولی که بعد از برادرش حسین خان دونبولی حکومت خوی وسلماس را در دست گرفته قصد طغیان دارد . عباس میرزا برای اطمینان از اینکه وی لیاقت جانشینی حسین خان را دارد او را به تبریز احضار کرد . جعفر قلی خان مجبور به آشکار کردن موضعش شد و از پذیرش دستور عباس میرزا امتناع کرد و شروع به استحکام قلاع سلماس نمود . از جمله قلعه های چهریق و هوده ر و قارنی یاریق . عباس میرزا پس از دریافت خبر طغیان وی به قصد سرکوبی وی قشونی مرکب از سواره و پیاده تهیه و در یام مستقر شد و از آنجا دستور حمله به سلماس را صادر نمود . جاسوسان جعفر قلی خان به سرعت خبر حرکت عباس میرزا و قشون مسلح وی را به اطلاع جعفر قلی خان رساندند وی پس از دریافت این خبر بسرعت شروع به سربازگیری از ایروان تا قارص کرده و خود را برای دفع حمله عباس میرزا آماده کرد . جمع قشون وی را 15 هزار نفر نوشته اند ولی واضح است که این رقم گزاف است خاصه آنکه مدت قشون گیری کم بوده . جعفر قلی خان برای امنیت بیشتر و حفظ سلماس در قبال حمله عباس میرزا ، قلعه هوده ر را تسخیر و اهالی آنجا را قتل عام کرد و زن و فرزندانش را به اسیری گرفت . در این طایفه حیدراملو که جزو اتباع عثمانی بودند برای کمک به نزد وی شتافتند و جعفر قلی خان را بیش از بیش بر عقیده خویش مستحکم و استوار نمودند . جعفر قلی خان پس از این اقدامات امنیتی برای بستن راه سلماس ، دشت سلماس را به آب بست و لکستان را مسدود کرد . بطوریکه تصرف سلماس از شرق غیر ممکن شد و تنها راه نفوذ پیشروی به سلماس از طریق کوههای شکر یازی و گردنه قره تپه و هوده ر امکان پذیر شد و اینراه نیز بخاطر استحکام هوده ر و قطع راههای موجود توسط قوای جعفر قلی خان تقریباً بعید بنظر می رسید . با ایجاد این مواضع جعفر قلی خان بیش از پیش بر پیروزی خود و حکومت بر کل آذربایجان امیدوار شد .
جاسوسان عباس میرزا در نزدیکیهای سلماس خبر از ایجاد چنین استحکاماتی را به اطلاع وی رسانده و پیشنهاد کردند – همانطوریکه جعفر قلی خان نقشه کشیده بود – ابتدا هوده ر تصرف سپس از طریق هوده ر به سلماس راه یابند . از طرفی تصرف هوده ر منوط به گذشتن قشون عباس میرزا از باریکه سلماس – مغانجوق بود قشون عباس میرزا پس از صوابدید امور در 7 ربیع الاخر 1214 ق . از باریکه سلماس – مغانجوق گذشته ولی دیری نپائید که حملهجعفر قلی خان با شدت هر چه تمامتر از قلعه هوده ر آغاز شد .
عباس میرزا فوراً میمنه سپاه را به نظام الدوله – میسره را به سلیمان خان قاجار و قلب را به ابراهیم خان قاجار سپرده و جناح را به احمد خان مقدم بیگلر بیگی تبریز و مراغه سپرده خود فرماندهی کل قوا را بر عهده گرفت . چندی از حمله قشون نگذشته بود که سپاه عباس میرزا شکست خورده عقب نشینی کردند . گر چه تلفات این عقب نشینی بعلت ایجاد باتلاق در پشته سر قشون عباس میرزا زیاد بود و لیکن به تدریج با درایت عباس میرزا سپاه انضباط خود را بدست آورده و به حمله دست زدند . در این حملات جعفر قلی خان با دادن 5 هزار کشته و اسیر شکست خورده با ماکو عقب نشینی کرد و هوده ر به دست قشون عباس میرزا افتاد و گویا منهدم شد . پس از این فتح فرمان حکومت سلماس بنام پیر قلی خان شام بایاتی صادر شد .
نقل است که پیر قلی خان شام بایاتی جعفر قلی خان را تا گردنه قره تپه سلماس تعقیب و در آنجا به وی رسید جعفر قلی خان تفنگ مشهور خود را و دنباله آنرا به سوی پیر قلی خان دراز کرد و گفت : بس نیست ؟
پیر قلی خان فوراً تفنگ را گرفت : به سلامت ، برو ، جعفر قلی ! و این نحوه رفتار سپاهیان بود . آن تفنگ را در زمان حکومت قاجار با یاقوت مرصع کرده و در آیینهای رسمی در حضور پادشاه یکی آنرا بر دوش می نهاد . سازنده آن علی کریمه ای تفنگساز بود .
قبرستان زیر پای کوه نشان می دهد که روستای هوده ر تا این اواخر در این محل بوده و شاید پس از زلزله 1930 م سلماس به محل جدیدش 3 کیلومتری هوده ر آورده شده است . بطوریکه امروزه محل قبلی روستا یوخاری هوده ر و محل جدید را آشاغی هوده ر می نامند .
زینجیر قالا Zincir gala
قلعه باستانی زینجیر قالا ما بین روستاهای شور گول و تمر در جنوب شرقی شهر سلماس بر فراز کوه عظیمی به ارتفاع 500 متر بنا شده است . موقع صعود به کوه در ابتدا هیچ اثری از بنا یا قلعه دیده نمی شود ولی پس از طی چند صد متر به بالا آثاری سنگی از دیوارهای قلعه فوق به چشم می خورد . این قلعه برای محافظت از دره شورگول – تمر به دشت سلماس ساخته شده است و کاملاً جنبه تامینی جاده ای را دارد که کوهستانهای شمال عراق و شرق ترکیه را به دشت سلماس وصل می کند . مساحت کوچک این قلعه حاکی از استقرار نگهبانهایی است که در موقع بروز خطر و نزدیک شدن قشون دشمن با روشن کردن آتش و یا سایر علایم اخباری دیگر اردوهای مقیم دشت سلماس را آگاه کرده یا این که جلو عبور دشمن را از باریکه مزبور سد شوند . به طور کلی قلعه های آذربایجان عبارتند از قلعه های نظامی بر فراز تپه ها یا کوهها و قلعه های شهرها که دور شهرهای بزرگ و قدیمی کشیده شده است .دیوارهای سنگی زینجیر قالا از دو نوع ملاط دار و بدون ملاط است . ملاط سنگ ها از نوع آهک است و با توجه به نزدیکی معدن آهک در نزدیکی قلعه ، موضوع استفاده از آهک ارزان تائید می شود . دیوارهای جنوب ، جنوب شرق و جنوبغرب قدیمی تر به نظر می رسند . زیرا بدون استفاده از ملاط آهکی فقط با استفاده از وزن سنگها چیده شده است . دیوارها بسیار محتشم است و بنای آنها بسیار پر زحمت بوده است . در 3 متری دیوار در یک صخره اطاقکی دیده شده با پایه های سنگی و دیواری با خشت خام دیده می شود . در این اطاقک آثاری از چند لایه تمدن دیده می شود .از 10 لایه تمدن در 5 لایه زغال و خاکستر دیده می شود بقیه لایه های آهکی است .شکل اطاق دایره می باشد .
در زینجیر قالا همچنین دخمه ای سنگین دیده می شود که بطرف جنوب کنده شده و ارتفاع ان 185 سانتی متر و سقغ ان گنبد شکل است .
از دیگر موضوعات قابل بحض در زینجیر قال وجود سفالهای مختلف از دوران مختلف تمدن آذربایجان می باشد مثلاً اشکال منظم به صورت عدد هفت مسلسل به وفور به چشم می خورد . یا اشکال دیگر مانند امواج آب یا دایره های کوچک و بزرگ درسفال شکسته های زینجی قالا به چشم می خورد .با توجه به آثار سنگی دیوارهای این قلعه بنای اولیه قلعه را می توان به دوران اوراتوها یعنی حداقل سه هزار سال قبل تخمین زد .
چهریق قالاسی
روستای چهریق از نظر جغرافیایی در قسمت جنوب شرقی شهرستان سلماس واقع شد است و جاده ماشین رو آن در زمان قبل از انقلاب جاده خاکی بوده ولی بعد از پیروزی انقلاب تا نزدیکیهای رودخانه زولا آسفالت بوده و از آن به بعد خاکی می باشد و از سلماس تا آنجا در حدود 45 دقیقه فاصله می باشد .
این روستا یعنی چهریق دارای قلعه ایی بنام قلعه سیمیتقو است و شهرت و آوازه این روستا هم بخاطر این قلعه می باشد . این قلعه در روستای چهریق سفلی واقع شده است و قلعه ایی است طبیعی که در طرف شمال آن رودخانه زولا جاری است و در قسمت جنوب آن محدود به دره ایی می باشد .قسمت شرق قلعه یا به عبارت دیگر قسمت جلویی قلعه محدود به جاده چهریق و قبرستان این روستا می باشد و قسمت غرب آن یا به عبارت دیگر پشت قلعه به صورت بریده شده محدود به کوه می باشد .
قبرستان چهریق که در قسمت جلویی قلعه واقع شده است دارای دو قبر مشهور می باشد که یکی قبر علی خان برادر سیمیتقو می باشد و دیگری قبر بوسکو پسر جعفر آقا می باشد که این دو قبر در کنار همدیگر واقع شده است روی این دو قبر نوشته هایی وجود دارد که به زبان عربی است ولی قسمتهایی از سنگ نوشته هایی این دو قبر را به سرقت برده اند و بقیه سنگ نوشته ها نیز به صورت شکسته و تکه تکه شده بر جای خود باقی مانده اند .
در قبرستان چهریق زیارتگاه خلیفه کوثر وجود دارد که عشایر این منطقه بنا به اعتقاد شان اهمیت زیادی به این جای زیارتی قائل هستند ، در قسمت بالای این محل زیارتی یعنی در آنسوی دره حوضی وجود دارد که آب آن به صورت چشمه از زیر کوه تامین می شود و اهالی این منطقه اعتقادشان بر این است که خلیفه کوثر هر روز به این محل می آید و در آن حوض وضود می گیرد این حوض در زمان قدیم تامین کننده آب مورد نیاز اکثر روستائیان بوده است ولی الان بنا بر پاره ایی از مسائل چندیدن بار این حوض را کنده اند ولی با همت مردم منطقه هنوز هم باقی است ، در قسمت بالاتر از این حوض تخته سنگی که حدود 10 الی 15 متر ارتفاع دارد موجود هست و به اعتقاد بعضی از مردم منطقه این همان تخته سنگی است که سیمیتقو13 از نفر از همراهان خود را از آنجا به پائین انداخت .
در چندین متر آن طرفتر از این تخته سنگ غاری وجود دارد که این غار به زیر زمین فرو می رود این غار در میان اهالی این منطقه به ((اشگوداکرا)) معروف می باشد پایان این غار معلوم نیست چون درون آن تاریک و مانند پرتگاه می باشد و حدود 4 الی 5 متر در دهانه آن تکه های استخوان از جمله ستون فقرات انسان به چشم می خورد و به علت تاریکی و صعب العبور بودن آن رفتن به درون آن خیلی خیلی مشکل می باشد .
در قسمت جنوب شرقی این قلعه تعداد زیادی آثار به چشم می خورد تمامی آثار این منطقه به صورت مخروبه به چشم می خورند . از جمله آثار مخروبه یک اتاق وجود دارد که سقف آن به صورت طاقی می باشد که ساخت طاق آن با تخته سنگهای کوچک انجام و ساخته شده است ، در بغل دستی همین اتاق تعداد زیادی آثار به چشم می خورد تمامی آثار این منطقه به صورت مخروبه به چشم می خورند . از جمله آثار مخروبه یک اتاق وجود دارد که سقف آن به صورت طاقی می باشد که ساخت طاق آن با تخته سنگهای کوچک انجام و ساخته شده است ، در بغل دستی همین اتاق تعداد زیادی آثار موجود می باشد از جمله اتاق دیگری وجود دارد که بنا به گفته اهالی انجا مسجد بوده است که درب آن به صورت سنگ نوشته موجود است و دیوار اطراف ان هم به صورت مخروبه باقی مانده است .
در چند قدم بالاتر از این آثار مخروبه دو تخته سنگ بزرگ مشاهده می شود که روی یکی از آنها شکل صلیب شکسته یا به عبارت دیگر علامت میترائیسم x وجود دارد که این علامت به شکلهای مختلف روی چندین تخته سنگ دیگر وجود دارد که در خور توجه می باشد . علامت دیگر هم به صورت دایره ای که درون آن به صورت ضربدری مشخص شده است به چشم می خورد .در قسمت شمال شرقی قلعه دو تا پل روی رودخانه وجود دارد که از یکی جز یک دهانه مخروبه چیزی از آن باقی نمانده است که در زمان سیمیتقو اسبها از روی آن پل عبور و مرور می کردند ، ولی پل دیگری که در نوع خود کم نظیر می باشد شبیه یک گهواره است این پل بر دو پایه استوار است که یک پایه در این سوی رودخانه و پایه دیگر در آنسوی دیگر رودخانه قرار دارد که به وسیله یک طناب فلزی به همدیگر متصل هستند برای عبور و مرور از روی رودخانه یک جعبه کوچک که حدود 2 الی 3 نفر جای می گیرد بر روی این طناب مستقر است که بعد از سوار شدن با دست طناب را می کشند و این جعبه که بر روی قرقره ایی قرار گرفته است به راحتی حرکت می کند و از این سو به انسو و از آنسو به این سو مسافر جا به جا می کند و لی بعد از پیروزی انقلاب پلی ساخته شده است که این پل گهواره ایی غیر قابل استفاده شده است .
در قمست شمالی یعنی در آنسوی رودخانه در بالای کوه گودالی وجود دارد که این گودال در زمان سیمیتقومحلی بوده است که افراد اسیر شده در جنگ را در آنجا نگهداری می کردند در درون این گودال آثار پوسیده استخوان انسانها هنوز هم به چشم می خورد .
اکنون نظری درباره خود این قلعه به صورت یک اثر طبیعی بوده و شمال و جنوب آن به صورت سنگهای صاف که بالا رفتن از آنها غیر ممکن می باشد قسمت غربی و شرقی آن به صورت بریده بریده که قسمت غربی باز هم صعب العبور می باشد که بالا رفتن از آن غیر ممکن است ولی در قسمت شرقی یا بع عبارت دیگر جلو قلعه باریکه ایی وجود دارد که از این باریکه بالا رفتن آن هم به صورت خیلی خیلی مشکل امکانپذیر است یعنی در زمستان بالا رفتن از دیواره این قلعه به این صورت بینهایت شکل است البته در دامنه این قلعه یعنی از ته دره تا نزدیکیهای تخته سنگ های قلعه راهی وجود دارد که آن هم از سنگ پر شده است .تا نزدیکیهای تخته سنگ امکان سواره فتن وجود دارد ولی از آن به بعد سواره رفتن غیر ممکن
می باشد .
در بالای قلعه هیچ اثری به جز دیوارهای مخروبه چیزی باقی نمانده است در بالا و گوشه بعضی از تخته سنگها آثاری از دیوارهای بناها موجود است که آثار این دیوارها در بالای تخته سنگها به صورت نیمدایره و در بعضی از جاها به صورت گوشه ایی به چشم می خورند .
در میان این قلعه گودالی وجود دارد که به نظر می رسد جای انبار مهمات بوده باشد در حدود چند قدم بالاتر از این گودال روی یک تخته سنگ ناودانی تراشیده شده است که معلوم نیست جای ریزش آب بوده است یا چیز دیگر ، حدود چند متر بالاتر از آن تخته سنگی وجود دارد که در میان این تخته سنگ گودالی حفر شده است که این گودال به عمق 30 الی 40 سانتی متر می باشد که به نظر می رسد جای خورد کردن گندم یا به عبارت دیگر جای درست کردن بلغور بوده است . در لبه پرتگاهی بعضی از تخته شنگهای معلقی گذاشته شده است که به نظر می رسد موقع حمله انها را به سوی دشمن از بالا به زمین می انداختند ، البته در این منطقه تمامی سنگهایی که نقش نگار در روی آنها وجود دارد همگی از سنگهای سیاه آتشفشانی می باشند به جز سنگهای قبر علی خان و بوسکو که از رنگ زرد می باشند یعنی سنگها از مرمر زردمی باشند .این قلعه از نظر ظرفیتی جمعیت در حدود 150 الی 180 نفر جای می گرفت البته نسبت به ساخت بناهای بالای قلعه به نظر می رسد که افراد کمی را در خود جای می دهد ولی در بسیاری از جاهای بالای قلعه آثار دیوارهای مخروبه به چشم می خورد .
میناس قالاسی
(قلعه میناس)
در سر راه سلماس به اورمیه (کیلومتر 15 ) در کوهی که نقش کتیبه تصرف آذربایجان توسط ساسانیان دیده می شود بقایای زیادی از دخمه ها و قلعه هاو پله های سنگی دیده می شود . پس از صعود از جبهه شرقی کوه به اولین بقایای
قلعه ای نظامی بر می خوریم . این قلعه بدین شکل دیده می شود . قلعه تقریباً مستطیل شکل است به طول 40 متر و عرض 5 – 3 متر که مشرف بر دشت سلماس است و دریاچه اورمیه نیز از آن بخوبی دیده می شود . بدین ترتیب می توان حدس زد این قلعه جبهه لکستان سلماس را کنترل نموده است . از دیگر سو زینجیر قالا نیز در همسایگی این قلعه قرار دارد و می تواند بین دو قلعه ارتباطی دیده شود . شکل (1)
سازندگان این قلعه تقریباً مستطیل شکل که می تواند همان اوراتوئیان باشند از موقعیت جغرافیایی کوه حد اکثر استفاده را کرده اند بدین ترتیب که ارتباط با این قلعه از طریق دو دره تقریباً تنگ و باریک امکان پذیر است که آنهم با ایجاد اطاقهایی مستحکم که می تواند اطاق دروازه بانها یا محافظان ورودی قلعه باشد بطور کامل مسدود شده است . بقایای این اطاق در ظلع جنوبی با دیوارهای سفید کاری شده با مصالح مخصوص هنوز دیده می شود . اعتقاد یکی از کوهنوردان دراین کوه حد اقل 15 اطاق با این مصالح وجود ارد .
از جالب ترین موضوعات قابل بررسی این قلعه وجود قلعه محافظ با دیوارهای سنگی می باشد که در برابر صعود مهاجمین از ضلع شمالی مانع بسیار خوبی می باشد . شکل (2) . جالب اینکه در انتهای جنوبی این قلعه که مشرف بر قله کوه است سنگها به جهت پلکان تراشیده شده و جهت تسلط بر اطراف تا قله کوه دیده می شود . به نظر می رسد سربازان این قلعه باستانی اوراتویی جهت کنترل حریم قالا و راه باریکی که بین کوه زینجیر قالا و این قلعه موجود است از طریق این پله ها به کوه صعود می کردند و در صورت وجود هر گونه سرباز مهاجمی که می خواست از این باریکه به دشت سلماس نفوذ کند به سربازان داخل قلعه اطلاع می داد .
آثار سفالین این قلعه به شکل سفالهایی با رنگ سفید و با نقوش موجی شکل و MW می باشد که عمدتاً در زینجیر قالا دیده شده است .
در ادامه حرکت به غرب مسیر این کوه در در ه های نسبتاً بزرگ اطاقی در داخل سنگ دیده می شود که شباهت بسیار به اطاق قارنی یاریق و سایر اطاق های سنگی منطقه سلماس دارد . طول این اطاق تقریباً 3 متر ، عرض 2 متر و ارتفاع تقریباً 2 متر می باشد . شکل (3) مشابه این اطاق در ضلع جنوبی همین کوه دیده می شود که شخصی به خم کردن سر می تواند داخل این اطاقک شود .
در ادامه مسیر حرکت به طرف غرب و سپس انحراف به جنوب بقایای نسبتاً زیبایی از یک قلعه عظیم باستانی دیده می شود . زیبایی این قلعه از آن جهت است که دیواری به طول 3 متر از قلعه با ملاتی مخصوص هنوز هم دیده می شود . طول این قلعه قابل توجه است و به راحتی می تواند به 100 متر هم برسد . بقایای قراول خانه هایی مشرف به دشت سلماس و هم چنین باریکه ای که به زینجیر قالا مشرف است دیده می شود .
سفالهای این منطقه علاوه بر شباهت با سفالهای زینجیر قالا کمی لعاب دار است و گویای آن است که در اوایل اسلام و حتی بعد از آن شاید در قیام بابک مورد استفاده قرار می گرفت .
بردوک Bərduk قالاسی
بر اساس کتیبه ها و نوشته های موجود قدمت این قلعه به زمان صفویه بر می گردد . ضمناً نوع معماری و آثار شکسته های سفالینه که در سطوح مختلف این مکان ویا از کف مسجد دو گانه که پی گردی وآورا برداری شده بدست آمده این موضوع را ثابت می کند . ولی نوشته ای در محوطه داخلی قلعه که بر روی قطعه صخره سنگی حک شده و از سلطان ماد بن سلطان سلیم خان عثمانی نام برده شده و گویای این است که این قلعه مدتها دراختیار عثمانیها بوده است .
این قلعه در منطقه صومای ، جنوب سلماس در 6 کیلومتری روستایی به نام بردوک برارتفاعات سنگی و رسوبی کوههای سلطانی کتول داغ قرار گرفته است . ارتفاع این کوهها از سطح دریا 2400 تا 2000 متر می باشد . فاصله این محل تا مرز فعلی ترکیه 15 کیلو متر می باشد . دره ای که قلعه بردامنه شمالی آن ساخته شده است از مرز ترکیه شروع و تا روستای بردوک ادامه دارد . آب این دره بر رودخانه نازلو چای اورمیه می ریزد . قلعه و مجموعه آن بر دامنه مثلثی شکل که راس آن را به شمال نهاده کلیه استحکامات و
دیواره ها از سنگهای لاشه و قلوه سنگهای اطراف ساخته شده . همچون قلعه قارنی یاریخ سلماس تمام راههای نفوذ به قلعه با دیوار ه هایی بسته شده است .
در مرتفع ترین نقطه ممکن یک برج دیده بانی با روزنه هیایی جهت دیده باین ساخته شده است . خود قلعه در پای این برج ساخت شده است . دروازهان از سه قطعه سنگ سیاه آذری تراشیده شده و یک پارچه تشکیل شده است .
در کتیبه ای که در سالهای 1370 به سرقت رفت نام تقی سلطان بن نظر بیگ بن غازی بیگ و سنه 1078 قمری دیده می شود در داخل قلعه تعداد زیادی واحدهای دیگ آب انبار وجود دارد . در بخش مرکزی و منتهی الیه شرق این پهنه دو باب مسجد نزدیک به هم قرا گرفته است : 1 – مسجد عادل خان (گنبد دار) 5/8 *5/8 و ارتفاع سقف 5/3 متر .
2 – مسجد حسن خان (ستون دار) – به فاصله 2 متر از مسجد عادل خان در سطح شیب دار حدود 10 متر مربع است 55/12 *9/14 . ضخامت دیوارها به 40/1 متر می رسد .